راهیان نور

#تفحص
Канал
Логотип телеграм канала راهیان نور
@rAhian_nurПродвигать
824
подписчика
8,83 тыс.
фото
786
видео
813
ссылок
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
راهیان نور
نگاهـم کن ای شهــــــید ما خسته ایم! خسته به معنای واقعی دل های ما شــــکسته به معنای واقعی . این‌زخم سجده نیست به پیشانی‌ام رفیق جای دری ست بسته به معنای واقعی ...! @rahian_nur
🌷بســم رب الشـــهــدا و الصدیقین🌷
.
.

ما خسته ایم! خسته به معنای واقعی
دل های ما شــــکسته به معنای واقعی
.
این‌زخم سجده نیست به پیشانی‌ام رفیق
جای دری ست بسته به معنای واقعی ...!
.
.
با تبسمی عمیق
از ما دور شُدید
و
ما
همدمی
جز دردودل باعکس هایتان
در
نیمه شب هایی
که
قلب هایمان از رنج روزگار میسوخت
نیافتیم!
کاری ندارم کجایید ..چه میکنید
شاید غرق عندربهم یرزقون
شاید در محضر #سیدالشهدا
تــــــنــها
از شما
میخواهـــــــم
این روزها
بیشتر نگاهمان کنید !
آخر میدانی ای شـــــهید
#گم_شده_ایم در بازار فانی دنیا
حالا نوبت شماست ...
تفحصم کنید از زیر بار این همه غم !
.
.
#نویسنده: #جزیره_مجنون
.
#تفحص_دل
#غم_دل
#ما_گمشدگانیم
#تفحصم_کن_شهید
#شهید_روح_الله_قربانی
.
#در_پناه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
@rahian_nur
آهای شهدا
می شود تفحصم کنید..؟
غرق شده ام در میدان مین دنیا
#تفحص #شهید
@rahian_nur
جزیره #مجنون جایی است که
بچه های #تفحص زیر لب زمزمه می کنند:

رویِ این دستم #تنش

بر روی آن دستم #سرش

آه! بفرستم کدامش را برای #مادرش؟! 😢😢😢
@bakeri_channel
🌸🌸🌸🌸
🌸
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!

اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🔹🔹
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🔹🔹
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🔹🔹
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🔹🔹
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🔹🔹
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🔹🔹
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🔹🔹
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
🔹🔹
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...

#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید

❤️اللهم عجل لولیک الفرج
.
به راهیان نوری ها بپیوندید👇👇👇👇
@rahian_nur
🕊 #مجنـون🕊

جزیره ے #مجنون جایے است ڪہ
بچہ هاے #تفحص زیر لب زمزمہ میڪنند:

روے این دستم #تـَنش
بر روے آن دستم #سـرش

آه !بفرستم ڪدامش
را براے مادرش!؟😔

🍂🌿🍂🕊🌷🕊🍂🌿🍂
@rahian_nur
آی شهداااااااااا😭

تفحصم کنید 😭😭


‍ ‍ گاهے باید #آدم خودش را تفحص ڪند ... پیدا ڪند

خودش را ...
دلش را ...
عقلش را ...

گاهے در این راه پر پیچ و خم

#مردانگے ، #غیرتــ ، #دین ، #عزتــ ، #شرفـــ ، #تقــوا

را گم مےڪنیم ...

خودمان را پیدا ڪنیم
ببینیم کجاے قصہ ایم
ڪجاے سپاه #مهدی عج هستیم
ڪجا بہ درد آقا خوردیم
ڪجا مثل آقا عمل ڪردیم

ڪجا مثل شہید #دستواره
اینقدر ڪار ڪردیم تا از خستگی بیهوش شویم

ڪجا مثل شهید #ابراهیم_هادی برای فرار از گناه چهره مان را ژولیده ڪردیم

بہ قول بچہ هاے #تفحص
نقطه صفر صفر و گِرا دست مادرمان زهراستـــ (س)

خودمان را دودستے بسپاریم به دست #بے_بے پهلو شڪسته
قسمش بدهیم بہ مولاے غریبمـــــان #علے

تا دستمان را بگیرد
نگذارد در این دنیاے پر #گناه
غافل بمانیم ‌
غافل بمیـــــریم

شهدا گاهی نگاهی ..
حال دلم عجیب گرفته😔

@rahian_nur
فقط شهدا را که #تفحص نمی کنند!
گاهی باید آدم های زنده(#مرده) را هم
تفحص کرد و پیدا کرد!!
خود شان را...
#دل شان را...
عقل شان را...
.
گاهی در این #راه پر پیچ و خم!
مردانگی ، غیرت ، #دین ، عزت ، شرف ، #تقوا...
را گم می کنیم...
.
نمی گوییم نداریم!
داریم!
اما #گم می کنیم...
.
باید گشت و پیدا کرد...
نگردیم، وِل معطل هستیم!
باید بگردیم و در این #رمل زار دنیا!
که هر آن ممکنِ باد بیاد و قسمت دیگه وجودمان را زیر #رمل های #دنیا گم کند...
.
خودمان را پیدا کنیم...
ببینیم کجای قصه ایم...
کجای سپاه #مهدی عج هستیم...
کجا به درد #آقا خوردیم...
کجا #مثل آقا عمل کردیم...
.
کجا مثل #شهید دستواره؛
اینقدر کار کردیم تا از #خستگی خوابمان نبرد بلکه بیهوش بشیم!
.
کجا مثل #شهید ابراهیم هادی برای فرار از
گناه چهره مان را ژولیده کردیم...
.
.
حرف آخر!
به قول بچه های #تفحص؛
نقطه صفر صفر و #گرا دست مادرمان زهرا سلام الله علیها ست...
.
همون #مادری که وقتی #شهید برونسی؛
راه را در #عملیات گم کرد!
وقتی #توسل به مادرش حضرت زهرا کرد!
.
حضرت گفت بیست و پنج  تا به راست چهل تا به چپ!!
رفتند و #مسیر را پیدا کردند...
.
پس #گرا و نقطه صفر صفر!
دست مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها ست...


#حافظ
@rahian_nur
#خاطرات_شهدا
#تفحص
❤️❤️❤️
⭕️راز انگشت و انگشتری که سالم ماند

👇👇👇👇
یکی از اعضای گروه تفحص شهدا روایت کرده است: چند روزى مى‌شد اطراف منطقه کانى‌مانگا در غرب کشور کار مى‌کردیم و مشغول تفحص پیکر شهداى عملیات «والفجر۴» بودیم.
اواسط سال ۷۱بود. از دور متوجه پیکر شهیدى
داخل یکى از سنگرها شدیم، سریع رفتیم جلو،
همان طور که داخل سنگر نشسته بود، ظاهراً تیر
یا ترکش به او اصابت کرده و شهید شده بود.
خواستیم بدنش را جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم، بعد از لحظاتی در کمال حیرت دیدیم انگشت وسط دست راست این شهید کاملا سالم مانده است؛ یعنی در حالی که همه بدن او اسکلت شده بود این انگشت سالم و گوشتی مانده بود.
کمی که دقت کردیم دیدیم داخل این انگشت شهید انگشتری است؛ همه بچه‌ها دور پیکر شهید جمع شدند. خاک‌هاى روى عقیق انگشتر را که پاک کردیم، صدای ناله و فغان بچه‌ها بلند شد؛ روى عقیق آن انگشتر حک شده بود «حسین جانم».

🌹🌹🌹🌹
⭕️خاطرات تفحص اکبر شعبان
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@rahian_nur