خط سبز (محمدرضا اخضریان کاشانی)

Канал
Логотип телеграм канала خط سبز (محمدرضا اخضریان کاشانی)
@sabzkhatПродвигать
515
подписчиков
گاه نوشت های "محمدرضا اخضریان کاشانی" دانش جوی اندیشه و سیاست و جامعه عنوان "خط سبز" ناشی از دو زمینه است: یکی نامم که "اخضر" است و دیگری تاکید بر خطوط مجاز نظام که فراتر از خطوط قرمز آن است. هرگونه تشابه اسمی با هر پدیده رنگی دیگر به شدت تکذیب می شود.
مسوولیت اجتماعی برقی

چهارشنبه دانشگاه کلاس داشتم. به محض ورود به کلاس، برق قطع شد. هوا ابری بود و نور بیرون فقط برای نیم ساعت کافی بود. نیم ساعت دیگر را در تاریکی نسبی گذراندیم و حداقل ۴۰ دقیقه زودتر، کلاس را تمام کردیم.
به سمت کاشان حرکت کردم. جاده هم بارانی هم تاریک بود و چراغ های آزادراه خاموش بود.
وارد کاشان شدم. شوکه کننده بود. از لحظه ورود تا رسیدن به خانه پدری دست کم از مقابل ۵ مسجد و حسینیه عبور کردم. ایام فاطمیه (س) آغاز شده اما گویی فینال مسابقات روشن کردن چراغ و ریسه های لامپ برگزار می شود. بدون اغراق در این پنج حسینیه، بیش از ده هزار لامپ در سراسر خیابان و دیوارهای اطراف روشن بود.
گویی هیچ نسبتی میان مسایل کشور با مسوولیت اجتماعی هیآت و عزاداران فاطمی برقرار نیست و گویا شهر، نه نماینده ای از نظام و دولت دارد نه مسوول اداره برق که تلاشی برای مقابله با این حجم از بی مسوولیتی بنماید.
شاید اتصاف ایام به حضرت زهرا س باعث شود توجه دادن به مسایل نظام، با تلقی دشمنی با اهل بیت علیهم السلام مواجه و امام جمعه و فرماندار و مسوول برق محترم شهرستان تمایلی به چنین مواجهه ای نداشته باشند و بر سری که درد نمی کند دستمال نبندند و چه بسا از اینکه دارالمومنین یکپارچه عزادار و نورانی است خرسند هم باشند.
اما واقعیت این است که این حجم از بی تفاوتی به یک چالش ملی و بی مسوولیتی در برابر آن هیچ توجیهی ندارد و چه خوب است مقامات مذهبی شهر بویژه امام جمعه محترم پرچمدار مسوولیت شهروندی و پشتیبان نظام در شرایط دشوار باشند و با نور کمتر به اقامه عزای بانوی دو عالم بپردازند.
خداوند همه مان را در مسیر اهل بیت علیهم السلام حفظ نماید و عزاداری های همه را در این ایام عزای فاطمی س به بهترین شکل بپذیرد.

#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی    
#بی_برقی   
#مسوولیت_اجتماعی
#کاشان 

به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.center/sabzkhat
یک برآورد مثل برق

یک دوست خوش ذوق همراه با خیر قطع روزانه برق در کشور برایم نماهنگ خاطره انگیز بابا برقی و ترانه هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش را فرستاد و خاطرات تلخ و شیرین چند دهه پیش را زنده کرد.
ظاهر خبر این است که روزانه دوساعت قطعی برق اعلام شده خواهیم داشت اما واقعیت این است که دو ساعت قطع برق در روز فقط قطع برق نیست :
زندانی شدن در منزل یا پارکینگ هست.
قطع آب واحد‌های متصل به پمپ هست.
قطع پکیج و گرمایش منازل هست.
قطع دسترسی به تلفن خانگی هست.
قطع دسترسی به اجاق های فندک دار هست.
قطع ارتباط با رسانه های رسمی و پیوند بیشتر با شبکه های مجازی هست.
افزایش قابل پیش بینی نارضایتی عمومی و تقویت گفتمان مشترک ملی در باب ناکارآمدی هم هست.
ابزار گره خوردن نارضایتی عمومی با سایر نارضایتی های هویتی یا مقطعی و زمینه ساز بروز احتمالی اعتراضات خیابانی هم هست.
اگر در زمستان و شب‌های سرد و بلند آن بناست محور گفتگوهای ملی، ناکارآمدی باشد چه بهتر که کل زمستان، به جای کارخانه ها و منازل، ادارات و مراکز دولتی را رسماً تعطیل و برق آنها را به منازل برسانیم. شک نکنید نارضایتی از تعطیلی ادارات دولتی بیشتر از ناکارآمدی ناشی از قطع برق نخواهد بود.

پی نوشت :
در  ۱۵ تیرماه ۱۴۰۰ و پس از آن در چند یادداشت به مسأله قطع برق و "جامعه شناسی بی برقی" پرداختم که مرورشان خالی از لطف نیست.

#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی    
#بی_برقی   
#ناکارآمدی
#اعتراض 

به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.center/sabzkhat
یک تامل انتخاباتی

میان دو نظام انتخابات و قوانین مرتبط با آن در ایران و آمریکا آنقدر اختلاف هست که نیازی به مقایسه های دم دستی نیست اما شاید یک مورد آن با توجه به حوادث شش ماه گذشته کشور قابل تامل تر و رویکرد نظام ریاست جمهوری آمریکا دارای مزیت بیشتری باشد.
بر اساس قانون ایران، در صورت فوت رییس جمهور، ظرف ۵۰ روز انتخابات جدید برگزار می شود چه رییس جمهور در سال نخست ریاست خود باشد چه در سال چهارم آن.
اما در قانون آمریکا اگر همین امروز که ترامپ، انتخاب شده بمیرد با اینکه بیش از ۷۰ روز دیگر به کاخ سفید خواهد رفت معاون او که از پیش از رای گیری مشخص بود جایگزین وی می شود و تمام چهار سال آینده رییس جمهور آمریکا می ماند.
رویکردی که ثبات و آرامش را در آمریکا حفظ نموده سیاست ها و مقامات دولت را تا پایان چهار سال، پابرجا نگه می دارد و از تغییرات یکباره و غیرمحاسبه شده در سیاست ها و برنامه های دولت و مدیران در سطوح مختلف که هزینه بسیار سنگین اقتصادی و اجتماعی دارد جلوگیری می کند.
شاید بد نباشد که با نگاهی بهتر به نظام انتخاباتی کشور و تجربه شهادت رییس جمهور و حوادث پس از آن، بازنگری در قوانین انتخابات و مدیریت کلان کشور حتی با اصلاحاتی در قانون اساسی مدنظر قرار گیرد.

#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی    
#انتخابات   
#ریاست_جمهوری 

به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.center/sabzkhat
ترامپ و ترامپیسم

#دونالد_ترامپ، چهل و هفتمین رییس جمهور آمریکا شد، او پیش از این هم چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا بود اما آنچه انتخاب دوباره او را بسیار مهمتر از بار قبل می کند ریاست جمهوری او نیست بلکه جنبشی است که حاصل باور به ارزشهای مشترکی است که میان او و همفکران فراوان اما پراکنده اش در سراسر جهان وجود دارد.

جنبش اجتماعی را کنش جمعی مشترک گروهی از افراد برای دستیابی به یک هدف واحد تعریف کرده اند که حد فاصل میان عمل بوروکراتیک و انقلاب قرار می گیرد.
در این تعبیر، جنبش اجتماعی نه یک درخواست و پیگیری اداری است و نه به حد یک فوران رادیکال و انقلابی رسیده است، بلکه کنشی است که در مرز آرامش و توفان قرار دارد.
#جنبش_اجتماعی آتش زیرخاکستری است که هم می تواند با ظرف آبی فرو بنشیند یا با دمیدن بادی موافق، به آتشی فراگیر تبدیل شود.
جنبش ها یا سرانجام جذب در سیستم اجتماعی و سیاسی و بخشی از بدنه حاکمیت می شوند یا به یک فرایند ضدنظام بدل شده و در مسیر بی ثباتی تلاش خواهد کرد.

برآمدن دوباره ترامپ را می توان فراتر از یک رخداد انتخاباتی، نشانه های یک جنبشی اجتماعی قابل تامل تلقی کرد که می تواند آثار و نتایج کوتاه مدت و بلند مدتی داشته باشد.
#ترامپیست_ها در آمریکا و سایر نقاط جهان، امروز کنش‌گران یک جنبش جهانی اند که گرچه هنوز به روشنی خواسته های مشترکی اعلام نکرده اند اما از خود ترامپ هم ترامپ تر بوده در #نظام_گریزی ، #نظم_ناپذیری، #بلندپروازی، #سلطه_گرایی و داشتن #رسالت_تاریخی اتفاق نظر دارند.
#جنبش_ترامپ_گرایان شاید هنوز به نام و عنوان روشنی در #جامعه_شناسی_سیاسی نرسیده باشد اما به زودی و با سرعت و به مدد رسانه های فراگیر و فناوری های پیشرفته ارتباطی وابسته به این جنبش، به گرایشی قابل توجه در جهان تبدیل خواهد شد که امواج آن را در ایران هم شاهد خواهیم بود.
ماه های آینده شاید شاهد روزهای داغی در سراسر جهان از آمریکا تا اروپا و آسیا و به تبع آن در ایران باشیم که می تواند فصل تازه ای در مطالعات جنبش های اجتماعی و سیاسی بگشاید و فهم ابعاد آن ممکن است در مدیریت آثار و تبعات آن بی تاثیر نباشد.

#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی    
#امریکا  
#ترامپیسم 

به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.center/sabzkhat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رهبر انقلاب: مفاخر ما همچون جناب حمزه و جناب جعفر، مفاخر تاریخی‌اند، مثل جومونگ خیالی نیستند.

پی نوشت :
ساخت سریال تاریخی یک فناوری است نه یک پروژه که کشورهایی چون کره جنوبی و ترکیه به آن دست یافته اند و ما همچنان به عنوان یک رانت به آن نگاه می کنیم.

در حالی که حاصل این فناوری، عرصه دهها سریال کره ای و ترک در بازار فرهنگی جهان بوده که آثار غیرقابل انکاری داشته اند، تماشای یک سریال تاریخی در ایران، بیش از یک دهه زمان می برد.
روندی که حاصل ناکارآمذی در چرخه فناوری تولید فیلم و سریال از سوژه یابی تا فیلمنامه و انتخاب عوامل تولید بویژه کارگردان تاریخی ساز و فهیم و پیش تولید و از همه اثرگذار تر و بهانه پذیرتر، بودجه تولید است که حضور اسپانسر را توجیه می کند و در فیلم تاریخی ظرفیت زیادی برای تبلیغات محصولات اسپانسری وجود ندارد.
از این هم بگذریم که پس از تماشای برخی سریال ها می گوییم کاش ساخته نمی شدند.
ولادت با سعادت حضرت زینب (س) مبارک باد
از مرگ آگاهی تا سیرک کدوحلوایی

شب سی و یکم اکتبر در برخی کشورها با عنوان هالووین شناخته می شود.
هالووین که مخفف هالووز ایونینگ (Hallows Evening) به معنای "عصر قدیسان" است در فرهنگ مسیحی، روزی برای بزرگداشت قدیسان و شهدای مسیحیت است اما در فرهنگ عامه به عنوان ترسناکترین شب سال تلقی شده و با آداب و رسومی برگزار می شود.
روشن کردن آتش و شمع بر مزار مردگان و یادکرد مرگ مهمترین رکن این سنت دیرین است.
بر اساس باورهای قدیمی مسیحیان بویژه در ایرلند که بسیاری از پژوهشگران، ریشه هالووین را در آداب و رسوم سنتی این منطقه می دانند هنگامی که مرز میان دو جهان به نازک ترین حد خود برسد ارواح امکان آمدوشد خواهند داشت و این شب نازکترین پرده میان شب و روز است که در زبان علمی نوعی اعتدال پاییزی به حساب می آید.
در چنین شبی، مومنان در خارج از خانه برای اموات خود آتش روشن کرده و از مهمانان خود (ارواح) با غذا یا خوراکی هایی چون آجیل و سیب استقبال کرده و در آیین های سنتی برایشان نماز و دعا برپا می کردند و پس از آن به شادی و جشن و بازی می پرداختند. بازی های مرسوم نیز مبتنی بر یادآوری مرگ و آینده افراد حین و پس از مرگ و سرب و شراب به عنوان دو نماد جهنم و بهشت از ابزارهای پرکاربرد محسوب می شد.
فردای این شب یعنی اول نوامبر نیز با عنوان روز درگذشتگان گرامی داشته می شد و مناسک مذهبی نماز و دعا برایشان برپا می شد.
نواختن ناقوس کلیسا به یاد مردگان، عبور کاروان سیاه پوش در کوچه و خیابان و یادآوری مرگ به مومنان و پخت نان به شکل صلیب و هدیه دادن به کودکان به عنوان صدقه از جمله کارهای این روز بود.
از قرن شانزدهم این سنت مذهبی در سایر مناطق بریتانیا نیز رواج‌یافت اما به دلیل تعارضات خوانش پروتستانی از مرگ و عدم امکان بازگشت ارواح به برزخ در نگاه پروتستان ها و برخلاف کاتولیک ها این رسم مذهبی به عنوان یک سنت پاپی تلقی شد و در این مناطق با حذف آموزه های آخرت محور به تدریج رنگ و بوی یک جشنواره تفریحی به خود گرفته و از مذهب تهی شد.
در این دگردیسی سنتی، افراد با پوشیدن لباسهایی خود را به شکل ارواح درآورده و با زدن قاشق بر ظروف پرصدا از دیگران خوراکی و هدایایی دریافت و برایشان دعا می کردند و در صورت عدم دریافت هدیه شیطنت هایی می کردند.
این روند در قرن هجدهم بیش از پیش از آموزه های مذهبی خالی و به یک شوخی شبانه تبدیل شد و تا قرن بیستم به سایر اروپا و حتی امریکا رسید.
در فرانسه نماز خواندن کنار مزار عزیزان و قراردادن ظروف شیر برای آنان، در ایتالیا قراردادن ظرف بزرگی از غذا برای ارواح، در اسپانیا پخت شیرینی هایی به نام استخوان های مقدس و قراردادن آنها روی قبر مردگان از جمله رسومی است که همچنان ادامه دارد.
حمل فانوسی از جنس کدو که نماد ارواحی است که نه راهی به بهشت دارند و نه به جهنم از جمله معروف ترین نمادهای این شب است.
امروزه این سنت مذهبی با درآمیختن در آداب محلی و بین المللی و تاثیرپذیری از فیلم های هالیوودی ژانر وحشت و داستان های فرانکشتاین و دراکولا و... به یک جشن متفاوت و فراگیر تبدیل شده که بازار اقتصادی گسترده ای ایجاد نموده و به‌سبب جذابیت های بصری و نمایشی، با استقبال سایر مردمان جهان و مومنان به سایر مذاهب نیز روبرو شده است.

در ایران نیز بویژه در سالهای اخیر، علاقه به هالووین در میان اقشاری از جامعه با استقبال روبرو گردیده که ریشه آن را می توان در چالش هویت فرهنگی در کشور و ناخرسندی یا ناآگاهی از داشته های جذاب فرهنگی و ضعف مناسک سازی از رسوم سنتی ملی و مذهبی و تعارضات کم حاصل میان سنت و نوگرایی یا آداب و رسوم مذهبی و ملی جستجو نمود.
توجه به سیر دگردیسی یک سنت مذهبی مرگ آگاهی به یک سیرک اقتصادمحور،‌ ضرورت پایش، پردازش و بازخوانی سنت ها و مناسک را گوشزد می کند که نقش پژوهشگران فرهنگ و وزارت میراث فرهنگی را بیش از پیش برجسته می سازد.
#میراث_فرهنگی

به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.center/sabzkhat
برای نام دانشگاه امام صادق (ع)
.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، گفتگوهای نخبگی و گاه عمومی در خصوص نقش دانش آموختگان این دانشگاه بار دیگر گسترش یافته و با حضور چهره هایی چون دکتر حسینی به عنوان معاون پارلمانی رییس جمهور، دکتر خاندوزی وزیر اقتصاد، دکتر عبدالملکی وزیر کار و چندین چهره دیگر در جایگاه معاون وزیر و... جدی تر نیز شده به گونه ای که گاه از کابینه امام صادقی ها، دولت پل مدیریت، حلقه مدیریت و.... یاد می شود.
درست یا غلط، امروز اهداف تاسیس دانشگاه امام صادق ع در سطوح مختلف به آزمون جدی گذاشته شده و بزودی و در آینده نزدیک بسیاری از اظهارات و نظریات نخبگان دانشگاه که در حاشیه بوده و امروز فرصت اقدام یافته اند مورد قضاوت عملی قرار خواهد گرفت.
دولت سیزدهم علاوه بر فرصت تاریخی جمهوری اسلامی برای احیای سرمایه اجتماعی و کارآمدی و حل چالش های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی فراگیر یک نظام ارزیابی سخت برای دانشگاه امام صادق ع و دانش آموختگان آن نیز خواهد بود. ارزیابی که به
سنجش کارآمدی محتوای آموزشی و تربیتی دانشگاه، 
الگوی مدیریت علمی اسلامی و جهادی،
توان مشارکت پذیری مدیران جدید،
درجه علم محوری و تخصص گرایی،
میزان شایسته سالاری مدیران در گزینش نیروهای اجرایی زیرمجموعه ها،
میزان عدالت ورزی در به کارگیری و اجرای برنامه های اقتصادی و سیاسی
و دهها شاخص دیگر خواهد پرداخت.

باید منتظر ماند و میزان توفیق و کارآمدی "نسبی" این شاخص ها را در عمل مشاهده نمود اما بی تردید، نتایج حاصل، بر تداوم، اصلاح یا تحول رویکردها، سیاست ها و برنامه های آینده این دانشگاه اثرگذار خواهد بود.

متن بالا عینا از یادداشت "یک دانشگاه ... یک دنیا آرمان" که در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ و در نخستین روزهای دولت سیزدهم نوشته و در صفحه ام منتشر کرده بودم برداشته شده است.

از همان روز هم مثل روز روشن بود که تبلیغات پردامنه به سود یا زیان برند دانشگاه امام صادق نتیجه ای جز آنچه امروز شاهدیم نخواهد داشت.
شاید بپرسید مگر چه چیزی را شاهدیم؟
فرض کنید صاحب یک خانه کلنگی هستید که روزی جزو بهترین خانه‌های شهر بود؛ اما خب زمان زیادی از ساخت آن گذشته و اینقدر قدیمی شده که حتماً باید آن را بازسازی کنید.
  دور و برتان چنان ساختمان‌های زیبا ساخته شده که این خانه خریدار سابق را ندارد.
حالا شما دو راه دارید:
یا خانه را بکوبید و از اول و با طراحی‌های ‌به‌روز بسازید! یا اگر عاشق خانه قدیمی هستید، حداقل دستی به سر و رویش بکشید تا ظاهرش چشمگیر و زیبا باشد.
این دقیقاً شرایطی است که گاهی یک برند با آن مواجه می‌شود و به‌خاطر تغییر شرایط، باید دست به تغییر بزند!

برند شامل همه احساسات، ویژگی‌ها و مفاهیمی است که به یک نام گره خورده ‌است و از لوگو و شعار و... تا هر نوع ارتباط با دیگران را هم شامل می شود.
یک برند موفق دارای یک تصویر ذهنی خوب در ذهن مردم است که باعث تمایز آن از رقبا می‌شود و اگر یک برند بخواهد این تصویر را بهتر کند، ریبرندینگ انجام می‌دهد. بنابراین:
ریبرندینگ به معنی بازسازی تصویر برند در ذهن مخاطب با هدف بهتر شدن یا جلوگیری از بدتر شدن است. 
(مطالب بالا درباره ریبرندبنگ از سایت نوین.کام برداشت شده است).

به عنوان یک علاقه مند به دانشگاه امام صادق ع که بیش از ده سال از درون و بیش از بیست سال از بیرون، ناظر عملکرد آن بوده ام معتقدم نیاز امروز دانشکاه، و آنچه از نان شب واجب تر است ریبرندبنگ و تلاش برای احیای نام و آوازه آن است.
بعید است کسی در این گزاره تردید داشته باشد که پس از ارتحال آیت الله مهدوی کنی ره روند دانشگاه روبه نزول گذاشته و هر آنچه در آن سالها اندوخته بود را در این سالها هزینه کرده است.
دانشگاه امام صادق ع امروز آشکارا درگیر چالش هویتی و انتخاب میان یک مدرسه تربیت حکمران یا تولید علم انسانی و اسلامی یا تربیت کنشگر یک جناح سیاسی یا مرکز تئوری پردازی برای یک گرایش فکری خاص یا حتی فعالیت فرهنگی در سطح یک هیات مذهبی است.‌
برگزاری آیین خرمالو چینی در دانشگاه را چه یک شوخی ناچسب و چه سوتی چسبناک بدانیم نشان داد روابط عمومی دانشگاه -طبعا منظور، اداره ای به این نام در دانشگاه نیست- دچار چالش های شناختی جدی از خود، ذی نفعان و جامعه مخاطبان است و تصویر روشنی از فرصت ها، چالش ها و تهدیدات خود ندارد.
یک توصیه پرتکرار مرحوم استاد یادآوری حدیث "کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا" و درخواست از امام صادقی ها برای حفظ حرمت و نام دانشگاه و ایشان بود.
با یادآوری این خاطره مشترک، تقاضا و توصیه برادرانه و دوستانه ام به مسوولان و دلسوزان دانشگاه بویژه رییس دانشمند آن که بیش از سی سال است ایشان را به علم و تحقیق و تدبیر می شناسم عنایت ویژه به این ضرورت و بازسازی نام و برند دانشگاه متناسب با چهل سال آینده است.


#دانشگاه_امام_صادق
#برندبنگ    
 
خط سبز
https://t.center/sabzkhat
روایت حماسه

حوالی ساعت دو بامداد بود که با صدای یک انفجار از خواب پریدم، دومی تا پنجمی را هم به همراه صدای رگبار های ممتد شنیدم.
نیم ساعتی در کانال های خبری گشتم و دوباره آرام خوابیدم.
اخبار را صبح پس از نماز پیگیری کردم. بیشترشان به آرام و کم رمق بودن حملات  اشاره داشت و مثل همیشه جوک های موقعیتی فضای گروه ها را پر کرده بود.
تحلیل رایج این بود که دشمن صهیونیستی تهاجمی ملایم داشته تا شاهد واکنش ادامه دار ایران نباشد.
ناخودآگاه به یاد حدود سی سال پیش افتادم. مرحله پایانی المپیاد ادبی کشور بود. استاد بزرگوار، آقای دکتر موسوی گرمارودی از شاهنامه و جناب فردوسی سخن می گفتند. یک جمله شان در تمام این سال به خاطرم مانده است. زمانی که فردوسی از نبرد رستم با دشمنانش سخن می گوید، آنان را چنان وصف می کند که گویی دشمنانش دهها برابر قوی تر از رستم بوده اند و البته هربار این رستم است که پست دشمنان را به خاک می نشاند. استاد گرمارودی این گونه حماسه سرایی را راز ماندگاری شاهنامه و حماسه رستم می دانست که حتی در وصف دشمنان، آنان را خوار و زبون و به تعبیر ایشان ریقو‌ معرفی نمی کند بلکه آنان را دیو و پهلوان خطاب کرده و رزم با آنان را مردانه و شجاعانه و نه از پیش برنده می داند.
یاد نبرد ایران و دشمن صهیونیستی افتادم. گاه آنقدر دشمن را کوچک می کنیم که گویی رزمندگان مان هیچ شجاعتی نداشته اند و هنری نکرده اند.
اما درست ماجرا این است که دشمن اسراییلی یک سال است دهها هزار نفر را قتل عام کرده و کمترین ساختمان سالمی در غزه و لبنان و سوریه برجا نگذاشته است. دشمنی که با حمایت دهها کشور، هرچه خواسته انجام داده است اما تا به ایران رسیده ناگهان ملایم شده است!!
راز ماندگاری حماسه، روایت درست رویداد است و در جنگ آخرالزمانی رژیم صهیونیستی با انسانها، او یک دیو سیاه پرقدرت است نه یک موجود ریقوی از پیش بازنده و ایران، رستم این روایت است که با دیو سیاه می جنگد و انشاالله پیروز است.
حماسه را درست روایت کنیم وگرنه هم فرزندان امروز هم آیندگان، تصویر درستی از تاریخ و واقعیت امروز نخواهند داشت.
تاریخ را درست روایت کنیم :
رژیم صهیونیستی حمله آرامی نداشت، بلکه حمله بسیار سنگینی انجام داد، این پدافند هوایی ایران بود که قوی و محکم عمل کرد.
کل قرآن به صورت موضوعی در یک صفحه اثر ارزشمند آقای محمد تهرانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای آقای مهدی نصیری

امروز سخنانی از آقای مهدی نصیری دیدم و شنیدم که مرا تا ناکجا برد.
ایشان را بیش از سی سال است می شناسم. سالها هم در کنارشان دور یک میز گفت و شنودهای خوبی داشته ام.
تا همین اواخر هم گاهی از روی لطف، برخی یادداشت هایم را در صفحه شان منتشر می کردند.
امروز که بخشی از گفتگویشان با بی بی سی را در رسانه ها دیدم به شکل رقت انگیزی دلم به حالشان سوخت.
می دانم که بیشترین میزان واگرایی ها نه در اندیشه که در احساس و عاطفه ریشه دارد. می دانم که مهدی نصیری بیش از آنکه دیدگاهش نسبت به جمهوری اسلامی عوض شده باشد، قلب و احساسش را از نظام کنده است.
نمی دانم عامل این جدایی دوسویه چیست و سهم کدام طرف بیشتر بوده اما هر چه باشد این حجم از دوری و نفرت، تامل برانگیز و البته تاسف‌بار است.
برای نصیری و دیگر فرزندان انقلاب اسلامی که همواره داغ بوده اند و این حرارت را گاه به سود نظام و زمانی علیه آن به کار گرفته اند آرزوی اعتدال و انصاف و برای خود و همه آنان طلب عاقبت به خیری دارم.
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام بر امام زمان عجل و شیعیان و دوستداران ایشان مبارک باد.🌹
روز حافظ مبارک

یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبهٔ احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نَه‌ٔ از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون ترا نوح است کشتی‌بان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال‌گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
Telegram Center
Telegram Center
Канал