#یادی_از_شهدا🌷🌷🌷 آتش دوشکا بر سرمان میبارید.
محمود ابراهیمی تیربار را برداشت و رفت به طرف تانک هایی که داشتند به طرف ما میآمدند.
رفت تا آتش دوشکا را خاموش کند، گلوله دوشکا سینهاش رو شکافت. افتاد وسط ما و تانک های دشمن.
چرخهای سرد و سنگین تانک جلو میآمد. رسید به
محمود. میخواست از رویش رد شود.
ما که هیچ کاری از دستمان بر نمیآمد، فقط چشمانمان را بستیم…
در وصیت نامهاش نوشته بود:
خدایا مرا از ناحیه سر چون علی(ع)، از گردن چون حسین(ع) و از پهلو چون زهرا(س) به شهادت برسان…
🌷🌷🌷#شهید_محمود_ابراهیمی✅ به خانواده بزرگ راهیان نور بپیوندید
👇👇🆔 @Rahianenoor1395