🖋 یک نامه ی سرگشاده ی مجازی!
▪️در مطلبِ پیشین به بخشی از صحبتِ سرهنگ جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور در دیدار با همکاران ستادی و اصفهانی اشاره کردیم. در این دیدار دو مفهومِ «پیشگیری وضعی» و «پیشگیری اجتماعی» از سوی این مقامِ محیط زیستی مطرح شد که دومی، «موثرترین روش برای بهبود محیط زیست کشور» اعلام شد و تعریفِ آن «فعالیت های اطلاع رسانی، آگاهی بخشی و آموزش برای ایجاد باورهای درست نسبت به محیط زیست در جامعه از طریق رسانه ها» است.
▪️از فرمانده یگان حفاظت محیط زیست تقاضا می کنیم در یک جلسه ی دیگر با فعالان، خبرنگاران، مبلغان و مشاوران رسانه ایِ محیط زیست به طور مشخص به توضیح این دو نوع «پیشگیری» بپردازند چراکه ابهامات این مفاهیم خیلی بیشتر از معلومات آنهاست.
▪️به طور مثال، در موردِ قطع دو هزار درخت در
#پارک_ملی_کرخه برای جلوگیری از وقوع سیل و/یا آتش زدنِ جنگل های زاگرس و/یا پروژه های سدسازی و/یا انتقال آب و/یا ساخت و ساز در دلِ زیستگاه های بِکر و ناب و/یا صدور مجوزِ شکار برای
#اتباع_خارجی و ده ها موضوعِ محیط زیستی دیگر «پیشگیری اجتماعی» به چه صورت کار می کند؟!
▪️جلساتی که به این شکل برگزار می شوند و از آنها فقط یک خبرِ خشک و خالی منتشر می شود به طوری که توجه هیچ فعال محیط زیستی را جلب نمی کند و نمی تواند بر «دل مشغولی»های فعالان محیط زیست غلبه کند، ما را یادِ فیلسوف بزرگ
#افلاطون می اندازد: «کسی که حقیقت و ماهیت موضوع سخن خویش را نشناسد و نتواند آن را نخست به وجه دقیق و کامل تعریف کند و آنگاه به انواع مختلفی تقسیم نماید، تا آنجا که دیگر قابل تقسیم نباشد، و همچنین از طبیعت روح آگاه نشود و نتواند در برابر هر روح سخنی متناسب با آن پیدا کند، یا چنان نیروی بیانی نداشته باشد که بتواند با صاحب روح ساده، سخن ساده بگوید و در برابر آنان که روحی تربیت یافته و پر نقش و نگار دارند سخن متنوع و پر نقش و نگار به میان آورد، هیچگاه نخواهد توانست سخن را از روی اصول و قواعد هنر به کار ببرد، خواه مقصودش تدریس باشد و و خواه قانع ساختن شنوندگان.»
فلور خواجوی
https://t.center/pazudharma