شهدا شرمنده ایم

#همسر_شهید
Канал
Логотип телеграм канала شهدا شرمنده ایم
@shAHIDSHARMANDEIMПродвигать
57
подписчиков
8,72 тыс.
фото
2,02 тыс.
видео
638
ссылок
سلام عزیزان هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت ادمین کانال @arainezhad 🌷ثبت کانال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی🌷 http://t.center/itdmcbot?start=shahidsharmandeim
Forwarded from 🌹شهیدمحمدنکاحی🌹 (🌷 خادم الشهدا 🌷)
🍃🌷🍃🌷🍃🌷

❤️ #شهیدی که چهره اش بعد ۸ماه سالم ماند..❤️


💚حتما مطالعه کنید
👇👇👇

💥بهرام احمدپور فرزند یکی از #سرداران_شهیدی است که بعد از ۸ ماه پیکر مطهرش بدون آنکه تغییری در چهره اش ایجاد شود، شناسایی می شود. خاطرات ایشان را که در دیدار با سردار باقرزاده ، بیان نموده است، تقدیم می کنیم:
بنده بهرام احمدپور فرزند #شهید_سردار_ناصر_احمدپور هستم. ۲ سال پیش بنده به خواستگاری دختر سرداری رفتم و ایشان به این دلیل که پدر ندارم و پدرم #شهید شده است، جواب رد دادند و این موضوع خیلی برایم سنگین تمام شد و اگر ایراد دیگری می گرفت برایم قابل قبول بود.

🌟همه خواستگاری هایی هم که رفته بودم در شمال تهران بود و چون پدرم معاون وزیر بازرگانی بود در زمان وزارت آقای جعفری، دوست داشتم با خانواده ای در این سطح وصلت صورت گیرد.

💥بعد ما به منزل برگشتیم و بدون این که موضوع را برای کسی تعریف کنم رفتم در اتاق و با عکس پدرم شروع کردم به نجوا کردن. در همان لحظات اشکی جاری شد و بنده رفتم به خواب. در رؤیای صادقه، #حضرت_امام(ره) را دیدم، ایشان با حالتی ناراحت آمدند و خطاب به بنده گفتند که شما باعث شدید پسرم ناراحت شود. گفتم بنده کاری نکرده ام. فرمودند شما باعث شدید پسر من « پدرم در کنار امام (ره) ایستاده بود»، از دست شما ناراحت شده است. پدرم خندید و امام به من گفت که شما چه می خواهید؟ گفتم که واقعیتّش ما یک همسر خوب می خواهیم. ایشان گفتند من تک تک شما را دعا می کنم، کسانی که رفتند بخاطر خدا رفتند و ما کسی نبودیم و ... . بعد #امام خطاب به #شهید_سردار_محسن_بهرامی گفتند که آقا محسن بیا و بنده هم اصلاً ایشان را نمی شناختم، بعد #شهید_بهرامی آمدند و (مذاکره ای بین آنها صورت گرفت) امام هم خندید و رفت.

💫 #شهید_بهرامی خطاب به بنده فرمودند که شما می روید شهر ری، ضلع جنوبی حرم #حضرت_عبدالعظیم الحسنی، ۲۳ خانه بیشتر در آنجا نیست، درب وسطی را می زنید، رنگ درب را هم گفت، آنجا منزل ماست و از دختر بنده خواستگاری کنید.

💥من از خواب بلند شدم و موضوع را به مادرم گفتم و او در ابتدا باور نکرد. به هر حال ایشان را متقاعد کردیم و رفتیم ضلع جنوبی حرم و درب را زدیم (حتی پلاک هم نداشت) #همسر_شهید آمد درب را باز کرد و مادرم را در آغوش گرفت. مادرم اخمی به من کرد و گفت: ای کلک به من دروغ گفتی؟ گفتم نه مادر ...(کنایه از اینکه این دیدار از قبل هماهنگ شده بود) بعد فهمیدیم همان شب #شهید_بهرامی به خواب همسرشان رفته و گفته این پسری که فردامیاید من فرستادم یه وقت جواب رد ندید

#خاطرات_ناب‌_شهدا 🌹

# شهدا_را_یاد_کنید_با_صلوات
🌹 #کانال_شهیدمحمدنکاحی
🍃🌹 🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
فطریه اتـ گردن من استـ !

از بس خیالتـ 💭

تمام شبـ ها را🌌

با من روز مے ڪند...💔



💟 @shahidsharmandeim💟

#همسر_شهید
#شهید_روح_الله_قربانی #همسرانه
#همسران_شهدا #عید_فطر #فطریه
دلتنگمـ
ودلتنگمـ
ودلتنگمـ
ودلتنگــ💔

هےفاصله
هےفاصله
هےفاصله داری😭





#همسر_شهید
#شهید_محسن_فانوسی
#همسرانه


🍃❤️ @shahidsharmandeim
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞



گفت:
تا روزی که جنگ باشه...
منم هستم...
میخوام ازدواج کنم💍
تا دینم کامل شه...
تا زودتر شهید شم🙄

مادرشم گفت:
"محمدعلی مال شهادته…
اونقده میفرستمش جبهه…
تا بالاخره شهید شه...
زنش میشی..؟؟
قبول کردم☺️
لباس عروسے نگرفتیم...
حلقه هم نداشتم...
همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم💍😌
دو روز بعد عقد...
ساکشو بست و رفت😔

یه ماه و نیم اونجا بود...
یه روز اینجا...😢
روزی که اعزام میشد گفت:

تو آن شیرین ترین دردی
که درمانش نمیخواهم ❤️
همان احساس آشوبی
که پایانش نمیخواهمـ😍


"زود برمیگردم"
همه چیو آماده کرده بودم؛
واسه شروع یه زندگے مشترڪ💕
که خبر شهادتش رسید...😭
حسرت دوباره دیدنش...
واسه همیشه موند به دلم...😔
حسرت یه روز...
زندگی کامل با او....💔


🍃💞 @shahidsharmandeim

#همسر_شهید
#شهید_محمدعلی_رثایی
#زنان_زینبی #زنان_مؤمن
#مردان_مؤمن #ازدواج_آسان #شهادت
‍ تازه نامزد کرده بود💍😍

اومد پیش فرماندش

گفت :حاجے

گفتش:جانم؟

گفت : حاجی!اجازمو بده برم سوریه

حاجے گفتش:میزارم ولی الان نه!

گفت:حاجی دارم زمین گیر میشم😓
حاجی بذار برم!

(میترسید عشق به خانومش
باعث شه نره برای دفاع از حرم💚)


#شهید_عباس_دانشگر
#همسر_شهید #همسرانه #همسران_جوان #سوریه

🍃💟 @shahidsharmandeim
ای باد سحربه عزیزم سلامم برسان✋🏻 درخلوت وصلـ او پیامم برسان💌


برصبح وصال وشام زلفش بگذر❤️
یعنےکه دعای صبح و شامم برسان!⛅️


#شهید_امین_کریمی
#همسرانه #همسر_شهید
#صبح_بخیر

🍃🌸 @shahidsharmandeim
محمدحسیـن را مے‌شناختم😊
می‌دانـسـتم که سرباز مطیع امر ولایت است💚👌🏻
مے‌دانستم پا توی راهی نمی‌گذارد که
ذره‌ای نارضایتی
حضرت آقا در آن باشد😇
ایمان ،عشق و معرفتش به اهل‌بیت💚
را هم از نزدیک دیده بودم☺️

می‌دیدم که چطور براے برگزاری هر چه باشکوه‌تر مراسم اهل‌بیت و شهـدا دست و پا می‌زند😌
به خاطر همین چیزها دلم قرص بود و
بله را گفتم💍☺️
خودش هم مے‌دانست که من پایه کارهایش هستم😉✌️🏻


🍃💟 @shahidsharmandeim

#همسر_شهید #همسفربهشتی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
روزایے که پیشم نبود و میرفت مأموریت،
واقعاً دوریش واسم سخت بود😔
وقتمو با درس و دانشگاه پر میکردم📚
با دوستام میرفتم بیرون...
قرآن میخوندم...
خبر شهادتشو که شنیدم
خیییلی ناراحت شدم💔
تو قسمتے از وصیت نامه ش نوشته بود:

"زیبای من❤️
خدانگهدار..."

اوج احساسات و محبتش بود😌
بیقرار بودم
حالم خیلے بد بود😰
هر شب با خدا حرف میزدم
التماس میکردم که خوابشو ببینم...
که ازش بپرسم...
چرا رفت و تنهام گذاشت؟؟💔

با حضرت زینب (سلام الله عليها)
حرف ميزدم
رو به خدا كردم و گفتم:
"خدایا...
راضی ام به رضای تو…
اون واسه حضرت زینب
(سلام الله عليها) رفت"

بعدش قرآن خوندم و خوابیدم
اومد به خوابم
تو خواب بهش گفتم:
تو قووول دادی که برگردی
چرا تنهااام گذاشتی...؟😭
چرا رفتے؟😭

گفت:
من اسمم جزو لیست شهدا بود💚
من مذهبی زندگی کردم!

گفتم:
پس من چے…؟
چطوری این مصیبتو تحمل کنم؟💔
تو که جات خوبه...
بگو من چیکار کنم..؟😰😢

گفت:
برو یه خودکار بیار!
اسممو رو کاغذ نوشت✍🏻
تو پرانتز…
"همسر مهربونم"💞

گفت:
"ما تو این دنیا آبرو داریم!
شفاعتتو میکنم😌
با صدای اذون صبح بود که از خواب پریدم
دیگه آرامش گرفتم💚
دیگه الان از مردن نمیترسم...
میدونم شوهرم اون دنیا شفاعتمو میکنه💞

عقدمون💍
۲۹ اسفند سال ۹۱ بود...
روز ولادت
حضرت زینب (سلام الله علیها)
شروع و پایان زندگیمونم با خانوم حضرت زینب (سلام الله علیها )
گره خورده بود...💚
🥀💔 @shahidsharmandeim

#همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی
#همسران_شهدا #شهدای_مدافع_حرم
#عاشقانه_شهدا
🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖

اولین بار برای صحبت کردن زمان خواستگاری
وآخرین بار هم برای صحبت کردن قبل از اعزام به سوریه به گلزار شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم.
محل دلداگے ما همین امامزاده بود💚


با عباس نسبت فامیلے داشتیم👫
پسرعموم بودن که 29 دی ماه سال 94 پیشنهاد ازدواج دادند و ماهم روی پیشنهادشون فکر کردیم.


اصلا انتظار نداشتم تو این سن ازدواج کنم
ولے وقتی به خواستگاریم اومدن،
متعجب شدم😳
اما خصوصیاتے که توذهن من بود،
عباس همه اون رو داشت و مهمترین شرطم این بود که همسر آینده ام تهران باشه که اینطور بود.



تو روز خواستگاری عباس به زندگے ساده و کالای ایرانے خیلی تاکید داشت👌🏻


ما 28 بهمن ماه سال 94 صیغه محرمیت رو خوندیم
و قرار بود تابستون عقد کنیم😌💍



 من خیلے مخالف رفتن عباس به سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو راضی کرد...


روزی که مےخواست به سوریه بره
من مدرسه بودم و از روزهای قبل هم امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه نامه برایم نوشته بود💌


وقتی اونو خوندم
خیلے مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی عارفانه نوشته بود💞😭


نوشته بود رفتم تا وابسته نشوم😓
چون مےترسید عشق دنیویش زیاد و وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه😓
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چه اتفاقاتی دارد میافته!



در تلگرام هم با هم در ارتباط بودیم📱
وقتے یک هفته گذشته بود
تو تلگرام بهم گفت:
"یک هفته به اندازه یک ماه برایم گذشت"💔😭


🍃💟 @shahidsharmandeim 💟🍃

#شهید_عباس_دانشگر #همسر_شهید
#همسرانه #همسران_جوان
#شهدای_مدافع_حرم #زوج_انقلابی
@shahidsharmandeim👈🏻
من از حڪایت
این انتظار،
مے میـرم ...

ڪہ یـارِ من
نرسیــد
از سرای خان طومان ...😔

#شهید_محمد_بلباسی
#همسر_شهید 😭
صیغه ی عقد که جاری شد💞
رفتیم که با هم صحبت کنیم
دیدم پی چیزی میگرده...
پرسید...
"اینجا یه مهر پیدا میشه؟!🤔
پرسیدم
مهر برا چی؟!🤔
مگه نماز نخوندی…؟!
گفت حالا شما یه مهر بده😌

گفتم: تا نگے واسه چے میخوای نمیدم🙄
میخواست نماز شکر بخونه...
از اینکه خدای مهربون

روز میلاد
حضرت رسول صَلَّ اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم
بهش همسری عطا کرده☺️
دوتایے باهم...😌
ایستادیم به نماز شکر خوندن😇
هیچ وقت ازم نخواست که برا شهادتش دعا کنم😔
میگفت:
لزومے نداره آدم به همسرش از این حرفا بزنه🙄
نمیخواست حرفے بزنه که باعث ناراحتی همسرش بشه...
گفتم:
میدونم که واسه شهادتت خیلی دعا میکنی😓
اگه منو دوست داری...💔

دعا کن که با هم شهید شیم💞
از شما که چیزی کم نمیشه!🙄

گفت:
دنیا حالا حالاها با تو کار داره🙂
گفتم
بعد تو سخت میگذره💔😥

#والله_که_بی_تو_مرا_شهر_حبس_میشود...

گفت:دنیا زندون مؤمنه😓
روزای آخر حملم بود
و نزدیک تولد بچه...😍

گفت:
ناراحت میشے که برم جبهه...؟🤔😢

گفتم:
"آره...
ولی نمیخوام مزاحمت بشم😓😔

رفت و دو روز بعد بچه به دنیا اومد...
وقتی برگشت

بچه رو بوسید و اسمشو گذاشت..."هادی"

پرسیدم:دوسش داری…؟
گفت:
مادرشو بیشتر دوست دارم💚
حضرت زهرا(س) و روضه هاشو خیلی دوس داشت...
ترکش که خورد،
بردنش بیمارستان😰
تا روز شهادت حضرت زهرا(س)نفس میکشید...
روز شهادت مادرش...
پر کشید و آسمونی شد...🕊🌷

#همسر_شهید
#شهید_عبدالله_میثمی
❤️ @shahidsharmandeim
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞


سر سفره عقد نشسته بودیم گفت:
الان فقط منو تو،تو آینه مشخص هستیم ازت میخام بهم کمک کنی تا به شهادت و سعادت برسم😍😌💚

#همسر_شهید
#شهید_محسن_حججی
💚 @shahidsharmandeim
#عاشقانه_شهدا
💕💕


همیشه توی خونه صدام میزد:
همسرِ شهید نوروزی
همسرِ شهید جان....

وقتی زل میزد بهم
میگفتم باز چیشده؟☺️
میگفت:

سن و سالت کوچیکتر از اونیه که بهت بگن همسرِ شهید
هنوز بچه ای آخه....😊
عوضش میشی کوچکترین همسر شهید...😍

روزی که بعد از شهادتِ آقا مهدی رفتیم زیارت دمشق،
خیلی دلتنگ بودم...
گلایه کردم به بی بی جان...
همون شب اومد به خوابم...
تو اتاق هتل بودیم اومد تو اتاق،
بغلم کرد سرمو بوسید....
گفت نبینم تنهایی ؛من همیشه کنارت هستم....♥️😔

#همسر_شهید_مهدی_نوروزی
شهدا شرمنده ایم
۱۳۹۶/۱۱/۴ 🌹وداع با شهید مدافع حرم محمد معافی همراه با خواندن زیارت عاشورا در سردخانه شهرستان نکا 👇 @shahidsharmandeim
💠‍ پيام #همسر_شهید مدافع حرم #حسین_مشتاقی به مناسبت شهادت شهيد #محمد_معافی به همسر ايشان:

بسم رب الشهدا والصدیقین
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

#بغضی آرام و بغضی از #دلتنگی گلویم را به سختی می‌فشارد و نمی‌دانم با چه کلامی مطالبم را روی کاغذ بنویسم.
#تبریک می‌گویم به شما خواهر صبورم نظاره‌گر بودم؛ وقتی که پیکر مطهر همسرت، همنفست را بر روی دستان سیل جمعیت در مصلی شهر دیدی سجده شکر به جای آوردی.
واژه #شهادت در شأن همسر بزرگوارتان #شهید_محمد_معافی بود تسلیت برای شهدا واژه‌ای بی معنی است، شهادت همسر گرامیتان را در دفاع از حرم #بی‌بی_زینب_کبری (س) به شما #تبریک عرض می‌کنم و خداوند متعال خود صبوری را به شما می‌بخشد تا تاب بیاورید و برایتان صبری زینبی و گامی استوار در این راه سخت و زیبا دارم.
هر روز قصه کربلا در حال تکرار است. عده‌ای در لشکر #حسین (ع) هستند و عده ای در لشکر کفر!
باید به خود ببالید که همسر شما مانند دیگر #شهدای_مدافع_حرم به خوبی #شمر زمانشان را شناختند...
آری شهدا سرداران سپاه حسین (ع) هستند و مایه فخر و مباهات است پای معشوق سر دادن و فدا شدن ...

ما چه دیده‌ایم جز ما رأیت الا جمیلا...
حالا که شهدا در مسیر امام حسین (ع) قدم برداشته‌اند پرچم قیام کربلا همچون زینب (ع) در دوش ما همسران شهداست خون شهدا پای پرچم سرخ اسلام تا ظهور حضرت حجت و تا قیامت می‌جوشد و ما به خوبی می‌دانیم که همسرانمان میهمان شهید کربلا هستند و بهشت خانه ابدی آنهاست.☺️
ان‌شاالله ما همسران شهدا با قدرت و صلابت پشت ولایت فقیه‌مان «امام خامنه‌ای» تا آخر خواهیم ایستاد.

#همسر_شهید #مدافع‌حرم_حسین‌مشتاقی

@shahidsharmandeim
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞

گفت:
تا روزی که جنگ باشه...
منم هستم...
میخوام ازدواج کنم💍
تا دینم کامل شه...
تا زودتر شهید شم🙄

مادرشم گفت:
"محمدعلی مال شهادته…
اونقده میفرستمش جبهه…
تا بالاخره شهید شه...
زنش میشی..؟؟
قبول کردم☺️
لباس عروسے نگرفتیم...
حلقه هم نداشتم...
همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم💍😌
دو روز بعد عقد...
ساکشو بست و رفت😔

یه ماه و نیم اونجا بود...
یه روز اینجا...😢
روزی که اعزام میشد گفت:

تو آن شیرین ترین دردی
که درمانش نمیخواهم ❤️
همان احساس آشوبی
که پایانش نمیخواهمـ😍


"زود برمیگردم"
همه چیو آماده کرده بودم؛
واسه شروع یه زندگے مشترڪ💕
که خبر شهادتش رسید...😭
حسرت دوباره دیدنش...
واسه همیشه موند به دلم...😔
حسرت یه روز...
زندگی کامل با او....💔


🍃💞 @shahidsharmandeim

#همسر_شهید
#شهید_محمدعلی_رثایی
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞👇🏻


روز آماده شدن حلقه‌های ازدواجمون،
گفت
«باید کمے منتظر بمونیم تا آماده بشه!‌🙄
گفتم
«آماده است دیگه،منتظر موندن نداره!😬
حلقه‌ها رو داده بود
تا 2 حرف روش حک بشه"Z&A"

اول اسم هردومون
روی هر دو حلقه حک شد😍💞
خیلی اهل ذوق بود😌
سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه✍🏻نه ساده!
واقعاً‌ از من هم که یه خانوم ‌ام،
بیشتر ذوق داشت😍☺️


#همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی
#ازدواج #همسرانه #شهدای_مدافع_حرم


💞 @shahidsharmandeim
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞


«روح‌اللہ براے من هديه امام رضا(ع) بود💛😊
همسري كه امام هشتم به آدم هديه دهـد و امام حسين(ع) او را بگيرد وصف نشدني است😌❤️

من عروس چنين مردے بودم😍
با بچه‌هاي دانشگاه رفته بوديم مشهد🕌 آنجا براي نخستين بار براي ازدواجم💍 دعا كردم. گفـتم:
يا امام رضـا(ع) اگر مردے متدين و اهل تقوا به خواستگاري‌ام بيايد قبول مي‌كنم😌

يك ماه بـعـد از اينكه از مشهد برگشتيم روح‌الله آمد خواستگاري‌ام😌💐💚


🍃💞 @shahidsharmandeim



#همسر_شهید #همسرانه #شهید_روح_الله_قربانی
#ازدواج_موفق #ازدواج_آسان
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞


همان روز خواستگاری💐
گفتند: که من تازه از جبهه آمـده‌ام
و پدر و مادرم هم وضع خوبـے ندارند.
اگر امکانـش هست،
رسم حزب‌اللهـے‌ها را اجرا کن
و همین #عقدساده را قبول کن😊
که آن هم در خانه ما بود.
نه طلایے و نه لباسے و...🙄💚


🍃💞 @shahidsharmandeim

#همسر_شهید
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
#ازدواج_آسان #ازدواج_موفق
#سبک_زندگی_اسلامی
‍ ‍ «خانم محبوبه بلباسے،
همسر گرامی شهید.
من خواندم وصیّت‌نامه‌ی این #شهید را که به همسرش میگوید که اگر #شما نبودی، من به این راه نمیرفتم.
شما بودی که کمک کردی من به این راه بروم✌️🏻
این‌طوره خانم؟»
همسر شهید که گویی از تلطّف آقا جا خورده،🙄
چیزی نمے‌گوید.
#مادر_شهید اما به زبان می‌آید که:
- بله، همین‌طوره؛😌
محمد اصلاً خونه نبود و بار زندگی و بزرگ کردن چهار تا بچه،
روی دوش خانومش بود.❤️
در آغوش همسر شهید،
دختر ۲۰روزه‌ی شهید قرار دارد.👼
همسر شهید از آقا خواست که در گوش فرزندش اذان و اقامه بگوید.😇
آقا نیز رو به جمعیت مردان گفت که بچه را از مادرش بگیرند.
آقا شروع کرد در گوش راست اذان گفتن😍💚
به گوش چپ که رسید گویا نوزاد هوشیار شده بود و کم‌کم داشت تقلّا می‌کرد
که رهبر آهسته‌آهسته او را تکان داد تا مجدداً آرام شود.


💞 @shahidsharmandeim

#شهید_محمد_بلباسی
#زینب_بلباسی #فرزند_شهید
#همسر_شهید #حضرت_آقا
#زنان_زینبی #همسران_شهدا
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞


کوله پشتے ش رو گرفتم توی دستم،
تا بغض چشمام رو دید؛😥
گفت:
قول دادی بی تابی نکنے😞

من هم قول میدهم
زود برگردم🙄

همیشه قولش، #قول بود👌🏻

سه روز از رفتنش نگذشت
که برگشت؛
با پلاکے سوخته‌ 😭💔


💞 @shahidsharmandeim


#همسر_شهید #همسرانه
#شهید_مهدی_طهماسبی
#زنان_زینبی #همسران_شهدا
Ещё