اتاق بازرگانی سمنان

#تجارت_فردا
Канал
Логотип телеграм канала اتاق بازرگانی سمنان
@seccimaПродвигать
1,09 тыс.
подписчиков
16,7 тыс.
фото
532
видео
10,1 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین 👇👇 @Semnanchamber 🌏www.seccima.ir ▶️ @seccima ▶️https://chat.whatsapp.com/Lhgh4AyAJcWBfNy71CgYde ▶️Instagram.com/seccima.ir سمنان - بلوار15خرداد اتاق بازرگانی ، صنایع، معادن و کشاورزی سمنان تلفن :02331651000 روابط عمومی : 02331651205
راهی به سوی ثروت
جاده ابریشم چگونه باعث افزایش فعالیت‌های اقتصادی یک منطقه شده است؟

✍️حامد وحیدی / نویسنده نشریه

یکی از شاهراه‌های مهم بازرگانی در قاره آسیا، جاده‌ای به نام جاده ابریشم بوده است که ملل و تمدن‌های مختلف بر سر راه خود را به هم پیوند می‌داده است. برای اولین بار در سال ۱۸۷۷ جغرافیدان آلمانی به نام فردیناند ریختوفن این جاده را که خاور و باختر و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و خاور اروپا متصل می‌کرد، ابریشم نام‌گذاری کرد. دلیل این نام‌گذاری، حمل و تجارت ابریشم چین از این جاده به کشورهای حوزه دریای مدیترانه و کشورها و مناطق دیگر بود. این مسیر از 114 سال پیش از تولد مسیح تا عصر حکومت صفویه یکی از راه‌های اصلی تجارت آسیا و شاید دنیا محسوب می‌شده است که تا سده پانزدهم میلادی به‌مدت ۱۷۰۰ سال، بزرگ‌ترین شبکه بازرگانی دنیا بود. در دوره‌های مختلف چندین راه فرعی به راه اصلی آن یا پیوسته یا از آن منشعب شده است. مالکوم کالج، مورخ و تاریخ‌نگار معروف انگلیسی، به وجود آمدن جاده ابریشم را به اوایل دوران مهرداد دوم، یکی از شاهان سلسله اشکانیان مرتبط دانسته است.

اما بسیاری از مورخان معتقدند در حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح، مصریان از این مسیر برای خرید ظروف سفالی از منطقه کنعان (فلسطین و اسرائیل امروزی) و انتقال جانوران اهلی خریداری‌شده، استفاده می‌کردند. در زمان حکومت ساسانیان از بازرگانانی که از جاده ابریشم استفاده می‌کردند حق گمرک گرفته می‌شد که یکی از راه‌های درآمدی این حکومت از این جاده و از بازرگانان و کاروانیان بود. علاوه بر این تجار ایرانی محصولات متنوعی از جمله گیاهان دارویی و عسل، قالی، سنگ‌های گران‌بها و پارچه‌های مرغوب که ازمهم‌ترین محصولات تجاری‌شان محسوب می‌شده را از طریق این جاده انتقال می‌دادند. از این‌رو، جاده ابریشم رونق فراوانی برای شهرهایی که در مسیر این جاده قرار داشتند، به بار آورده بود که حتی اثرات آن بر وضعیت این شهرها در زمان کنونی هم قابل مشاهده است.

متن کامل را اینجا مطالعه کنید👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-39882


#تجارت_فردا

@tejaratefarda
مدیران استقلال و پرسپولیس متحد شوید

✍️پرویز گیلانی

برای هر فوتبالیست خارجی تعریف کنید که مدیران باشگاه‌های فوتبال در ایران سخت تلاش می‌کنند درآمد بیشتری کسب کنند اما مدیران سازمان لیگ همه توان خود را بسیح کرده‌اند تا به هر شکل ممکن مقابل این روند بایستند، به شما خواهد خندید. در طول یکی دو هفته گذشته، تلاش‌های مدیرعامل جدید باشگاه استقلال برای به کنترل گرفتن تبلیغات محیطی و برگزاری نشست خبری پیش از بازی، از سوی سازمان لیگ با چالش‌های زیادی مواجه شده است.

مصطفی آجورلو که به‌تازگی بر مسند مدیریت باشگاه استقلال تکیه زده، در اقداماتی بی‌سابقه تلاش می‌کند از طریق تبلیغات محیطی و دریافت حق پخش فوتبال از صدا و سیما، برای باشگاه استقلال درآمد ایجاد کند اما تلاش‌های او با سنگ‌اندازی واضح مسوولان سازمان لیگ و امتناع سازمان صدا‌و‌سیما از پرداخت حق پخش فوتبال، نه‌تنها هنوز به نتیجه نرسیده که حواشی زیادی برای این باشگاه به وجود آورده است.
آقای آجورلو هفته گذشته نامه‌ای به رئیس سازمان صدا‌و‌سیما نوشت و خواستار دریافت حق پخش تلویزیونی شد. هنوز مشخص نیست رئیس صدا‌و‌سیما چه واکنشی به این نامه نشان دهد اما تجربه نشان داده، این نهاد حق باشگاه‌های فوتبال را در زمینه حق پخش تلویزنی به رسمیت نشناخته و تاکنون به باشگاه‌ها چیزی پرداخت نکرده است.

حلقه مفقوده فوتبال
جدا از اینکه ذی‌نفعان زیادی وجود دارند که اجازه نمی‌دهند فوتبال هم مثل خیلی از حوزه‌های دیگر، حکمرانی کارآمدی داشته باشد، «اقتصاد» و سازوکارهای اقتصادی، حلقه مفقوده صنعت فوتبال در ایران است. صنعتی که در بسیاری از کشورهای جهان گردش مالی بالایی دارد و سود‌آور است به دلیل دخالت‌های دولتی و سیاستگذاری غلط و همچنین فساد و فعالیت ذی‌نفعان در کشور ما به مرز ورشکستگی رسیده و روزگار بدی را سپری می‌کند.
در خیلی از کشورها دولت‌ها اصلا کاری در فوتبال ندارند جز این‌که مالیات خود را می‌گیرند،بنابراین اجازه داده‌اند این صنعت با سرمایه بخش خصوصی روی پای خود بایستد اما در کشور ما تلاش‌ها برای استقرار سازوکارهای صحیح و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی همواره به بن‌بست رسیده و ذی‌نفعان هرگز اجازه نداده‌اند این صنعت از عهده مخارج خود برآید.

مصائب باشگاه‌داری در ایران
باشگاه‌داری در ایران همان مشکلاتی را دارد که بخش تولید هم با آن درگیر است. یعنی ساختاری که انگیزه‌ها را از بین می‌برد، مالکیت در آن متزلزل است و نهاد رقابت شکل نگرفته و گرفتار انحصار است، هرگزخروجی مناسبی نخواهد داشت. در نتیجه، برای بخش خصوصی نمی‌ارزد که ریسک باشگاه‌داری را بر عهده گیرد. در عوض ممکن است عده‌ای سراغ باشگاه‌داری بیایند که بخواهند از آن برای پوشاندن یکسری تخلفات مالی استفاده کنند.
علاوه بر این، وضعیت درآمد باشگاه‌های فوتبال هم مشخص نیست و اگر می‌بینیم بخش خصوصی سهم اندکی در صنعت فوتبال دارد، به این دلیل است که مثل بیشتر کشورها، راه‌های کسب درآمد برای سرمایه‌گذار بخش خصوصی فراهم نیست.
در این زمینه یک مانع بزرگ وجود دارد؛ اینکه دولت علاقه دارد باشگاه‌داری کند و حضورش را در فوتبال تداوم بخشد. حضور دولت معمولاً با انحصار همراه است و انحصار دولتی باعث می‌شود بخش خصوصی سراغ آن صنعت نرود. چون بخش خصوصی در هیچ صنعتی توانایی رقابت با دولت را ندارد. در حال حاضر انحصار به دو شکل خودش را در فوتبال نشان می‌دهد. یکی در انحصار پخش مسابقات و یکی حضور فعال در باشگاه‌داری. بنابراین طبیعی است که سرمایه‌گذار بخش خصوصی علاقه‌ای به حضور در فوتبال نداشته باشد.

در انتها به گمانم یک نفر باید به مدیران سازمان لیگ یادآوری کند که مردم با دقت مسائل اخیر را دنبال می‌کنند و قطعا «دوره بزن در رو گذشته» هر‌چه در این سال‌ها درآمدها و هزینه‌های کلان فوتبال را پنهان نگه داشتید، بس است، این بار باید به شفافیت تن دهید و چه خوب است اگر مدیران باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال در زمین بازی، رقابت کنند اما خارج از آن، برای افزایش درآمدهای خود و خروج از تله بدهکاری، فساد و انحصار متحد شوند و با ذی‌نفعان فوتبال بجنگند.

#تجارت_فردا
@seccima
www.seccima.ir
آیا اقتصاد کلان یک‌ بار دیگر پوست می‌اندازد؟

✍️ نوید سرمدی/ تحلیلگر اقتصاد

ققنوس پرنده‌ای افسانه‌ای است که هر هزار سال یک‌بار، بر توده‌ای بزرگ از هیزم بال می‌گشاید و آواز می‌خواند و چون از آواز خویش به وجد و اشتیاق آمد، به منقار خویش آتشی می‌افروزد و با سوختن در آتش، تخمی از وی پدید می‌آید که آتش می‌گیرد و می‌سوزد و از خاکستر آن ققنوسی دیگر متولد می‌شود.

در میان اجزای مختلف علم اقتصاد شاید بتوان «علم اقتصاد کلان» را به ققنوس تشبیه کرد که نادر و تنهاست، جفت و رفیقی ندارد و برای این‌که زندگی ببخشد باید بسوزد و خاکستر شود تا از خاکسترش اقتصاد‌کلانی دیگر پدید آید.

از زمانی که اقتصاد کلان با نگارش کتاب «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» جان مینارد کینز متولد شد، تا امروز که ویروس کرونا جهان را در رکودی بی‌سابقه گرفتار کرده، هر زمان سیاست‌های اقتصاد کلان درست کار کرده، مردم رفاه بیشتری به دست آورده‌اند.

در چند دهه گذشته، جهان هزینه زیادی کرد تا فقر کاهش پیدا کند. کشورها اگرچه نتوانستند فقر را ریشه‌کن کنند اما موفق شدند انسان‌های زیادی را از این تله نجات دهند.
بخش بسیار مهمی از موفقیت کشورها در فقرزدایی،کاهش تورم، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی پایدار مدیون یافته‌های علم اقتصاد کلان است.
اقتصاد کلان پس از «رکود بزرگ» و برای پاسخ به دو سوال مهم متولد شد؛ اینکه چرا رکود ایجاد شد؟ و راه خروج از رکود چیست؟ دوره بعدی که اقتصاد کلان به میدان فراخوانده شد، دوره‌ای بود که حل مشکل تورم اهمیت مضاعف پیدا کرد. پس از وقوع بحران مالی در سال 2007 اقتصاد کلان برای پاسخ به بحران مالی بازنویسی شد و ابعاد مالی و بانکی و عدم تعادل‌ها در اقتصاد اهمیت پیدا کردند.

اکنون اقتصاد جهان با حمله ویروس کرونا مواجه شده و زنجیره‌های عرضه و تولید مختل شده‌اند. وضعیت جدید، نابرابری‌هایی را بر نظام اقتصادی تحمیل کرد و فقر را شدت بخشیده است. واضح است؛ اقتصاد گرفتار بحرانی شده که بیش از همه به اقشار ضعیف ضربه می‌زند.

به گواه برخی از اقتصادانان، این خود به‌تنهایی دلیل کافی برای ضرورت تغییر در پاردایم اقتصاد کلان است.
آیا ققنوسی دیگر خلق خواهد شد؟



#تجارت_فردا
🔹 برخاستن از خاکستر

اقتصاد کلان نخستین‌بار از دل ویرانه‌های «رکود بزرگ» سر برآورد.
شاید وقتی جان مینارد کینز کتاب «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» را نوشت فکر نمی‌کرد از خاکستر رکود بزرگ، چنان ققنوسی برخیزد.

🔹 نزدیک به 85 سال از تولد علم اقتصادکلان می‌گذرد و اقتصاد جهان گرفتار رکودی دیگر شده و دستاوردهای اشتغال، فقرزدایی و رشد اقتصادی در حال سوختن است، آیا از میان خاکستر کرونا ققنوسی دیگر برمی‌خیزد؟

#تجارت_فردا

@tejaratefarda
🔹 آقای عقلانیت
توماس سارجنت بدون شک یکی از مهم‌ترین اقتصاددانان هم‌عصر ماست. او نقشی بی‌بدیل در تکوین علم اقتصاد کلان مدرن داشته و یکی از پایه‌های بسط و توسعه مکتب انتظارات عقلانی به شمار می‌رود.
علاوه بر این سارجنت مطالعات عمیقی روی پدیده ابرتورم داشته و نسخه‌های سیاستی او نجات‌بخش برخی کشورها بوده است.
در این شماره مسعود نیلی و علی شوریده گفت‌وگوی مفصلی با این نوبلیست اقتصاد داشته‌اند و نظراتش را درباره علم اقتصاد، سیاستگذاری اقتصادی، اقتصاد ایران و مساله تورم جویا شده‌اند.


#تجارت_فردا

@tejaratefarda
در شماره جدید مجله #تجارت_فردا بخوانید: اقتصاد از قوه قضائیه چه می‌خواهد؟

🔹نشانه‌های مثبتی از تلاش سیاستگذار برای اصلاحات در ساختار قضایی دیده می‌شود که می‌تواند امید را در جامعه پررنگ کند. اقتصاددانان معتقدند پافشاری ساختار قضایی بر حاکمیت قانون و تلاش برای پایان بخشیدن به دخالت‌های غیرضروری و پرهزینه در حوزه کسب‌وکار و سبک زندگی می‌تواند نقطه آغازین تحولات مثبت و امیدوار‌کننده در جامعه امروز ایران باشد. در این راه چه دام‌هایی پیش‌روی سیستم قضایی وجود دارد و بایدها و نبایدهای اصلاحات در این حوزه کدام‌‌اند؟
جامعه ایران؛ کم صبر یا بی اعتماد؟


چندی پیش نتایج یک تحقیق بدیع اقتصادی در هفته‌نامه #تجارت_فردا -شماره 272- منتشر شد که دست روی یک عارضه جامعه ایران گذاشته بود. نتایج آن تحقیق نشان می‌دهد شکیبایی، رابطه نزدیکی با رشد اقتصادی و توسعه‌یافتگی دارد. کشورهایی که مردمانی صبورتر دارند، معمولا توسعه‌یافته‌تر‌ هستند. رشد اقتصادی بلند مدت معمولا در کشورهایی اتفاق افتاده که مردمان صبوری داشته‌اند.
https://bit.ly/2KKWjhO

بدیهی است که سرمایه‌گذاری بدون صبر و شکیبایی معنی و مفهومی ندارد. مفهوم پس انداز به طور دقیق اشاره به این اهمیت دارد. پس‌انداز یعنی به تعویق انداختن مصرف. یعنی «برای اینکه در آینده تولید بیشتری داشته باشیم، باید امروز از مصرف خود کم کنیم و آن را سرمایه‌گذاری کنیم.» افراد معمولا برای این که در آینده کالای مطلوب خود را به دست بیاورند، باید در حال حاضر از لذتی دست بکشند. در کشورهای توسعه‌یافته و کشورهایی که رشد اقتصادی بالایی را تجربه کرده‌اند، میزان صبر مردم بیشتر از متوسط جهانی است. از طرف دیگر در کشورهای کمترتوسعه‌یافته، میزان صبر کمتر از میانگین جهانی است. به طور خاص در مورد ایران، عدد شاخص صبر به ‌شدت کمتر از میانگین جهانی گزارش شده است. به احتمال خیلی زیاد، همین پایین بودن سطح شکیبایی در مردم ایران می‌تواند یکی از دلایلی باشد که ما رشد اقتصادی بلندمدت را تجربه نکرده‌ایم. اما صبر و شکیبایی می‌تواند همبستگی زیادی با موضوع اعتماد در جامعه داشته باشد.
در تحقیق مورد اشاره نیز، به اعتماد افراد جامعه به یکدیگر و اثر آن بر رشد اقتصادی و توسعه اشاره شده اما به آثار اعتماد مردم به ساختار سیاسی یا برعکس، بی‌اعتمادی مردم به سیاست‌گذار و آثار اقتصادی آن اشاره‌ای صورت نگرفته است. این موضوعی است که جامعه شناسان باید درباره‌اش تحقیق کنند.

در حال حاضر اعتماد مردم به مردم و مردم به دولت و مردم به حاکمیت خدشه‌دار شده‌است. آهنگ تخریب اعتماد عمومی هر روز دارد سرعت بیشتری می‌گیرد. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در چنین شرایطی چگونه می‌شود مردم را به صبوری دعوت کرد؟
من اگر قدرتی داشتم، همه تلاشم را معطوف به بازگرداندن اعتماد می‌کردم. راه‌های بازگرداندن اعتماد به جامعه و تقویت سرمایه اجتماعی تقریبا مشخص است. از نوسازی ساختار و تغییر مأموریت صدا و سیما و بازگرداندن مرجعیت به رسانه‌های داخل آغاز می‌شود و تا اصلاح و تغییر اساسی در قوه قضائیه و مبارزه غیر سیاسی با فساد تداوم پیدا می‌کند.
گام نخست،نوسازی فکر و تغییر انگاره‌های ذهنی و پاردایم کشور داری است. تفکر حاکم بر سیاست‌گذاری در کشور ما کهنه و قدیمی و از همه مهم‌تر، نابود کننده اعتماد مردمان عصرحاضر است. فراموش نکنیم که ایران گرفتار چند ابرچالش کمر شکن است که هیچ کدام از آنها بدون همراهی مردم به سرانجام نمی‌رسد. اگر ریل حکمرانی و کیفیت سیاست گذاری را ارتقا ندهیم و در نتیجه این اصلاحات اساسی، اعتماد را به مردم بازنگردانیم، آینده خوبی در انتظارمان نخواهد بود.



☑️محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour