"اگر
#افلاطون جامعه اي آرماني براي ما ترسيم مي كند، از آنرو است كه دريافتي آرماني از "طبيعت" و "طبيعت انسان" دارد. اگر
#توماس_هابز، براي نظم و بقاي جامعه، انسان را زير سلطه
#لوياتان(فرمانرواي ديكتاتور) قرار مي دهد، به اين دليل است كه انسان را به حكم ذات و سرشتش خودخواه و
قدرت طلب مي داند. بي گمان اگر چنين موجودات خودخواه و قدرت طلبي را به حال خود رها كنيم، يكديگر را مي درند و نابود مي كنند. پس بايد قدرتي مطلق بالاي سرشان باشد تا به آنها نظم دهد. اگر
#جان_لاك حكومت دموكراسي را براي حفظ و بقاي جامعه پيشنهاد مي كند، به اين دليل است كه او انسان را موجودي عقلاني و ارزشي تصور مي كند كه نه تنها رعايت حال خود بلكه رعايت حال ديگران را نيز مي كند."
ما انسان و طبيعت او را چگونه مي بينيم؟! برداشت
#مسوولين ما به كدام رويكرد نزديك است؟
#حاميان_حيوانات خود را در كدام "وضعيت" تصور مي كنند؟!
https://telegram.me/Pazudharma