راهیان نور

#دو
Канал
Логотип телеграм канала راهیان نور
@rAhian_nurПродвигать
824
подписчика
8,83 тыс.
фото
786
видео
813
ссылок
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
🌴بسم رب الشهدا🌴

🌺هفت سین مناطق جنگی🌺

" #دو_کوهـــــــه " سین  ندارد اما !

"ساختمانهـایش"سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ،
با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنــــار ِماه ،با خدا سخن میگفتند،
سنگر سازان بی سنگر...

🌴🌴🌴🌴

" #فکـــــــــه " سین ندارد اما !

"سجده های"بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ،سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای" اعرلله جمجمتک " به دیدار معشوق شتافتند...

🌴🌴🌴🌴

" #شـــــــــرهانی " سین ندارد اما !

"سنگرهایش" زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی(ره)با رمــــز
" یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند...

🌴🌴🌴🌴

" #کانال_کمیــــــــــــل " سین ندارد اما !

"'سکــوی'"پرواز ِلب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور کربلاست...

🌴🌴🌴🌴

" #طلائیــــــــــــــــه " سین ندارد اما !

"سه راه"شهادتش گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ،پرستــــو شدند...

🌴🌴🌴🌴

" #ارونـــــــــــد "سین ندارد اما !

"ساحل"خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای عملیات ، از سیم خادار ِ نـَفــس،
گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ عشق و عرفان زدن...

🌴🌴🌴🌴

" #شلمچــــــــــــه " سین ندارد اما !

"سرداران " بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا(س)فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند.


"شادی روح شهدا صلوات"

#راهیان_نور
@rahian_nur
آخـرین سطر از #دست_نوشته شهیـــد مدافع حـرم در #وصیتنامه📃

خواهـرم #عفت خود را زهـرایے ڪن

بــرادرم #غیــرتت را علــــوی ...»

#شهید_مدافع_حرم_حجت_اصغری
#شهادت_تاسوعای۹۴
#نحوه_‌شهادت اصابت موشک
شهیدی که در روز #تاسوعای حسینی #دو_دست، و #سرش را تقدیم به عقیله بنی هاشم (س)کرد..




@rahian_nur
🌺خاطرات از زبان مادر شهید:↘️↘️

#از اول معلوم بود که شهید می شود😔 #دو روز قبل از اینکه به دنیا بیاید نزدیک صبح بود #در خواب دیدم دوتا خانم کنارم نشسته اند در خواب پرسیدم که این ها کی هستند جواب دادند #خانم فاطمه زهرا(س)هستند😭 #از خواب که بیدار شدم از خانه بوی عطری بسیار خوش بو می آمد،الان که الان است باز هم بوی آن عطر را حس میکنم.😔 #یا_زهرا_سلام_الله_علیها
@rahian_nur
دوکوهه! السلام ای خانه ی عشق
www.aviny.com
#دو_کوهه_السلام_ای_خانه_ی_عشق

سلام ما بہ تو میخانہ عشق
دوکوهہ منزل و ماواے عشاق
دگرخالے شده ازجاے عشاق..😭


@rahian_nur
K031
K031
👆👆👆
🎙 مداحی بسیار زیبا

#دو_کوهه_السلام ای #خانه_عشق...

🎤 با صدای #حاج
_حسین_سازور
@rahian_nur
❣️عاشقانه اے به سبک شهـــدا❣️


#میروم_تا_تو_بمانی...

قرار بود وقتی از سوریه برگشت...
خونه پدرش هیئت بگیریم و...
شام بدیم و گوسفند بکشیم...
خب عزیزمون از سفر برگشته بود...
خودم به تنهایی خونه رو مرتب کردم و فرشارو شستم...
که وقتی میاد خونه تمیز باشه...
انجام این کارا همش عشق میخواد...❤️
آش پشت پا واسش درست کردم...
چون دفعه اولش بود که میرفت...
سفره هم نذر کرده بودم که فقط بر گرده...
زمانی هم که خانوما رو دعوت کرده بودم...
واسه اومدن پای سفره،همون وقت اومدن...
منتهی واسه عرض تسلیت و خاکسپاری...😢
شبا زودتر بچه ها رو میخوابوندم و دو تایی...💕
بیدار بودیم و میوه میخوردیم و صحبت میکردیم...
.
#همه_ی_دلخوشی_ام_آخر_شبها_این_بود...
#دو_سه_خط_با_تو_سخن_گفتن_و_آرام_شدن...
.
یهو وسط حرفش میگفت:
"خانوم...❤️
اگه من شهید شدم بهم افتخار کن..."
میگفتم:"وا به چی افتخار کنم…؟!
به این که شوهر ندارم…؟!"
میگفت:
"به این افتخار کن که من همه رو دوست دارم و...
به خاطر همه مردم میرم...
اگه نرم دشمن میاد داخل خاکمون...
پیش از ما هم اگه شهدا نمیرفتن...
حالا ما هم نمیتونستیم تو امنیت و آرامش زندگی کنیم..."
روز آخری که میخواست بره گفت:
"بیایید وایسید عکس بگیریم…
کوله شو که برداشت...
رفتم آب و قرآن بیارم...
فضا یه جوری بود...
فکر میکردم این حالات فقط مخصوص فیلما و تو کتاباست...
احساس میکردم...
مهدی بال درآورده داره میره...
از بس که خوشحال بود...
ساکشو خودم جمع کردم...
قرار بود ۴۵ روزه بره و برگرده ولی...
۲۱ روزِ بعد شهید شد...😭

(همسر شهید،مهدی قاضی خانی)


کپےبدون ذکرمنبع ممنوع🚫😐
insta:eshq.alayhessalam
تنها کانال راهیان نور در تلگرام👇
@rahian_nur
🌺🌺🌱🌿🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌿🌱🌺🌺

🌴بسم رب الشهدا🌴

🌺هفت سین مناطق جنگی🌺

" #دو_کوهـــــــه " سین  ندارد اما !

"ساختمانهـایش"سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ،
با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنــــار ِماه ،با خدا سخن میگفتند،
سنگر سازان بی سنگر...

🌴🌴🌴🌴

" #فکـــــــــه " سین ندارد اما !

"سجده های"بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ،سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای" اعرلله جمجمتک " به دیدار معشوق شتافتند...

🌴🌴🌴🌴

" #شـــــــــرهانی " سین ندارد اما !

"سنگرهایش" زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی(ره)با رمــــز
" یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند...

🌴🌴🌴🌴

" #کانال_کمیــــــــــــل " سین ندارد اما !

"'سکــوی'"پرواز ِلب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور کربلاست...

🌴🌴🌴🌴

" #طلائیــــــــــــــــه " سین ندارد اما !

"سه راه"شهادتش گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ،پرستــــو شدند...

🌴🌴🌴🌴

" #ارونـــــــــــد "سین ندارد اما !

"ساحل"خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای عملیات ، از سیم خادار ِ نـَفــس،
گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ عشق و عرفان زدن...

🌴🌴🌴🌴

" #شلمچــــــــــــه " سین ندارد اما !

"سرداران " بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا(س)فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند.

🌴🌴🌴🌴🌴
"شادی روح شهدا صلوات"

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجههم
@rahian_nur
راهیان نور
سرداران بدروخیبرآقا مهدی و حمید آقا باکری: #قسمت_سیزدهم . 🔴هیچ خبری از هم نداشتیم هوای تازه به حالم فرق نداشت هر چند من از بچگی دل خوشی از باغ نداشتم. باغ انگورمان بیرون شهر،پنج شش کیلومتری ارومیه بود. آخر مرداد تا نیمه ی مهر ،فصل انگور است.🍇 تا یادم می آید،محصول…
سرداران بدروخیبرآقا مهدی و حمید آقا باکری:
‌‌#قسمت_چهاردهم

#شهدا_شهادت

🌺این طلسم را مهدی در ذهنش شکست،با آمدن به باغ
قرص ماه توی اسمان همه جا را روشن کرده بود
صفیه دست مهدی را گرفت و با هم در باغ قدم زدند.دلش انگار باز نیمشد،آنقدر #دلتنگی کشیده بود و هول داشت که باز هم مهدی فردا میرود
#گفت:"مهدی،خیلی بی انصافی،اینقدر من رو تنها میذاری؛ یه ذره هم به دل من فکر کن"
مهدی ساکت ماند🤐
#نمیخواست اذیتش کند.قدم هایش را آرام تر کرد و سعی کرد لرزش صدایش را پنهان کند و برای مهدی جانش زمزمه کرد
"امشب شب مهتابه،حبیبم رو میخوام/حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام"))
.
#گفت:"صفیه ما میخوایم بریم جنوب،تو با من می آیی اهواز؟"‼️
🔴فکر نیمکردم بشود.از خدا خواسته،گفتم:"تو هر جا بری من باهات هستم،حتی اون ور دنیا"
#مهدی خندید😊و گفت:"نیایی اونجا،دلت تنگ بشه،بشینی گریه کنی که من مامانم رو میخوام"🙈
#قرار گذاشتیم اینبار که میرود،خانه ای جور کند و بیاید من را با خودش ببرد.با حمیدآقا رفتند
#کم کم وسایل را جمع کردم و توی کارتن گذاشتم.آماده بودم مهدی بیاید. #دو هفته بعد زنگ زد و گفت:"حمید می آیددنبالت،با او بیا اهواز"
#گفتم:"امکان نداره من با کسی غیر از خودت بیایم"😐
گفت:"من نمیتونم،الان اینجا خیلی کار دارم میل خودته دوست داشتی بیا"😌👌👌

#ادامه_دارد
@rahian_nur
🌸🌸🌸🌸
🌸 @rahian_nur
🌸
سردار شهید حاج مهدی زارع.
تولد 1334/1/22 بیضاء (فارس).
فرمانده گردان امام حسین.ع.
شهادت 1365/10/4 شلمچه_عملیات کربلای 4.
مزار عاشقی : گلزار شهدای شیراز.کنار شهید سید محمد کدخدا.ردیفی که دقیقا روبروی مزار شهید عباس دوران هست

راز دیدار مهدی با آقا امام علی .ع.

🍁زمستان سال 56 بود که یک خواب جمشید را به آنچه لایقش بود پیوند داد
.
🌸شب از نیمه گذشته بود. جمشید با گونه های خیس در حال نماز و دعا بود. صدای در حیاط او را به خود آورد . در را که باز کرد، موجی از نور او را به عقب راند . چشم هایش به سمت کانون نور خیره شد. از کانون نور طنین صدایی گرم، به دلهره اش پایان داد :

_آرام باش فرزندم، من ..😭 .

خواست خودش را به زمین بیندازد تا پای "آقا" را ببوسد که دست گرم "آقا" بر شانه هایش نشست :

_آرام باش فرزندم! من علی هستم! از امروز نام تو "مهدی" است. تو از سربازان اسلام خواهی بود و بزودی در قیامی بزرگ شریک خواهی شد!😭
.
🍁حیرت زده و مضطرب از خواب برخواست. خیس عرق بود. بوی عطر عجیبی را در فضای اتاق حس میکرد... از خود بیخود شده بود. صدای های های گریه اش ، همه اهل خانه را بیدار کرد و او به نام مهدی می اندیشید ..

📝منبع : فلش کارتهای شهدای استان فارس



#شهید_سید_محمد_کدخدا_روی_موتور_پشت_سر_حاج_مهدی_نشستن
.
#دو_دوست_با_یک_روح_در_دو_بدن
#مزارهایشان_کنار_هم

#شهیدحاج_مهدی_زارع
🌸🌸🌸🌸
🌸 @rahian_nur
🌸
سردار شهید حاج مهدی زارع.
تولد 1334/1/22 بیضاء (فارس).
فرمانده گردان امام حسین.ع.
شهادت 1365/10/4 شلمچه_عملیات کربلای 4.
مزار عاشقی : گلزار شهدای شیراز.کنار شهید سید محمد کدخدا.ردیفی که دقیقا روبروی مزار شهید عباس دوران هست

راز دیدار مهدی با آقا امام علی .ع.

🍁زمستان سال 56 بود که یک خواب جمشید را به آنچه لایقش بود پیوند داد
.
🌸شب از نیمه گذشته بود. جمشید با گونه های خیس در حال نماز و دعا بود. صدای در حیاط او را به خود آورد . در را که باز کرد، موجی از نور او را به عقب راند . چشم هایش به سمت کانون نور خیره شد. از کانون نور طنین صدایی گرم، به دلهره اش پایان داد :

_آرام باش فرزندم، من ..😭 .

خواست خودش را به زمین بیندازد تا پای "آقا" را ببوسد که دست گرم "آقا" بر شانه هایش نشست :

_آرام باش فرزندم! من علی هستم! از امروز نام تو "مهدی" است. تو از سربازان اسلام خواهی بود و بزودی در قیامی بزرگ شریک خواهی شد!😭
.
🍁حیرت زده و مضطرب از خواب برخواست. خیس عرق بود. بوی عطر عجیبی را در فضای اتاق حس میکرد... از خود بیخود شده بود. صدای های های گریه اش ، همه اهل خانه را بیدار کرد و او به نام مهدی می اندیشید ..

📝منبع : فلش کارتهای شهدای استان فارس

ایام سوگواری شهادت آقا امیرالمؤمنین، پدر شیعیان عالم تسلیت باد

#شهید_سید_محمد_کدخدا_روی_موتور_پشت_سر_حاج_مهدی_نشستن
.
#دو_دوست_با_یک_روح_در_دو_بدن
#مزارهایشان_کنار_هم

#شهیدحاج_مهدی_زارع
🌸🌸🌸🌸
🌸 @rahian_nur
🌸
سردار شهید حاج مهدی زارع.
تولد 1334/1/22 بیضاء (فارس).
فرمانده گردان امام حسین.ع.
شهادت 1365/10/4 شلمچه_عملیات کربلای 4.
مزار عاشقی : گلزار شهدای شیراز.کنار شهید سید محمد کدخدا.ردیفی که دقیقا روبروی مزار شهید عباس دوران هست

راز دیدار مهدی با آقا امام علی .ع.

🍁زمستان سال 56 بود که یک خواب جمشید را به آنچه لایقش بود پیوند داد
.
🌸شب از نیمه گذشته بود. جمشید با گونه های خیس در حال نماز و دعا بود. صدای در حیاط او را به خود آورد . در را که باز کرد، موجی از نور او را به عقب راند . چشم هایش به سمت کانون نور خیره شد. از کانون نور طنین صدایی گرم، به دلهره اش پایان داد :

_آرام باش فرزندم، من ..😭 .

خواست خودش را به زمین بیندازد تا پای "آقا" را ببوسد که دست گرم "آقا" بر شانه هایش نشست :

_آرام باش فرزندم! من علی هستم! از امروز نام تو "مهدی" است. تو از سربازان اسلام خواهی بود و بزودی در قیامی بزرگ شریک خواهی شد!😭
.
🍁حیرت زده و مضطرب از خواب برخواست. خیس عرق بود. بوی عطر عجیبی را در فضای اتاق حس میکرد... از خود بیخود شده بود. صدای های های گریه اش ، همه اهل خانه را بیدار کرد و او به نام مهدی می اندیشید ..

📝منبع : فلش کارتهای شهدای استان فارس

ایام سوگواری شهادت آقا امیرالمؤمنین، پدر شیعیان عالم تسلیت باد

#شهید_سید_محمد_کدخدا_روی_موتور_پشت_سر_حاج_مهدی_نشستن
.
#دو_دوست_با_یک_روح_در_دو_بدن
#مزارهایشان_کنار_هم

#شهیدحاج_مهدی_زارع
Forwarded from عکس نگار
@rahian_nur
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
‌ داییش تلفن کرد گفت :
حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده
شما همین طور نشستین؟
گفتم : نه
خودش تلفن کرد
گفت دستش یه خراش کوچیک برداشته پانسمان می کنه میاد
گفت شما نمیخواد بیاین
خیلی هم سرحال بود
گفت :
چی رو پانسمان می کنه؟ دستش قطع شده
شب رفتیم یزد بیمارستان
به دستش نگاه می کردم
گفتم : خراش کوچیک !
خندید
گفت : دستم قطع شده
سرم که قطع نشده

#شهید_حاج_حسین_خرازی
#رفتار_درست_با_همسر
#زندگیه_فاطمی
#دو_نفری_تا_بهشت
#شهدای_دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم_حضرت_زینب
#عاشقانه_های_مذهبی
#عاشقانه_مذهبی
#عاشقانه_های_بچه_شیعه
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@rahian_nur
🌺🌺🌱🌿🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌿🌱🌺🌺

🌴بسم رب الشهدا🌴

🌺هفت سین مناطق جنگی🌺

" #دو_کوهـــــــه " سین  ندارد اما !

"ساختمانهـایش"سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ،
با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنــــار ِماه ،با خدا سخن میگفتند،
سنگر سازان بی سنگر...

🌴🌴🌴🌴

" #فکـــــــــه " سین ندارد اما !

"سجده های"بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ،سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای" اعرلله جمجمتک " به دیدار معشوق شتافتند...

🌴🌴🌴🌴

" #شـــــــــرهانی " سین ندارد اما !

"سنگرهایش" زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی(ره)با رمــــز
" یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند...

🌴🌴🌴🌴

" #کانال_کمیــــــــــــل " سین ندارد اما !

"'سکــوی'"پرواز ِلب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور کربلاست...

🌴🌴🌴🌴

" #طلائیــــــــــــــــه " سین ندارد اما !

"سه راه"شهادتش گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ،پرستــــو شدند...

🌴🌴🌴🌴

" #ارونـــــــــــد "سین ندارد اما !

"ساحل"خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای عملیات ، از سیم خادار ِ نـَفــس،
گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ عشق و عرفان زدن...

🌴🌴🌴🌴

" #شلمچــــــــــــه " سین ندارد اما !

"سرداران " بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا(س)فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند.

🌴🌴🌴🌴🌴
"شادی روح شهدا صلوات"

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجههم
@rahian_nur