راهیان نور

#اربعین

🔸️این، همان زیبایی شکوهمند است.

گناه امثال مولاوردی این نیست که آشغال های مسیر کربلا را دیده، بلکه ایراد او این است که "فقط" آشغالها را دیده و اینهمه زیبایی و شکوه را به حاشیه برده است.

رسانه ها برای لکه دار کردن یک واقعه عظیم و انصراف توجهات از اصل و اساس آن، غالبا از ابزار "نویز" استفاده می‌کنند. نویزهای محتوایی شیطنتی برای تعیین دستور روز جدید برای رسانه ها هستند.
🔻
🔸️حالا ببینید دستیار ارشد رئیس جمهور با یک توییت، و انتشار عکس زباله های طریق کربلا، هم اذهان را از دریای زیبایی و کرامت این رخ داد منصرف می کند و راه را برای پررنگ کردن حواشی باز میکند.
اقدامات امثال او، نویزهایی برای پریشان کردن اذهان هستند. طبعا آنها از روش ها و ادبیات دینی برای انصراف اذهان استفاده می کنند و نه حمله مستقیم به پیاده روی میلیونی اربعین.
اگر اقدامات امثال مولاوردی در نسبت با جایگاهش سنجیده شود، اهمیت و خطر آن روشنتر خواهد شد.
گروهی وظیفه دارند ابتدا حساسیت سنجی کنند و سپس جماعتی اقدامات جدی تر را رقم خواهند زد.

✔حالا اگر عده ای سانتیمانتال ناراحت شده اند از خود بپرسند چرا غیرت دینی شان نجنبیده؟!
🔺️
#پیاده_روی_اربعین #کربلاء
#رسانه
💠پ ن: امسال پاکیزگی طریق نجف به کربلا کاملا نسبت به سالهای قبل محسوس بود. بیش از ۲۰۰۰ نفر در طرح "جای پای یار" داوطلبانه نظافت مسیر را بر عهده گرفتند. طبیعی است که اداره‌ی یک تجمع چندین میلیونی کار ساده ای نیست ولی سال به سال اوضاع بهتر می شود. الحمدلله
@rahian_nur

بخون و بخنــــــ😂ــــــد

آمبولانس #ایستاد روبه‌روی سنگر. 🚑بچه‌ها خسته و #کوفته یکی‌یکی از داخلش پریدند پایین.🚶🚶

اونا به #حاج مسلم -پیرمرد مقر- سلام می‌کردند و #آن‌طرف‌تر می‌ایستادند.
حاج #مسلم نگاهشان می‌کرد و می‌گفت: سلام بابا #اومدید؟ الهی شکر! 😊
همه که #پیاده شدند، حاج مسلم چشمش افتاد به کسی که #دراز به دراز افتاده بود ته آمبولانس.
👤 او را که #دید، تند رفت جلو و گفت: بابا این دیگه کیه؟
#شجاعی گفت: بابامسلم، اکبر کاراته هم پرید.
😢حاج #مسلم زد به سینه‌اش و گریه‌کنان 😭گفت: ای خدا، #آخرش این #اکبری هم پرید!
رفت جلوتر. دست #گذاشت روی پاهاش و براش #فاتحه‌ای خوند.

#گریه کرد و یک‌دفعه رفت داخل آمبولانس.🚑 مجید گفت: کجا #بابامسلم؟ می‌خوام برای آخرین بار صورتشو #ببوسم.
😚رفت داخل آمبولانس #سنگینی‌اش را انداخت روی شکم اکبر #کاراته و خواست ببوسدش.
#اکبر کاراته هنّی کرد. پرید بالا و خنده‌کنان گفت: یا #اباالفضل ترکیدم! 😄
حاج مسلم #ترسید.😨 خودش را کشید عقب و بعد کپ شد روی اکبر کاراته و #حالا نزن و کی بزن، 😡و می‌گفت: که دیگه #شهید می‌شی؟ ها!
او اکبر #کاراته را می‌زد و ما از خنده مرده بودیم.😂😂
@rahian_nur