به نام خدا
من وپاییز بی
مادریپاییز که از راه میرسد شروع
دلتنگی هاست.غم پاییز در رنگهایش
نهان ست و اما من غریبانه هایم را در پستوی باغچه ی واژه ها چال کردم .
پاییز اهل داد و ستد نیست و چه بیرحمانه برتن زخمی باد میکوبد و آسمان را می گریاند.
پاییز جاده ای بی انتهاست که هر لحظه میشود درمیان آن سبز ماند و منتظر عبور نگاهی از زیبایی ها بود .
آبان که میشود بغض نا تمام من ،باتمام وجود می شکند و زیر هجمه ای از اضطراب وتشویش مهربان
#مادری را از
دارایی هایم گلچین می کند که با سرمای درونش آتش به جان اقاقی ها میزند.
مادرم !
سه سال از پاییز نبودنت گذشت ومن در آرزوی نگاه مهربانت همچنان بیقرارم.
مهربان مادر! عطر تنت ونسیم گیسوان
در هم پیچیده ات و وجود نازنینت که برایم امیدی تمام نشدنی بود را ندارم !
وچه سخت است که بهار بیاید وخزان نبودنت بغض بی کسی هایم را بباراند .
آن زمانیکه هنر دستان هنرمندانه ات را بر تن دخترکان ایل با دامن های پر چین با ذوقی تماشایی آراستگی را زینت بخش به قامت ردای کوردواری نقشی از زیبایی می آفرید .
مهربان مادر! دلم تنگ است برای اصالت ونجابتی که در چهره ات موج میزد وقتی که با سربند کلهری ات در مراسم عزا و شادی وبه رسم کوردواری# خانزادگی ات را به تماشاست.
رد پای نبودنت تا افق ها فاصله به
نظاره ست .
روح تمامی مادران آسمانی شاد
🙏🙏یازدهم آبان ۱۴۰۱
به قلم
#_پریزاد_محمدی📥x
#سلام_بر_زرنه x
❌ @salam_bar_zarneh