💞مــتــقــیــان💞 (𝐏𝐈𝐎𝐔𝐒114)

#سبک_زندگی
Канал
Логотип телеграм канала 💞مــتــقــیــان💞 (𝐏𝐈𝐎𝐔𝐒114)
@pious114Продвигать
10,86 тыс.
подписчиков
11,5 тыс.
фото
10,6 тыс.
видео
631
ссылка
🌺﷽ اگردوست داریدگناهان شماپاک شود پس بسیارنیکی کنید. الله میفرماید! إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏ِ بى گمان نیکی ها بدیها را از بین می برند. #کپی‌حلال🌺 اخلاقی،عرفانی،مذهبی @Mohammad_Mazari_49
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۸۳)

يَابْنَ آدَمَ، لاَ تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِکَ الَّذِي لَمْ يَأْتِکَ عَلَى يَوْمِکَ الَّذِي قَدْ أَتَاکَ، فَإِنَّهُ إِنْ يَکُ مِنْ عُمُرِک يَأْتِ اللّهُ فِيهِ بِرِزْقِکَ.

امام علیه السلام فرمود : اى فرزند آدم! غم و اندوهِ روزى كه نيامده را بر آن روز كه در آن هستى تحميل مكن،چراكه اگر آن روز، از عمرت باشد خداوند روزىِ تو را در آن روز مى رساند. (و اگر نباشد، اندوه چرا؟)».
حکمت ۲۶۷ نهج البلاغه
@Pious114

🌼🍃مــتــقــیــان🍃🌼
بخش اول

حرص چرا؟
امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه براى پيشگيرى از حرص حريصان مى فرمايد:
«اى فرزند آدم! غم و اندوهِ روزى كه نيامده را بر آن روز كه در آن هستى تحميل مكن، چراكه اگر آن روز، از عمرت باشد خداوند روزىِ تو را در آن روز مى رساند. (و اگر نباشد، اندوه چرا؟)»؛
(يَابْنَ آدَمَ، لاَ تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِکَ آلَّذِي لَمْ يَأْتِکَ عَلَى يَوْمِکَ الَّذِي قَدْ أَتَاکَ، فَإِنَّهُ إِنْ يَکُ مِنْ عُمُرِک يَأْتِ اللّهُ فِيهِ بِرِزْقِکَ).

شك نيست كه منظور امام علیه السلام از اين كلام، نفى آينده نگرى و تدبير در امور زندگى به خصوص در سطح جامعه اسلامى نيست، زيرا هر كسى بايد به آينده همسر و فرزندانش و زمامداران اسلامى به آينده مسلمانان حساس باشند.

در حالات سلمان فارسى كه آگاهى كامل از تعليمات اسلام داشت، آمده است:
هنگامى كه سهم خود را از بيت المال مى گرفت، قوت سال خود را از آن مى خريد و نگهدارى مى كرد.
در حديث ديگرى آمده است كه وى فلسفه اين كار را چنين بيان مىكرد:

«إِنَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتَاثُ عَلَى صَاحِبِهَا إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهَا مِنَ الْعَيْشِ مَا تَعْتَمِدُ عَلَيْهِ فَإِذَا هِيَ أَحْرَزَتْ مَعِيشَتَهَا اطْمَأَنَّتْ؛

نفس آدمى هنگامى كه آينده خود را تأمين نبيند دلچركين مى شودولى زمانى كه معيشت خودراتأمين كرد اطمينان پيدا مى كند».

بنابراين هرگز منظور امام علیه السلام ترك تلاش و كوشش براى زندگى و تأمين آينده معقول و برنامه ريزى براى وابسته نبودن به ديگران نيست، بلكه هدف جلوگيرى از حرص و آز شديدى است كه بسيارى از مردم را فرا مى گيرد و به بهانه تأمين آينده دائمآ براى ثروت اندوزى تلاش مى كنند و اموالى را گرد مى آورند كه هرگز تا آخر عمر از آن استفاده نكرده، براى ديگران به يادگار مى گذارند.

شاهد اين سخن همان جمله اى است كه در ذيل اين حديث شريف در بعضى از منابع آمده بود كه امام علیه السلام مى فرمايد:
«وَاعْلَمْ أنَّکَ لاتَكْسِبُ مِنَ الْمالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إلّا كُنْتَ فِيهِ خازِناً لِغَيْرِکَ؛
بدان كه تو چيزى از مال را بيش از نياز خود به دست نمى آورى مگر اينكه در آن، خزانه دار براى ديگرى هستى».

@Pious114

🌼🍃مــتــقــیــان🍃🌼
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۸۲)

أَلْوَفَا لاَِهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللّهِ، وَالْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَاللّهِ.
(حکمت ۲۵۹ نهج البلاغه)
 
امام علیه السلام فرمود : وفادارى در برابر پيمان‌شكنان، پيمان‌شكنى در پيشگاه خداست وپيمان‌شكنى با آنان، وفادارى نزد خداوند است.

بخش سوم

اين‌ها همه با توجه به اين است كه در اسلام به كمتر چيزى به‌اندازه وفاى به عهد و اداى امانت اهميت داده شده است تا آن‌جا كه پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله مى‌فرمايد:
«مَنْ كَانَ يُوْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآْخِرِ فَلْيَفِ إِذَا وَعَدَ؛
كسى كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد بايد هرگاه وعده‌اى مى‌دهد (و عهدى مى‌بندد) به آن وفا كند».

در حديث ديگرى از امام زين العابدين علیه السلام مى‌خوانيم كه در برابر اين سؤال كه جميع تعليمات اسلام در چه چيزى خلاصه مى‌شود؟ فرمود:
«قَوْلُ الْحَقِّ وَالْحُكْمُ بِالْعَدْلِ وَالْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ؛
سخن حق گفتن و عادلانه قضاوت كردن و وفاى به عهد نمودن است».

امام صادق علیه السلام مى‌فرمايد:
سه چيز است كه هيچ‌كس عذرى در مخالفت با آن ندارد. و دومين آن را وفاى به عهد مى‌شمارد خواه در برابر نيكوكار باشد يا بدكار.

اشتباه نشود، منظور از وفاى به عهد در برابر بدكاران اين نيست كه در مقابل پيمان‌شكنان وفاى به عهد كنيد، بلكه منظور اين است كه اگر با كسى كه گناهان مختلفى انجام مى‌دهد و پايبند به احكام دين نيست عهد و پيمانى بستيد و او به عهد و پيمانش وفادار بود شما هم وفادار باشيد. به بيان ديگر، فسق و فجور او خارج از حوزه پيمانى است كه با ما بسته است.

پایان شرح حدیث ۲۵۹ نهج البلاغه از آیت الله مکارم شیرازی
@Pious114
🏴مــتــقــیــان🏴
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۸۱)

أَلْوَفَا لاَِهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللّهِ، وَالْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَاللّهِ.
(حکمت ۲۵۹ نهج البلاغه)
 
امام علیه السلام فرمود : وفادارى در برابر پيمان‌شكنان، پيمان‌شكنى در پيشگاه خداست وپيمان‌شكنى با آنان، وفادارى نزد خداوند است.
@Pious114
🏴مــتــقــیــان🏴
بخش دوم

قرآن مجيد نيز دراين باره دستور قاطعى داده است.
«(وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللهَ لاَ يُحِبُّ الْخَائِنِينَ)؛
و هرگاه (با ظهور نشانه‌هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، به‌طور عادلانه به آن‌ها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است، زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‌دارد!».

در شأن نزول آيه آمده است كه اشاره به قوم يهود مدينه است كه آن‌ها بارها با پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله پيمان بستند و پيمان خويش را ناجوانمردانه شكستند،
ازاين‌رو مى‌فرمايد:
اگر از خيانت و پيمان‌شكنى آن‌ها بترسى، پيمانت را با آن‌ها قطع كن.

البته اين سخن به آن معنا نيست كه يك‌جانبه و بدون هيچ نشانه‌اى پيمان با آن‌ها را بشكنند بلكه هميشه به دنبال نشانه‌هايى از اراده پيمان‌شكنى خوف حاصل مى‌شود. هرگاه اين نشانه‌ها ظاهر شد دستور داده شده پيمان با آن‌ها شكسته شود مبادا از آن براى غافلگير ساختن مسلمانان سوء استفاده كنند.

اين در حالى است كه قرآن تأكيد مى‌كند نسبت به آن‌هايى كه به عهد خود وفادارند وفادار بمانيد.
در چهارمين آيه از سوره «توبه» بعد از اعلان جنگ با مشركان پيمان‌شكن مى‌فرمايد:
«(إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّمْ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئآ وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدآ فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ)؛
مگر كسانى از مشركان كه با آن‌ها عهد بستيد و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند؛ پيمان آن‌ها را تا پايان مدّتشان محترم بشمريد، زيرا خداوند پرهيزكاران را دوست دارد!».

ولى درباره پيمان‌شكنان در آيه ۱۲ تأكيد به مقابله به مثل كرده مى‌فرمايد:
«(وَإِنْ نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِّنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِى دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ)؛ و اگر پيمان‌هاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، وآيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد، چراكه آن‌ها پيمانى ندارند؛ شايد (با شدّت عمل) دست بردارند!».

@Pious114
🏴مــتــقــیــان🏴
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۸۰)

أَلْوَفَا لاَِهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللّهِ، وَالْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَاللّهِ.
(حکمت ۲۵۹ نهج البلاغه)
 
امام علیه السلام فرمود : وفادارى در برابر پيمان‌شكنان، پيمان‌شكنى در پيشگاه خداست وپيمان‌شكنى با آنان، وفادارى نزد خداوند است.

بخش اول

جزاى پيمان‌شكنان
امام علیه السلام در اين گفتار حكمت‌آميز دستورى درباره پيمان‌شكنان داده،
مى‌فرمايد:
«وفادارى در برابر پيمان‌شكنان، پيمان‌شكنى در پيشگاه خداست وپيمان‌شكنى با آنان، وفادارى نزد خداوند است»؛
(أَلْوَفَا لاَِهْلِ آلْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ آللّهِ، وَآلْغَدْرُ بِأَهْلِ آلْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَآللّهِ).

«غَدْر» در اصل به معناى ترك گفتن چيزى است، ازاين‌رو به كار كسى كه پيمان و عهد خود را بشكند و آن را ترك گويد «غدر» گفته مى‌شود
و گودال‌هاى آب را ازآن‌رو «غدير» مى‌گويند كه در آن‌ها مقدارى آب باران رها و ترك شده است.

امام علیه السلام در اين گفتار آموزنده مى‌فرمايد:
انسان نبايد در برابر پيمان‌شكنان وكسانى كه پايبند به عهد خود نيستند دچار وسوسه شود و پيمان شكستن در برابر آن‌ها را گناه بداند،

بلكه به عكس
اگر آن‌ها عهد خود را بشكنند و ما در برابر آن‌ها به عهد خود وفا كنيم، نشانه ضعف و ذلت ما در برابر آن‌هاست
و آن را حمل بر ترس ما مى‌كنند
و سبب جسارت آن‌ها در وقايع مشابه مى‌شود،

ازاين‌رو دستور داده شده كه در برابر آن‌ها مقابله به مثل كنيد.
اين مقابله به مثل نوعى وفا در پيشگاه خدا محسوب مى‌شود.

@Pious114
🏴مــتــقــیــان🏴
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۹)

امام علی علیه السلام:
...... سوگند به كسى كه تمام صداها را مى‌شنود، هركس سرور و خوشحالى در قلبى ايجاد كند خدا از آن سرور برايش لطفى مى‌آفريند كه هرگاه مصيبتى بر او وارد شود اين لطف همچون آب (در يك سطح شيب‌دار، به سرعت) به سوى او سرازير شود تا آن مصيبت را از وى (بشويد و) دور سازد....
حکمت ۲۵۷ نهج البلاغه
@Pious114
💞مــتــقــیــان💞
بخش چهارم:

آن‌گاه امام علیه السلام در ادامه اين سخن به نكته ديگرى پرداخته كه نكته اوّل را كامل‌تر مى‌كند و آن، دستور به شاد كردن دل‌هاى افسرده است.

در اين‌جا امام علیه السلام پاداش بزرگى را براى چنين اشخاصى ذكر مى‌كند و آن اين‌كه اين ادخال سرور در قلب انسان نه‌تنها در سراى ديگر به يارى انسان مى‌شتابد، بلكه در همين دنيا نيز مأموريت دارد كه در مشكلات، او را يارى كند و مصائب و حوادث تلخ را به شدت از او دور سازد.

امام علیه السلام براى بيان تأثير سرعت آن به دو مثال پرداخته است:
نخست جريان آب در يك سراشيبى
و دوم دور ساختن شترهاى بيگانه از مرتع اختصاصى.

در احاديث اسلامى نيز درمورد ادخال سرور در قلب مؤمنان به‌طور خاص، يا انسان‌ها به‌طور عام، روايات زيادى وارد شده است؛
از جمله كلينى؛ در جلد دوم كافى بابى تحت عنوان «اِدْخالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤمِنينَ» ذكر كرده و شانزده روايت در آن آورده است؛

از جمله در حديثى از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل مى‌كند.
«مَنْ سَرَّ مُوْمِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَمَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ؛
كسى كه مؤمنى را مسرور كند مرا مسرور ساخته و كسى كه مرا مسرور كند خدا را مسرور كرده است».

در حديث ديگرى از رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‌خوانيم:
«إِنَّ أَحَبَّ الأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُوْمِنِينَ؛
محبوب‌ترين اعمال نزد خداوند، وارد كردن سرور بر مؤمنان است».

از امام صادق علیه السلام روايت گويايى در اين زمينه نقل شده است كه خلاصه‌اش اين است:
«هنگامى كه در قيامت انسانِ باايمان از قبرش خارج مى‌شود شخصى (نورانى) از قبر با او برمى‌خيزد و او را بشارت به خير مى‌دهد ودر تمام مراحل قيامت با اوست و از ترس و وحشت او مى‌كاهد تا زمانى كه او را وارد بهشت مى‌سازد.

شخص مؤمن از او مى‌پرسد: تو كيستى كه همراه من آمدى و در تمام اين مسير مونس من بودى؟ مى‌گويد:
«أَنَا السُّرُورُ الَّذِي كُنْتَ تُدْخِلُهُ عَلَى إِخْوَانِکَ فِي الدُّنْيَا خُلِقْتُ مِنْهُ لاُِبَشِّرَکَ وَأُونِسَ وَحْشَتَکَ؛
من همان سرورى هستم كه بر برادرانت در دنيا وارد ساختى. من از آن آفريده شدم كه تو را بشارت دهم ومونس تنهايى و وحشت تو باشم».
   
پایان شرح حدیث ۲۵۷ نهج البلاغه از آیت الله مکارم شیرازی
@Pious114
💞مــتــقــیــان💞
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۸)

امام علیه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود: اى كميل! خانواده‌ات را دستور ده كه روزها در كسب فضايل و مكارم بكوشند وشامگاهان در انجام حوائج مردمى كه در خوابند تلاش كنند.....
حکمت ۲۵۷ نهج البلاغه
@Pious114
🌧مــتــقــیــان🌧
بخش سوم:

تعبير به «يُدْلِجُوا» از ماده «اِدْلاج» كه به معناى سير در ابتداى شب يا تمام شب است اشاره به اين است كه انسان بايد خدماتش به مردم بى سر و صدا و غالبآ مخفيانه باشد

مخصوصاً با تعبير «مَنْ هُوَ نائِمٌ» (كسى كه در خواب است) تا آبروهاى آن‌ها محفوظ بماند و در برابر ديگران شرمنده نشوند.

اين يك برنامه جامع و كامل است كه زندگى فردى و اجتماعى را كاملاً اصلاح مى‌كند. دنياى مادى امروز، كمك‌رسانى به نيازمندان را تحت برنامه‌هاى محدود، در اختيار دولت‌ها قرار مى‌دهد و افراد، كمتر مسئوليتى براى خود قائلند، در حالى كه در اسلام چنين نيست؛ همه كسانى كه توانايى دارند، در برابر مشكلات ونيازهاى حاجتمندان مسئوليت دارند

تا آن‌جا كه پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله در حديث معروفى مى‌فرمايد:
«وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لا يُوْمِنُ بِي عَبْدٌ يَبِيتُ شَبْعَانَ وَأَخُوهُ أَوْ قَالَ جَارُهُ الْمُسْلِمُ جَائِعٌ؛
سوگند به كسى كه جان محمد در دست قدرت اوست كسى كه شب سير بخوابد و برادر مسلمانش (يا فرمود: همسايه مسلمانش) گرسنه باشد به من (كه پيغمبر اسلام) ايمان نياورده است».

در نامه معروف امام علیه السلام به «عثمان بن حنيف انصارى» (نامه ۴۵) نيز همين معنا با تعبير جامع ديگرى آمده است، آن‌جا كه مى‌فرمايد:
«هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَيَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الأَطْعِمَةِ وَلَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوِ الْيَمَامَةِ مَنْ لا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَلا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَحَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَأَكْبَادٌ حَرَّى؛

هيهات كه هواى نفس بر من چيره شود و حرص و طمع مرا وادار به انتخاب طعام‌هاى لذيذ نمايد در حالى كه شايد در سرزمين حجاز يا يمامه (يكى از مناطق شرقى عربستان) كسى باشد كه حتى اميد براى به دست آوردن يك قرص نان نداشته و هرگز شكمى سير به خود نديده باشد. آيا من با شكمى سير بخوابم در حالى كه در اطراف من شكم‌هاى گرسنه و جگرهاى تشنه باشد».

@Pious114
🌧مــتــقــیــان🌧
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۷)

امام علیه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود: اى كميل! خانواده‌ات را دستور ده كه روزها در كسب فضايل و مكارم بكوشند وشامگاهان در انجام حوائج مردمى كه در خوابند تلاش كنند.....
حکمت ۲۵۷ نهج البلاغه
@Pious114

🌺🍃مــتــقــیــان🍃🌺
بخش دوم:
در شماره پیش گفته شد که:
انسان باید در بخشى از زندگی به خودسازى و كسب فضايل مشغول باشد، بر علم خود بيفزايد، از تجارب ديگران استفاده كند و......
اکنون به بیان بخش دیگر میپردازیم:

انسان باید در بخش ديگری از زندگی خود، به دنبال حل مشكلات مردم باشد.

بنابراين كسانى كه تنها به اصلاح خويش مى‌پردازند و كارى براى حل مشكلات ديگران انجام نمى‌دهند از حقيقت اسلام دورند.

همچنين كسانى كه براى انجام حوائج مردم تلاش مى‌كنند و از خود غافلند آن‌ها نيز بيگانه‌اند؛

مسلمان واقعى كسى است كه هم به اصلاح خويش بپردازد و هم به حل مشكلات مردم توجّه كند

تعبير به «يروح» كه از ماده «رواح» به معناى سير در روز يا سير در بعد از ظهر است (و در اين‌جا مناسب معناى اوّل است، زيرا آن را در مقابل سير در شب قرار داده) نشان مى‌دهد كه بخش اول تلاش و فعاليت انسان بايد در كسب فضايل ومكارم باشد، چراكه انسان تا خود را نسازد نمى‌تواند به ديگران بپردازد.

البته مكارم اخلاق، تمام فضايل اخلاقى را كه در آيات و روايات و كتب علماى اخلاق وارد شده است شامل مى‌شود؛ ولى در بعضى از روايات، انگشت روى موارد خاصى گذاشته شده كه درواقع بخش‌هاى مهم مكارم اخلاق است؛

از جمله در حديثى از امام صادق علیه السلام مى‌خوانيم:
«مكارم اخلاق ده چيز است. اگر مى‌توانى تمام آن‌ها در تو باشد انجام ده...
راوى سؤال مى‌كند: آن‌ها چيست؟

امام علیه السلام مى‌فرمايد:
«صِدْقُ الْيَأْسِ (البأس) وَصِدْقُ اللِّسَانِ وَأَدَاءُ الأَمَانَةِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ وَإِقْرَاءُ الضَّيْفِ وَإِطْعَامُ السَّائِلِ وَالْمُكَافَأَةُ عَلَى الصَّنَائِعِ وَالتَّذَمُّمُ لِلْجَارِ وَالتَّذَمُّمُ لِلصَّاحِبِ وَرَأْسُهُنَّ الْحَيَاءُ؛

راستگو بودن در اظهار يأس از آنچه در دست مردم است و نظر به لطف خدا داشتن
راستگوئی در سخن
و اداى امانت
و صله رحم
و پذيرايى از ميهمان
وسير كردن گرسنگان
و جبران كردن نيكى‌هاى مردم
و تعهد داشتن در برابر همسايگان
و تعهّد داشتن در برابر دوستان
و رأس همه آن‌ها حياست».

ادامه دارد.....

@Pious114

🌺🍃مــتــقــیــان🍃🌺
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۶)

لِكُمَيْلِ بْنِ زِيادِ النَّخَعي: يَا كُمَيْلُ، مُرْ أَهْلَکَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ، وَيُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ. فَوَ الَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الاَْصْوَاتَ، مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلاَّ وَخَلَقَ آللّهُ لَهُ مِنْ ذلِکَ السُّرُورِ لُطْفاً. فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الاِْبِلِ.
حکمت ۲۵۷ نهج البلاغه
 @Pious114

🌺🍃مــتــقــیــان🍃🌺
امام علیه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود: اى كميل! خانواده‌ات را دستور ده كه روزها در كسب فضايل و مكارم بكوشند وشامگاهان در انجام حوائج مردمى كه در خوابند تلاش كنند. سوگند به كسى كه تمام صداها را مى‌شنود، هركس سرور و خوشحالى در قلبى ايجاد كند خدا از آن سرور برايش لطفى مى‌آفريند كه هرگاه مصيبتى بر او وارد شود اين لطف همچون آب (در يك سطح شيب‌دار، به سرعت) به سوى او سرازير شود تا آن مصيبت را از وى (بشويد و) دور سازد، همان‌گونه كه شتر بيگانه از گله (يا از چراگاه خصوصى) رانده مى‌شود.

شاد كردن ديگران:
امام علیه السلام خطاب به كميل بن زياد نخعى كه يكى از ياران عالم و دانشمند وباتقواى او بود دو نكته مهم را گوشزد كرده، مى‌فرمايد:
«اى كميل! خانواده را دستور ده كه روزها در كسب فضايل و مكارم بكوشند و شامگاهان در انجام حوائج مردمى كه در خوابند تلاش كنند»؛
(يَا كُمَيْلُ، مُرْ أَهْلَکَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ آلْمَكَارِمِ، وَيُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ).

سپس مى‌افزايد:
«سوگند به كسى كه تمام صداها را مى‌شنود، هركس سرور وخوشحالى در قلبى ايجاد كند خدا از آن سرور برايش لطفى مى‌آفريند كه هرگاه مصيبتى بر او وارد شود اين لطف همچون آب (در يك سطح شيب‌دار به سرعت) به سوى او سرازير شود تا آن مصيبت را از وى (بشويد و) دور سازد، همان‌گونه كه شتر بيگانه از گله (يا از چراگاه خصوصى) رانده مى‌شود»؛
(فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الاَْصْوَاتَ، مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلاَّ وَخَلَقَ آللّهُ لَهُ مِنْ ذلِکَ السُّرُورِ لُطْفاً. فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي آنْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الاِْبِلِ).

امام علیه السلام در نكته اوّل، برنامه زندگى را چنين تنظيم مى‌فرمايد كه در بخشى از آن انسان باايمان بايد به خودسازى و كسب فضايل مشغول باشد،
بر علم خود بيفزايد،
از تجارب ديگران استفاده كند،
صفات برجسته انسانى را در خود پرورش دهد،
رذايل اخلاقى را دور نمايد
و به سوى كمال انسانى سير كند....

ادامه دارد....

@Pious114

🌺🍃مــتــقــیــان🍃🌺
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۵)

أَفْضَلُ آلاَْعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَيْهِ.
حکمت ۲۴۹ نهج البلاغه
 
امام علیه السلام فرمود : برترين اعمال آن است كه خود را (به زحمت) بر آن وادار كنى.

اين‌گونه احاديث به هنگامى كه انسان در انجام وظايف خود يا ترك گناه گرفتار زحمت و مشقت شديدى مى‌شود اسباب آرامش روح است،
زيرا مى‌داند هرچه زحمتش بيشتر باشد لطف و كرامت و عنايت حق به او بيشتر است.

بعضى از بزرگان مانند علامه مجلسى؛ در بحارالانوار در اين‌جا به اِشكالى اشاره كرده‌اند و آن اين‌كه اين كلام حكيمانه در بدو نظر با رواياتى كه مى‌گويد:
«نِيَّةُ الْمُؤمِنُ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ» منافات دارد،
زيرا «نيت» به تنهايى كار آسانى است وعمل است كه غالباً داراى مشكلاتى است.

سپس پاسخ سيد مرتضى؛ را درباره حل اين اشكال پذيرفته كه مى‌فرمايد:
«خير» (در حديث نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ) به معناى افعل تفضيل نيست بلكه اشاره به اين است كه نيت مؤمن همواره خير خوب است.

ولى هرگاه به تفسيرى كه از امام باقر علیه السلام در بحارالانوار نقل شده مراجعه مى‌شود اشكال بدون تكلف حل مى‌گردد آن‌جا كه مى‌فرمايد:

«نِيَّةُ الْمُوْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّهُ يَنْوِي مِنَ الْخَيْرِ مَا لاَ يُدْرِكُهُ وَنِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّ الْكَافِرَ يَنْوِي الشَّرَّ وَيَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لايُدْرِكُهُ؛

نيت مؤمن از عمل او بهتر است، زيرا همواره قصد كارهاى (مهمى) را دارد كه به آن نمى‌رسد
و نيت كافراز عمل او بدتر است، زيرا قصد كارهاى بدترى را دارد كه به آن دسترسى پيدا نمى‌كند»
بنابراين بهتر بودن نه ازنظر فضيلت است، بلكه ازنظر همت وقصد والاست.

پایان شرح حدیث ۲۴۹ نهج البلاغه از آیت الله مکارم شیرازی

@Pious114
❄️مــتــقــیــان❄️
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۴)

أَفْضَلُ آلاَْعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَيْهِ.
حکمت ۲۴۹ نهج البلاغه
 
امام علیه السلام فرمود : برترين اعمال آن است كه خود را (به زحمت) بر آن وادار كنى.

امام علیه السلام در اين كلام حكيمانه به برترين اعمال اشاره كرده مى‌فرمايد:
«برترين اعمال آن است كه خود را (به زحمت) بر آن وادار كنى»؛
(أَفْضَلُ آلاَْعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَيْهِ).

اشاره به اين‌كه، كارى است برخلاف خواسته نفس؛ مثل اين‌كه مى‌خواهد مالى ببخشد و نفس او به سبب علاقه به مال با آن موافق نيست،

يا از ارتباط نامشروعى بپرهيزد كه نفس تمايل به آن دارد
و يا قدرت بر انتقام پيدا كرده ونفس تمايل به آن دارد و او از انتقام‌جويى بپرهيزد.

در تمام اين موارد كه نفس انسان تمايل به فعل معروف يا ترك منكر ندارد هنگامى كه افراد با ايمان در برابر خواسته نفس مقاومت كنند و آن معروف را به جا آورند و آن منكر را ترك كنند، عملى بسيار پرفضيلت انجام داده‌اند،

چراكه هم كار خير انجام شده و هم نفس سركش تحت رياضت قرار گرفته و از طغيان آن پيشگيرى شده است.

اكثر شارحان نهج‌البلاغه در اين‌جا تصريح كرده‌اند كه اين گفتار حكيمانه شبيه حديث معروف پيغمبر اكرم صلی الله علیه وآله است كه در بسيارى از منابع آمده است.
آن حضرت فرمود:
«أفْضَلُ الاَْعْمالُ أحْمَزُها ؛
بهترين اعمال عملى است كه سخت‌تر و قوى‌تر و پرمشقت‌تر باشد».

منتها امام علیه السلام شاخه خاصى از آن حديث نبوى را بيان كرده،
زيرا مشقت‌بار بودن يك عمل گاه به واسطه انجام دادن كارهاى بدنى سنگين است
و گاه به سبب طول مدت
و گاه به علّت فراهم نبودن مقدمات
و نيز گاهى به‌واسطه مخالفت نفس با آن است كه امام علیه السلام روى همين نكته تكيه فرموده است.

دليل آن هم روشن است؛ پاداش‌هاى مادى در عرفِ عقلا همواره متناسب با مقدار زحمتى است كه براى كارى كشيده مى‌شود و به همين دليل كار پرزحمت‌تر پاداش و مزد و اجرت بيشترى دارد.

پاداش‌هاى الهى نيز همين‌گونه است؛
هرقدر عمل سخت‌تر و پرمشقت‌تر باشد، پاداشش نزد خداوند بيشتر است.

@Pious114
❄️مــتــقــیــان❄️
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۳)

اِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ.
حکمت ۲۴۴ نهج البلاغه
 
امام علیه السلام فرمود: خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مى‌كند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مى‌دهد.
@Pious114
❄️مــتــقــیــان❄️
بخش چهارم:

اين بخش از كلام حكيمانه را با حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام درباره آخرين مرحله شكرى كه از انسان امكان‌پذير است پايان مى‌دهيم.

آن حضرت مى‌فرمايد:
«أوْحَى اللهُ تَعالى إلى مُوسى علیه السلام: يا مُوسى! أُشْكُرْني حَقَّ شُكْري. فَقالَ : يا رَبِّ كَيْفَ أشْكُرُکَ حَقَّ شُكْرِکَ وَلَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أشْكُرُکَ بِهِ إلّا وَأنْتَ أنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ؟ فَقالَ: يا مُوسى! شَكَرْتَني حَقَّ شُكْري حينَ عَلِمْتَ أنّ ذَلِکَ مِنّي؛

خداوند به موسى وحى فرستاد كه اى موسى! حق شكر من را ادا كن.
موسى عرض كرد:
چگونه حق شكر تو را ادا كنم در حالى كه همين نعمت توفيق شكرگزارى، نعمت ديگرى از سوى تو بر من است؟ (بنابراين با شكرگزارى نعمت جديدى به من عطا مى‌شود كه بايد شكر آن را هم بگزارم)
خداوند فرمود: اى موسى!
حق شكر من را به‌جا آوردى چون مى‌دانى اين توفيق هم ازسوى من است».

اما كفران نعمت بى‌شك مايه زوال نعمت‌هاست
و در قرآن سرگذشت امت‌هايى كه كفران نعمت كردند و گرفتار شدند به‌كرار نقل شده كه نمونه روشنى از آن داستان قوم سبأ است كه خداوند آن همه نعمت به آن‌ها داد و كفران كردند وتمام آن‌ها از آنان گرفته شد.

در حديثى از امام صادق علیه السلام مى‌خوانيم:
«أَحْسِنُوا جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ وَاحْذَرُوا أَنْ تَنْتَقِلَ عَنْكُمْ إِلَى غَيْرِكُمْ أَمَا إِنَّهَا لَمْ تَنْتَقِلْ عَنْ أَحَدٍ قَطُّ فَكَادَتْ أَنْ تَرْجِعَ إِلَيْهِ قَالَ وَكَانَ عَلِيٌّ علیه السلام يَقُولُ قَلَّ مَا أَدْبَرَ شَيْءٌ فَأَقْبَلَ؛
با نعمت‌هاى پروردگار به خوبى رفتار كنيد
و بترسيد كه (براثر كفران) آن نعمت‌ها از شما گرفته شود و به ديگران داده شود
بدانيد هيچ نعمتى از كسى منتقل نشد كه به اين آسانى به او بازگردد.

على علیه السلام مى‌فرمود:
كمتر مى‌شودكه نعمتى به انسان پشت كند و سپس بار ديگر بازگردد».

پایان شرح حکمت ۲۴۴ نهج البلاغه از آیت الله مکارم شیرازی

@Pious114
❄️مــتــقــیــان❄️
🚘 رابطه سفر و سلامتی در سبک زندگی اسلامی
@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
🔸 در روایت آمده است:
سَافِرُوا تَصِحُّوا سَافِرُوا تَغْنَمُوا (المحاسن، برقی، ج2، ص345)
یعنی مسافرت کنید سالم بشوید...

🚌 کسی که مسافرت می‌رود بدنش در مقابل بیماری مقاوم تر می‌شود و با نشاط تر و راحت تر می‌شود.

🚕 افرادی که مبتلا به انواع بیماری می‌شوند و مبتلا به #فشار_خون و #دیابت و #چربی_خون و مشکلات دیگر دارند، خوب است که پی در پی مسافرت بروند زیرا باعث سلامتی و بانشاط شدن و طراوت آن ها می‌شود.

🚶‍♂سفر چه با وسیله باشد و چه بدون وسیله باشد مطلوب است. بدن با رفتن به شهرهای دیگر در مقابل میکروب های آن شهرها مقاوم می‌شود و باعث بیشتر شدن مقاومت بدن می‌شود که شروطی هم دارد که باید رعایت بشود.

🚞 برخی کارها مانند داغ کردن یا عمل جراحی برای انسان مکروه است ولی برای بدن منافعی دارد. سفر هم رنج دارد ولی به دنبال آن سلامتی وجود دارد.

#سبک_زندگی_سالم


@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
🍃مــتــقــیــان🍃
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۲)

اِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ.
حکمت ۲۴۴ نهج البلاغه
 
امام علیه السلام فرمود: خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مى‌كند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مى‌دهد.
@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
بخش سوم:

از بعضى روايات استفاده مى‌شود كه علاوه بر اين‌ها انسان بايد از واسطه نعمت هم تشكر كند تا شكر او كامل گردد.

در حديثى از امام زين العابدين على بن الحسين علیه السلام مى‌خوانيم:
«إِنَّ اللَّهَ... يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِيدِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَشَكَرْتَ فُلاناً فَيَقُولُ بَلْ شَكَرْتُکَ يَا رَبِّ فَيَقُولُ لَمْ تَشْكُرْنِي إِذْ لَمْ تَشْكُرْهُ ثُمَّ قَالَ أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاسِ؛
خداوند... هر بنده شكرگزارى را دوست دارد.
خداوند متعال روز قيامت به بعضى از بندگانش مى‌گويد:
آيا از فلان شخص تشكر كردى؟
عرض مى‌كند:
خدايا! من شكر تو را گزاردم.
خداوند مى‌فرمايد:
به سبب آن‌ كه از او تشكر نكردى شكر مرا ادا ننموده‌اى.
سپس امام علیه السلام فرمود:
شاكرترين شما در برابر خدا شاكرترين شما در برابر بندگان خداست».

در احاديث متعددى آمده است كه شكر هر نعمتى پرهيز از گناهان است
ازجمله در حديثى از امام اميرمؤمنان علیه السلام مى‌خوانيم:
«شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ».

دليل آن هم روشن است؛ پرهيز از گناه دليل فرمانبردارى بنده است وفرمانبردارى، بهترين تشكر به پيشگاه بخشنده نعمت‌هاست.

در حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام مى‌خوانيم كه ابو بصير از حضرت سؤال كرد:
«هَلْ لِلشُّكْرِ حَدٌّ إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ كَانَ شَاكِراً؛
آيا شكر حد نهايى دارد كه هرگاه بنده‌اى آن را انجام دهد شاكر محسوب شود؟»

امام علیه السلام فرمود:
آرى.
ابوبصير سؤال كرد: آن كدام است؟
امام علیه السلام فرمود:
«يَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى كُلِّ نِعْمَةٍ عَلَيْهِ فِي أَهْلٍ وَمَالٍ وَإِنْ كَانَ فِيمَا أَنْعَمَ عَلَيْهِ فِي مَالِهِ حَقٌّ أَدَّاهُ وَمِنْهُ قَوْلُهُ جَلَّ وَعَزَّ (سُبْحانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ)؛
انسان در برابر هر نعمتى كه خدا به او داده؛
خواه در خانواده‌اش باشد يا در اموالش، او را شكر مى‌گويد
و اگر حقى در اموال او در نعمتى كه به وى داده شده، باشد، آن را ادا مى‌كند
و از آن جمله است گفتار خداوند متعال كه مى‌فرمايد:
«(انسان به هنگام سوار شدن بر مركبى بگويد:)
منزه است خداوندى كه آن را مسخّر ما كرد و (اگر لطف خدا نبود) ما نمى‌توانستيم در كنار آن قرار بگيريم».

@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۱)

اِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ.
حکمت ۲۴۴ نهج البلاغه
 
امام علیه السلام فرمود: خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مى‌كند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مى‌دهد.
@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
بخش دوم:

البته شكر زبانى هم جايگاه خود را دارد؛
در حديثى از امام صادق علیه السلام مى‌خوانيم:
«تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛
تمام شكر آن است كه انسان (از روى اخلاص و ايمان) بگويد:
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ».

در حديث ديگرى از امام باقر و امام صادق علیهما السلام آمده است كه نوح علیه السلام همه روز صبحگاهان و عصرگاهان اين كلمات را به درگاه خدا عرضه مى‌داشت:
«أَللّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُکَ أَنَّ ما أَصْبَحَ أَوْ أَمْسى بِى مِنْ نِعْمَةٍ فِى دِيْنٍ أَوْ دُنْيا فَمِنْکَ، وَحْدَکَ لا شَرِيْکَ لَکَ، لَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الشُّكْرُ بِها عَلَىَّ حَتّى تَرْضى، وَبَعْدَ الرِّضا؛
خداوندا من تو را گواه مى‌گيرم:
هر نعمتى صبح و شام به من مى‌رسد،
چه دينى و چه دنيوى،
چه معنوى و چه مادى،
همه از سوى توست،
يگانه‌اى و شريكى ندارى،
حمد مخصوص توست و شكر هم از آن تو،
آن‌قدر شكرت مى‌گويم تا از من خشنود شوى و حتى بعد از خشنودى».

در بعضى از روايات آمده است كه خداى متعال بدين سبب او را عبد شكور خوانده است.

همچنين شكر قلبى نيز جايگاه خود را دارد كه انسان واقعاً از خداوند به سبب نعمت‌هايى كه به او ارزانى داشته راضى باشد؛

ولى به هر حال شكر در صورتى كامل مى‌شود كه جنبه‌هاى عملى آن آشكار گردد.

@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
#سبک_زندگی

✍️ ترجمه و شرح حکمت 25 نهج البلاغه: ترس از نافرمانی خدا

امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام در این سخن حکمت آمیزش به گنهکاران مغرور هشدار مى‌دهد و مى‌فرماید: «اى فرزند آدم! هنگامى که مى‌بینى پروردگارت نعمت‌هایش را پى در پى بر تو مى‌فرستد در حالى که تو معصیت او را مى‌کنى از او بترس (مبادا مجازات سنگینش در انتظار تو باشد)»; (یَا بْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَأَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ).
@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
گنهکاران سه دسته‌اند:

1️⃣ گروهى آلودگى کمى دارند و یا اعمال نیک بسیار توأم با صفاى دل. خداوند این گروه را در همین جهان گرفتار مجازات‌هایى مى‌کند تا پاک شوند و پاک از جهان بروند.

2️⃣ گروه دیگرى گناهان سنگین‌تر و مجازات بیشترى دارند که خداوند به آنها فرمان توبه داده و اگر توبه نکنند در آخرت گرفتارند.

3️⃣ گروه سومى هستند که طغیان و سرکشى را به حد اعلى رسانده‌اند خداوند آنها را در همین دنیا گرفتار عذاب استدراج مى‌کند. منظور از عذاب استدراجى این است که لطف و رحمت خود را از آنها مى‌گیرد و توفیق را از آنها سلب مى‌کند، میدان را براى آنها باز مى‌گذارد، بلکه هر روز نعمت بیشترى به آنها مى‌دهد تا پشت آنها از بار گناه سنگین گردد. ناگهان مجازات سنگین و دردناکى به سراغشان مى‌آید و آنها را در هم مى‌کوبد و به یقین مجازات در این حالت که در ناز و نعمت به سر مى‌برند بسیار دردناک‌تر است. این درست به آن مى‌ماند که شخصى ساعت به ساعت از شاخه‌هاى درختى بالا برود و هنگامى که به انتهاى آن برسد ناگهان تعادل خود را از دست بدهد و فرو افتد و تمام استخوان‌هایش در هم بشکند.

🔅 قرآن مجید بارها به عذاب استدراجى اشاره مى‌فرماید; درباره گروهى از امت‌هاى پیشین مى‌گوید: ما آنها را گرفتار رنج و ناراحتى ساختیم شاید بیدار شوند و تسلیم گردند... «(فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَىْء حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ); هنگامى که آنچه را به آنها تذکر داده شده بود به فراموشى سپردند درهاى همه چیز (از نعمت ها) را به روى آنها گشودیم تا (کاملاً) خوشحال شدند (و به آن دل بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) و در این هنگام همگى مأیوس شدند».(1)

در سوره اعراف آیه 182 و 183 نیز مى خوانیم: «(وَالَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ * وَأُمْلى لَهُمْ إِنَّ کَیْدى مَتینٌ); و آنها که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج از جایى که نمى دانند گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد * و به آنها مهلت مى‌دهیم (تا مجازاتشان دردناک تر باشد) زیرا تدبیر من قوى (و حساب شده) است».
در کتاب شریف کافى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْد خَیْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنَقِمَة وَیُذَکِّرُهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَإِذَا أَرَادَ بِعَبْد شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَة لِیُنْسِیَهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَیَتَمَادَى بِهَا; هنگامى که خداوند نیکى بندگى را بخواهد، به هنگامى که گناهى انجام مى دهد او را گوشمالى مى دهد تا به یاد توبه بیفتد و هنگامى که بدى براى بنده اى (بر اثر اعمالش بخواهد) هنگامى که گناهى مى کند نعمتى به او مى بخشد تا استغفار را فراموش کند و به کار خود ادامه دهد و این همان چیزى است که خداوند متعال مى فرماید: «(سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ) بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِی; ما آنها را تدریجا از آنجا که نمى دانند (به سوى عذاب) مى بریم با بخشیدن نعمت به هنگام گناه».(2)

💢 در اینجا این سؤال پیش مى آید که کار خداوند هدایت و بیدار ساختن است نه غافل کردن و گرفتار نمودن. در پاسخ به این سؤال باید به این نکته توجه داشت که توفیقات الهى بر اثر لیاقت هاست; گاه افرادى چنان مست و مغرور و سرکش مى شوند که هر گونه شایستگى هدایت را از دست مى دهند و در واقع اعمال آنهاست که آنها را آن قدر از خدا دور کرده که حتى لیاقت هشدار ندارند، بلکه به عکس مستحق مجازات هاى سنگین اند.(3)
*****
پی نوشت:
(1). انعام، آیه 44.
(2). کافى، ج 2، ص 452، ح 1.
(3). سند گفتار حکیمانه: این سخن حکمت آمیز را آمدى در غررالحکم با تفاوتى آورده که نشان مى دهد از منبع دیگرى گرفته است و همچنین ابن جوزى در تذکرة الخواص. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 25). در کتاب تمام نهج البلاغه این جمله حکمت آمیز ضمن کلام مبسوطى که امیر مؤمنان على(علیه السلام) به شخص نیازمندى فرمود آمده است. (تمام نهج البلاغه، ص 556).

👌@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
#سبک_زندگی

✍️اصرار بر گناه (۱):

🔻اصرار بر گناه و تکرار آن حالتی در روح انسان به وجود می‌آورد که با آن وضعیت، دیگر یاد خدا هم فایده‌ای نخواهد داشت و آن حالت عبارت است از سبک شمردن امر الهی، بی‌پروا بودن در هتک حرمت او و خود را در پیشگاه مقدسش بزرگ شمردن و بدیهی است که با پدید آمدن چنین حالتی در انسان، دیگر روح بندگی در وجود او باقی نمانده و در نتیجه یاد خدا هم اثر و نتیجه‌ای نخواهد بخشید البته باید دانست که این جریان در صورتیست که تکرار گناه و اصرار بر آن، از روی علم و عمد باشد.

👈 گناهان کبیره، گناهانی هستند که در قرآن و روایات به کبیره بودن یا عذاب آنها تصریح شود که در صورت استغفار و تصمیم بر عدم برگشتن به‌سوی آنها دیگر گناهان ـ‌گناهان صغیره‌ـ نیز به لطف و عنایت الهی بخشوده می‌شود. از جمله گناهانی که در قرآن و سنت به کبیره بودن آنها تصریح شده است، اصرار بر گناهان حتی صغیره می‌باشد که گناه صغیره را تبدیل به کبیره می‌کند.
📚شیخ حر عاملی، محمدبن الحسن؛ وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج.۱۵، ص۳۲۹، ح۳۳

👌@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۷۰)

اِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ.
حکمت ۲۴۴ نهج البلاغه
 
امام علیه السلام فرمود: خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مى‌كند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مى‌دهد.

بخش اول:

راه بقاى نعمت‌ها:
امام علیه السلام در اين كلام نورانى اشاره به اهميت مسئله شُكر با تعبير جديد مى‌كند، مى‌فرمايد:
«خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مى‌كند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مى‌دهد»؛
(إِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَمَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ).

«خاطَرَ» (از ماده مخاطره) به معناى به خطر افكندن است.
منظور امام علیه السلام از حق نعمت، همان شكر است؛
نه تنها شكر زبانى و قلبى
بلكه اساس شكر، شكر عملى است؛

يعنى از آن نعمت خداداد به نفع مظلومان استفاده كردن،
صله رحم به‌جا آوردن،
آلام بيماران را تخفيف دادن،
تعظيم شعائر نمودن
به فكر يتيمان بودن و امثال اين‌ها.

شكر نعمت‌هايى مانند چشم و گوش و عقل و هوش، اين است كه آن‌ها را در مسير اهدافى كه براى آن آفريده شده‌اند به كار بگيريم.

و مطابق تعبير معروف علماى اخلاق،
«الشُّكْرُ هُوَ صَرْفُ الْعَبْدِ جَميعَ ما أنْعَمَهُ اللهُ فيما خُلِقَ لاِجْلِهِ؛

شكر عبارت از اين است كه انسان، تمام آنچه را خدا به او روزى داده براى آن اهدافى كه آفريده شده است صرف كند».

@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۶۹)

اِتَّقِ آللّهَ بَعْضَ التُّقَى وَإِنْ قَلَّ، وَاجْعَلْ بَيْنَکَ وَبَيْنَ آللّهِ سِتْراً وَإِنْ رَقَّ.
 حکمت ۲۴۲ نهج البلاغه

امام علیه السلام فرمود : تقوا و پرهيزكارى پيشه كن هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پرده‌اى قرار ده هرچند نازك باشد.
@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
بخش دوم

مرحوم «مغنيه» در شرح نهج‌البلاغه خود در جلد ۴، صفحه ۳۶۱ مى‌گويد :
«گفتار امام مخصوصاً براى زمان ما كه عوامل گناه و شهوت‌پرستى زياد شده است صادق است؛
آن‌ها كه دست كم اندكى از تقوا و ايمان داشته باشند همان مقدار إن‌شاءالله مايه نجاتشان مى‌شود.

وى سپس به اين حديث معروف نبوى اشاره كرده كه مى‌فرمايد:
«يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ بِكَفِّه؛
زمانى بر مردم فرا مى‌رسد كه آن كس كه دين و ايمان خود را حفظ مى‌كند مانند كسى است كه شعله آتشى در كف دست خود نگاه داشته باشد».

در حديث ديگرى آمده است:
«لِلْعامِلِ مِنْكُمْ بِطاعَةِ اللهِ مِثْلُ أجْرِ خَمْسينَ فَقالَ رَجُلٌ مِنَ الصَّحابَةِ مِثْلُ أجْرِ خَمْسينَ مِنّا أوْ مِنْهُمْ؟ قالَ: بَلْ مِنْكُمْ؛
كسانى كه در آن زمان اطاعت فرمان خدا مى‌كنند معادل پاداش پنجاه نفر به آن‌ها داده مى‌شود. يكى از صحابه عرضه داشت: پنجاه نفر از آن‌ها يا از ما؟ حضرت فرمود: از شما».

در آيات قرآن مجيد اشاره‌هاى ديگرى نيز به امثال اين گروه شده است؛
از جمله در آيه ۳۱ سوره «نساء» مى‌خوانيم:
«(إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُّدْخَلا كَرِيمآ)؛
اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‌شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‌پوشانيم؛ و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‌سازيم».

همچنين در آيه ۳۲ سوره «نجم» مى‌خوانيم:
«(الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الاِْثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ)؛
همانان كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت دورى مى‌كنند، جز گناهان صغيره (كه گاه آلوده آن مى‌شوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است».

كوتاه سخن اين‌كه اگر انسان راه خطا را مى‌رود لااقل بايد چنان باشد كه روى برگشت به درگاه خدا و تقاضاى عفو را داشته باشد و تمام پل‌ها را پشت سر خود ويران نسازد.

به گفته شاعر:
گرت هواست كه معشوق نگسلد پيوند
نگاه دار سر رشته، تا نگه دارد

پایان شرح حکمت ۲۴۲ نهج البلاغه از آیت الله مکارم شیرازی

@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۶۸)

اِتَّقِ آللّهَ بَعْضَ التُّقَى وَإِنْ قَلَّ، وَاجْعَلْ بَيْنَکَ وَبَيْنَ آللّهِ سِتْراً وَإِنْ رَقَّ.
 حکمت ۲۴۲ نهج البلاغه

امام علیه السلام فرمود : تقوا و پرهيزكارى پيشه كن هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پرده‌اى قرار ده هرچند نازك باشد.

بخش اول

تمام پرده‌ها را پاره مكن!
امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه، افراد ضعيف الايمان را از پرده‌درى كامل برحذر مى‌دارد و مى‌فرمايد:
«تقوا و پرهيزكارى پيشه كن، هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پرده‌اى قرار ده، هرچند نازك باشد»؛ (اِتَّقِ آللّهَ بَعْضَ التُّقَى وَإِنْ قَلَّ، وَاجْعَلْ بَيْنَکَ وَبَيْنَ آللّهِ سِتْراً وَإِنْ رَقَّ).

روشن است كه مخاطب در اين كلام حكمت‌آميز، اولياء الله و پاكان و نيكان وپرهيزكاران سطح بالا نيستند،
بلكه مخاطب، توده‌هاى مردمند كه گاه لغزشى براى آن‌ها پيدا مى‌شود و به گناه نزديك شده و يا آلوده مى‌گردند.

گاه در ميان آن‌ها كسانى يافت مى‌شوند كه همه پرده‌ها را پاره كرده و به اصطلاح، پل‌هاى پشت سر خويش را ويران مى‌سازند و رابطه خود را به كلى با خدا قطع مى‌كنند.

امام علیه السلام به آن‌ها خطاب كرده، مى‌فرمايد:
اگر لغزشى هم پيدا كرديد، پرده‌درى كامل نكنيد؛
لااقل بخشى از تقوا را حفظ كنيد كه اميد است شما را به سوى خدا بازگرداند و توفيق توبه كامل پيدا كرده از هرگونه گناه پاك شويد.

تقوا مانند بسيارى از فضايل اخلاقى، داراى درجات متفاوتى است؛
گاه به‌قدرى والاست كه به سرحدّ عصمت مى‌رسد
و گاه به اندازه تقواى بزرگانى مى‌رسد كه در درجات بعد از معصومين : قرار داشته‌اند؛ مانند سلمان‌ها وابوذرها و علماى راستين،
و گاه به‌قدرى ضعيف مى‌شود كه صاحبش را بر لب پرتگاه قرار مى‌دهد.

در قرآن مجيد به اين‌گونه افراد اشاره شده و در آيه ۱۰۲ سوره «توبه» مى‌خوانيم:
«(وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صَالِحآ وَآخَرَ سَيِّئآ عَسَى اللهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ)؛
و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند وكار خوب و بد را به هم آميختند. اميد مى‌رود كه خدا توبه آن‌ها را بپذيرد. به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است!».

واژه «سَتر» (پرده) درواقع كنايه از حاجب و مانعى است كه انسان را از طغيان باز مى‌دارد
و جمله «وَإنْ رَقَّ» (هرچند نازك باشد) اشاره به ضعيف بودن اين حاجب و مانع است.

@mahdaviyaanbahal
🍃
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۶۷)

إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ، وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ، وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الاَْحْرَارِ.

امام(عليه السلام) فرمود: «گروهى خدا را از روى رغبت و ميل (به بهشت) پرستش كردند، اين عبادت تاجران است.
و عدّه اى از روى ترس او را پرستيدند و اين عبادت بردگان است
و جمعى ديگر خدا را براى شكر نعمت ها (و اين كه شايسته عبادت است) پرستيدند. اين عبادت آزادگان است»

حکمت ۲۳۷ نهج البلاغه

بخش سوم

شك نيست اگر انسان به مقامى از ايمان و اخلاص برسد كه عبادت پروردگار را تنها براى اداى شكر و شايستگى حق براى عبادت به جاى آورد و حتى عشق به نعمت هاى بهشتى و ترس از آتش دوزخ و رسيدن به مواهب دنيوى را رها سازد، عبادتى در حد بسيار اعلا انجام داده است;

ولى اين بدان معنا نيست كه اگر طمع در جنت و خوف از عذاب يا رسيدن به مواهب مادى دنيا انگيزه رفتن به در خانه خدا شود و همه را از او بخواهد با اخلاص نيت مخالفت داشته باشد،

از اين رو در آيات قرآن در كنار
«(جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ);
باغ هايى از بهشت كه نهرها از كنار درختانش عبور مى كند»
تعبير به
(وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللهِ أَكْبَرُ)
(خشنودى و رضايت خداوند از همه برتر است)
نيز آمده.

در آنجا كه مى فرمايد:
«(وَعَدَ اللهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْن وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ);

خداوند به مردان و زنان باايمان، باغ هاى بهشتى وعده داده كه نهرها از پاى درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند; و (همچنين،) خانه ها و (قصرهاى) پاكيزه در باغ هاى جاودان بهشتى (به آنها وعده داده); و خشنودى خدا، (از همه اينها) برتر است; واين، همان رستگارى و پيروزى بزرگ است».

چه خوب است كه انسان افق فكر و معرفت خود را چنان بالا برد كه از عبادات و مناجات هاى خود غير او را نخواهد، همان گونه كه در مناجات هشتم از مناجات هاى پانزده گانه امام سجاد(عليه السلام)وارد شده است كه به پيشگاه خدا عرضه مى دارد:

«فَأَنْتَ لاَ غَيْرُكَ مُرَادِي وَلَكَ لاَ لِسِوَاكَ سَهَرِي وَسُهَادِي وَلِقَاؤُكَ قُرَّةُ عَيْنِي وَوَصْلُكَ مُنَى نَفْسِي وَإِلَيْكَ شَوْقِي وَفِي مَحَبَّتِكَ وَلَهِي وَإِلَى هَوَاكَ صَبَابَتِي وَرِضَاكَ بُغْيَتِي... وَقُرْبُكَ غَايَةُ سُؤْلِي;

تو مراد منى و غير تو مراد من نيست.
شب زنده دارى و بيدارى ام فقط براى توست نه غير تو.
ديدارت نور چشم من و وصل تو آرزوى من و به سوى تو شوق و اشتياق من است.
در وادى محبت تو سرگشته و در هواى تو دل داده ام و خشنودى ات مقصد و مقصود من...
و قرب تو منتهاى خواسته من است».

پایان شرح حکمت ۲۳۷ نهج البلاغه از آیت الله مکارم شیرازی

@mahdaviyaanbahal
🍃مــتــقــیــان🍃
Ещё