#شهید_محمد_محرابی_پناه#زندگینامه👇👇بخش اول:
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق،
در میان بچه های
#صابرین برخی با یکدیگر آنقدر
#نزدیک بودند که
#عقداخوت می بستند تا در صورت شهادت یکی، شفاعت دیگری را در صحرای محشر برعهده بگیرد.
در این میان اما
#دوشهید، چنان به یکدیگر وابسته شدند که نتوانستند دوری هم را حتی برای
#چندلحظه تحمل کنند.
این دو آنقدر با هم
#اخت بودند که ماجرای شهادت آنها بنا بر شنیدهها، می تواند بسیار
#جالب باشد:
آنطور که گفته شده در
#آخرین ماموریت این دو شهید در ارتفاعات جاسوسان سردشت،
#گلوله ای به
#پهلوی آقا محمد اصابت می کند. او با بستن چفیه اش به دور کمر سعی می کند که تا حدودی از خونریزی بیش از حد جلوگیری کند.
#امادوست و در حقیقت
#برادرش مصطفی صفری تبار متوجه حالت محمد شده و علی رغم تذکر دوستان برای
#نزدیک نشدن به محمد، جهت کمک به طرف محرابی پناه حرکت می کند و در
#همان_لحظه که کنار یکدیگر قرار می گیرند، گلوله
#خمپاره_ای نزدیک این دو به زمین می نشیند تا
#روح آسمانی
#محمدومصطفی را از قفس تنگ تن رها سازد و راهی دیار قرب نماید.
🕊🕊😭@saberin_shahid_ghafari