آخرین مرحله دوستی از چشم افتادنه، انگار چیزی درونت اون فرد رو رها میکنه، گاهی این برداشت میشه که داری ادا در میاری ولی اون احساس چند ثانیهای که بهت میگه دیگه چیزی مثل قبل نمیشه رو فقط خودت حس میکنی.
رفاقت بلدی میخواد وقتی بعضیارو که میبینم که انقدر رفاقت بلدن واقعا به خودم نگاه میکنم میبینم کاش منم انقدر بلد بودم زهرا بعد ۱۲ سال هنوز برام همون زهرای کوچولوی کلاس اوله... هنوز همونقدر با معرفت هنوز همونقدر مهربون..
وقتی مریض شدم توقع داشتم همه حواسشون فقط به من باشه. ولی بعد فهمیدم آدما باید زندگی خودشونرو بکنن و اگه شد و دوست داشتن گاهی کنارم باشن. کنارم باشن و بیحوصله باشن، کنارم باشن و دعوا کنن، کنارم باشن و شاد باشن، کنارم باشن و زندگی معمولیشونرو بکنن...کنارم باشن، همین که گاهی باشن بسه.