#همه ی رزمندگان با شور و سروصدا دنبالش می دویدند و روی دست بلندش می کردند
و شعار" فرمانده ی آزاده "سر می دادند!
🌷🌷🇮🇷🇮🇷#آقا مهدی به سختی توانست خودش را از چنگ بچه ها نجات دهد!
#اندکی بعد، با چشمانی اشک آلود در گوشه ای نشسته بود و با تشر به خودش می گفت:
مهدی!
#خیال نکنی آدم مهمی شده ای که اینها اینقدر به تو اهمیت می دهند!
#تو هیچی نیستی!
#تو خاک کف پای بسیجیان هستی!
#همینطور می گفت و آرام آرام می گریست.
#سرلشکرپاسدارشهیدمهدی_زین_الدین🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱🇮🇷🌱@rahian_nur