Смотреть в Telegram
چشم در برابر چشم، به جای زبان؟ (۲) دختره توی پیاده‌رو قدم می‌زد. هدفونِ آبی براقی روی سرش. وقتِ رد شدن از جلوی پنجره‌ی کافه نگاهمان گره خورد. لبخند زدم. لبخند شد. ناشناخته دوستش داشتم. اگر می‌آمد و مثل یک رفیق قدیمی می‌نشست کنارم، آن‌وقت قصه‌ی بیشتری برای تعریف داشتم.
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств