ناکارآمدیِ عملکرد یک
#سازمان را نه تنها به طور مستقیم و با توجه به
#تصمیمات،
#سیاستگذاری ها و میزان اثرگذاری برنامه ها می توان سنجید بلکه می توان به شیوه ای غیرمستقیم نیز پی به این موضوع برد؛ آن زمان که
#مردم(شامل کارمندان و مسوولینِ سایر ادارات دولتی...) هنوز ندانند مسوولیتِ انجام یک کار در جامعه برعهده کدام نهاد است و برای حل یک مشکل به افرادِ غیرمرتبط مراجعه کنند. به طور مثال در نتیجه ی عملکردِ ضعیفِ یگان حفاظت محیط زیست، اداره گمرک با هنرپیشه ها برای کشف و ضبط محموله مار تماس بگیرد!!! یا به دلیل وجودِ اِشکالی مانند عدم پاسخگویی در سازمان شهرداری ها و دهیاری ها، برخی
#حامیان برای
#سگ_کشی به وکلا مراجعه نمایند! این شکل از اداره یک
#جامعه را بی گمان می توان بیمار دانست نه سالم. در این سیستم هر کسی
#خودمختاری دارد ولی در جهتی که خودش می خواهد. برای به نظم درآوردن این خودمختاری های لجام گسیخته، به اجرایی شدن قوانین درست و جدی نیازمندیم تا
#بی_مسوولیتیِ موجود در روح انسان را مهار نماید- به ویژه در میان
#مسوولین_دولتی را...