رفع ستم جنسیتی بدون انقلاب و ادامهیابی آن ممکن نیست
لیلا پرنیان
بدون شک زنان مبارز و تشکلات انقلابی زنان با اتکا بر دستاوردهای به جا ماندنی و گامهای غیرقابل تصوری که در راه رهایی زنان از زنجیر پدر/مردسالاری در انقلابات سوسیالیستی قرن گذشته در شوروی و چین برداشته شد، میتوانند گامهای بلندی را برای رهایی از ستم جنسی/جنسیتی بردارند.
در عین این که مبارزات زنان فمینیست رادیکال در کشورهای غربی، به طور خاص در دهههای ۶٠ و ٧٠، در عرصه تئوریک و با هدف تحلیل علمی از ستم بر زن نیز در بالا بردن درک از مبارزات زنان در تغییر و تحول ریشهای در ساختارهای مردسالارانه، نقش زیادی را ایفا کردند. هر چند دادههای نظری زنان فمینیست رادیکال خالی از اشکال نبود و واضح است که این اشکالات در تولیدات نظری این دسته از زنان برخواسته از موقعیت طبقاتی و به طور مشخص در جهتگیری و جهانبینیشان بازتاب داشت؛ اما علیرغم این اشکالات، زنان فمینیست رادیکال در مجموع، خدمات مهمی را در بوجود آوردن درکی رادیکال و پیشرو نسبت به موضوع زنان عرضه کردند. بطور مثال، میتوان به مبارزه نظری مهمی که بین فمینستهای رادیکال با فمینیستهای لیبرال بر سر چارچوب خانه و خانواده به راه افتاد، اشاره کرد. فمینستهای لیبرال بر این عقیده بودند که مسائل خانوادگی موضوعی خصوصی است و دخالت در این حوزه به معنای ضدیت با آزادیهای فردی است؛ در مقابل، فمینیستهای رادیکال بر این نظر بودند که نمیتوان جامعه را به عمومی و خصوصی تقسیم کرد. جدا کردن این دو حوزه -خصوصی و عمومی- عملا دست مردان را در اعمال وحشیانهترین روابط ستمگرانه باز میگذارد...؛ به همین دلیل بود که شعار معروف «خصوصی، سیاسی است» را پیش کشیدند و این مبارزه و این شعار به نوبه خود به ارتقای درک جنبش زنان کمک کرد. حتی در موضوعاتی که دارای اِشکال نظری بودند هم چون «مزد به کار خانگی»، توانستند به درجات قابل ملاحظهای با طرح مساله درک از کار خانگی و ربط آن با استثمار سرمایهداری، سئوالات مهم تئوریک را طرح کنند.
متن کامل این مقاله را بخوانید.
#زنان
#مقاله_دریافتی
@setizmonthly