مینویسم.. چون زمزمههایی در "راه"ی که زندگی است. گاه با خودم، گاه از جنس ادای دِین به مردمانم.
برخی سیاهمشقها (کتابها): طلبه زیستن (نگاه معاصر)|پل تا جزیره|پرنده و آتش|گنجور: قدرت بینهایت کوچکها (آرما)|هالبواکس و حافظه جمعی (حکمت) و ...
خوانندهی بخارایی (ازبکستان)، با ساز (دودوک) و ملودیای ترکی از آذربایجان و حافظ ایرانی و شعر فارسی.. این است آنچه ما را علیرغم همه چیز، فراسوی این مرزهای سیاسی، به هم متصل میکند.