❄️📚❄️📚❄️📚❄️📚❄️❄️📚❄️📚❄️❄️#کشتی_پهلو_گرفته #مقدمه#رمان🌹هیچکس آیا توانسته است غم فاطمه را-سلام الله علیها- در سوگ پدر به تصویر بکشد,جز ناله های بیت الاحزان فاطمه؟
😔در اندوه جگر سوز علی-علیه السلام-در مواجهه با فاطمه ی میان در و دیوار و گاه شستن صورت نیلی و بازوی کبود فاطمه,هیچ هنرمند عارفی نتوانسته است مرثیه بسراید آنچنانکه از عمق رنج آدمی در چروک های پیشانی علی خبر دهد و وسعت غمهای خلقت را در پهنای اشک علی بشناسد و بشناساند جز بار اشک پنهان علی؟
😢هيچكس را ياراي آن بوده است كه آلام محض زينب را به هنگام ديدار سر برادر بر بام نيزه ها بيان كند، جز خون جاري از سر مبارك زينب؟
💔اگر زينب- سلام الله عليها -با مشاهده سر برادر، حسين- روحي فداه- سلامت سر خويش را تاب آورده بود و سر بر ستون كجاوه نكوبيده بود، چه كسي عشق را، درد را وهجران را در آفرينش تفسير می كرد؟
🤕اينها دردهايي است كه نويسنده را، اگر احساس داشته باشد، خاكستر مي كند و قلم را، اگربه تعداد درختان عالم باشد، می سوزاند و دفتري به پهناي گيتي را آتش می زند.
😞سوز اشكهاي فاطمه، هنوز پاي عارفان را در بيت الاحزان او سست می كند و كمر ابرار را مي شكند و آتش به جان اولياءالله می اندازد.
😓معاذالله كه رشحة هيچ قلمي بتواند با اشك سوزناك علي به هنگام شستن پيكر فاطمه برابري كند. كجاست اسماء؟
از او بپرسيد، فرشتگاني كه در اشكهاي آن هنگام علي به تبرك غسل می كردند، بال و پرشان نسوخت؟
😯آنچه بر پيشاني تاريخ تشيع، چروكهايي اينچنين عميق آفريده، دردهايي از اين دست است. دردهايي كه گفتني نيست، بيان كردني نيست، تصوير و تصور كردني نيست.
درد را -اگر بسيار عميق باشد- به زخم تشبيه می كنند و زخم را-اگر بيش از حد سوزنده باشد- به آتش. و حرارت كدام آتشي مي تواند با هرم قلب علي در بيست و پنج سال سكوت خار در چشم و استخوان در گلوي او برابري كند؟
😞پس اینگونه دردها «مشبه» نیستند, «مشبه به»اند.
و تاريخ شيعه، آكنده از دردهايي اينگونه است.
غم كمرشكن و چاره سوز حسين- عليه السلام -در شهادت برادر علمدار، عباس –عليه السلام -، روحي فداه
سكوت اندوهبار حسين جان -عليه السلام -عالمي بفداش، در برابر جگر پاره پاره امام برادر حسن،- سلام الله عليه- حسرت عميق عباسِ برادر، عباسِ عمو، عباسِ پدر و عباسِ اميد در جراحت مشك آب...
درد وصف ناشدني سجاد در شهادت مظلومانة پدر و از آن پس، همچنان انبوه درد بر درد و تراكم جراحت بر جراحت و زخم بر زخم و اتصال مدام جوي خون، انگار كه تاريخ را در سرزمين شيعه با خون رقم می زنند، با مظلوميت خون و اين قلم تنها كاري كه می تواند بكند، اقرار و اعتراف به عجز است در مسير شناخت ...
.الفباي اين كتابِ مظلوميت، چه رسد به شناساندن و تقرير و تصوير كردن آن...
و الحمدلله رب العالمين
#سید_مهدی_شجاعی @sefid_pooshan