Pazudharma

#دکارت
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
🖋 واپس ماندگی فرهنگی در مدیریتِ محیط زیستی

🔹اگر مردم از بدیهی ترین امکانات برای نیازهای حیاتی خودشان بهره مند باشند، چرا باید خودشان را در مقابلِ گلوله ی افرادی قرار بدهند که هم شهری، هم وطن و از جنسِ خودِ مردم هستند؟! حالا بماند که چرا صاحبانِ اسلحه در این میادینِ شِبه جنگ، روبروی مردم قرار می گیرند و نه در کنارشان؟! بماند که نمی دانیم انجام وظیفه و «مامور و معذور»ی به چه قیمتی...!؟!

🔹با وام گرفتنِ جمله ای از #دکارت، به نظر می آید تنها چیزی که در بین مسوولین این مملکت بسیار عادلانه توزیع شده عقله و کسی از کم بودن آن اعتراضی ندارد! در مقابل، اعتراضاتِ مردم هم از سرِ شادی و اوقات فراغت است!
بی آبی خوزستان هم فقط «سیاه نمایی» است.

▪️ویلیام آگبورن در تحقیقات خودش، درباره ی فرهنگ، تمایزی میان بخش های مادی و غیرمادیِ فرهنگ قایل می شود. او #فرهنگ_مادی را شامل اشیایی می داند که ملموس و قابلِ دیدن هستند. این اشیا یا توسط انسان اختراع شده اند مثل کاغذ و اسلحه؛ یا #منابع_طبیعی هستند که برای کاربردهای ویژه به کار گرفته می شوند مثل نفت و درخت و زمین؛ یا نظام هایی هستند که انسان برای برآوردن نیازهای خودش آنها را ساخته و پرداخته است از جمله کارخانجات و انواع فن آوری ها.

▪️به بیانی ساده، فرهنگ مادی(material culture) شاملِ تمام واقعیت های مادی است که در دسترس مردمِ هر جامعه قرار دارد. تلفن- بیل- ابزارهای نوشتاری- پول- رایانه- وسایل پخت و پز آشپزخانه- خودرو- کاغذ و مانند اینها تولیداتِ فرهنگِ مادی جامعه به شمار می آیند.

▪️این که ابزارهای ساخته شده ی دستِ بشر برای کاربرانِ آنها چه معنایی دارد از پرسش های اساسی است که در ارتباط با فرهنگ مادی یک جامعه مطرح می شود. خوب یا بد بودن ابزارها به این بستگی دارد که چه کسی و برای چه منظوری از آنها استفاده می کند: یک پزشک می تواند از خودرو برای رساندنِ بیمار به مرکز درمانی، یک دزد برای سرقت بانک، یک راننده برای حمل و نقل کالا و یک گروه آدم ربایی برای ربون یک شخص استفاده کنند.

🔹سیماهای فرهنگ مادی یک جامعه برای رسیدن به اهداف فرهنگی، ارزش های آن و این حقیقت است که مردم بدون آنها خرسند نیستند.

▪️واپس ماندگی فرهنگی(cultural lag) درست از جایی آغاز می شود که مردم نمی توانند خودشان را با نوآوری های مادی و تکنیکی دورانِ مدرن وفق دهند.

▪️به بیانی ساده تر، این واپسماندگی یا تاخر فرهنگی به شرایطی گفته می شود که بخشِ غیرمادی فرهنگ از جمله هنجارها، ارزش ها، باورها و اعتقادات یک جامعه نمی تواند خود را از راه های ضروری با نوآوری ها و ضروریاتِ فرهنگ مادی هماهنگ نماید.

▪️همانطور که از تعریفِ فرهنگ مادی مشخص است، این بخش از فرهنگِ هر جامعه با زیرساخت ها و مفاهیم محیط زیستی در ارتباطی تنگاتنگ است؛ به ویژه در جایی که انسان از منابع طبیعی مثل نفت و درخت و زمین و آب و کوه و جنگل برای کاربردهایِ مورد نیاز خودش بهره می برد.

▪️واپسماندگی فرهنگی به این معناست که در یک جامعه ی واحد انطباقی بین باورها، اعتقادات دینی و مذهبی، نظامِ ارزش ها و هنجارهای آن با چیزی که مورد استفاده قرار می دهد وجود نداشته باشد.
🔺دوچرخه برقی تولید کند ولی استفاده از آن برای زنان حرام باشد.
🔺دستگاه خودپرداز وارد و نصب کند ولی حریم خصوصی هیچ معنا و مفهومی نداشته باشد.
🔺وارداتِ انواع حیوانات از جمله سگ های نژاددار و خانگی آزاد باشد و مورد حمایت قرار بگیرد ولی خودِ سگ و قدم زدن با او، نشانه ی غرب زدگی باشد.
🔺منابع طبیعی را خدادادی معرفی کند و از همین منابع طبیعی برای جنگ و خشونت بهره ببرد و/یا به همین بهانه نابود کند.

▪️مثال های فراوانی از واپس ماندگی فرهنگی در کشور خودمان وجود دارند که با کمی دقت می توان آنها را شناخت و به این مفهومِ مهم پی برد.

▪️در فرهنگی که دانش فنی و فن آوری آن را دارد که تخمِ بارور شده یک زن را در آزمایشتگاه به رحم زن دیگری منتقل و او را باردار کند، چگونه باید پندارهای سنتی پدر و مادری را حفظ کرد؟

▪️در فرهنگی که موجوداتِ در حالِ انقراض آنها توسط انسان بدون هیچ فن آوری و دانش تخصصی و امکانات به میدانِ آزمون و خطا تبدیل می شوند چطور؟

▪️این مفهوم برای شناختِ بهتر و بیشترِ تعارضات بین فرهنگ مادی و معنوی یک جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا به ما کمک می کند تا میزان ناهماهنگی و انطباق نیافتن بین بخش های تشکیل دهنده ی یک فرهنگِ کل را بهتر شناخته و آسیب شناسی نماییم.

فلور خواجوی

@Pazudharma
Forwarded from اتچ بات
🖋 اگر دکارت زنده بود...

▪️یک «عکاس و فعال اجتماعی»، به نقل از تسنیم، عکس و گزارشی در مورد «دریده شدن یک دختربچه گل فروش توسط سگ ها» برای همین خبرگزاری ارسال می کند. گزارشی که هنوز مشخص نیست هدف و انگیزه از ارسال آن چی بوده؟! و به طور مثال، چرا به جایِ نگهداری نامسوولانه ی والدین این کودک(بدون توجه به جنسیت او) و/یا اجبار برای کار کردن در این سن که او را در قشرِ #کودکان_کار قرار داده است و/یا نبودِ نظارت بر کار این کودکان(!) به خبری اشاره شده که هنوز دارای شبهات و ابهاماتِ بسیاری است- از جمله این که گفته می شود در شهرری بیمارستان یا حتی مرکز درمانی به نام «ولیعصر» وجود ندارد!!! و تنها برای «رَد گُم کنی» از این نام استفاده شده است!!!

▪️جسمِ #دکارت اگر همانند روحِ فلسفی او زنده بود شاید در بابِ جست و جو برای یقین می گفت: «بر آن سرم که هر چیزی را که ممکن است، به کمترین درجه، مورد شک و تردید به نظر آید کنار بگذارم و آن را چنان انگارم که گویی کاملا خطا و نادرست است و این روش را تا آن جا دنبال کنم که چیزی بیابم که یقینی باشد یا دستِ کم، اگر نتوانم هیچ کار دیگری بکنم، تا آن جا در این راه پیش روم که به یقین معلومم شود که امر متیقنی در عالم وجود ندارد.»

▪️بر اساس نظر هری فرانکفورت، استاد ممتاز فلسفه در دانشگاه پرینستون، چرندوپرند در غیاب هرگونه نگرانی و دغدغهٔ معطوف به حقیقت به وجود می‌آید. حرف مفت، کاملاً با دروغ متفاوت است. دروغ، مستلزم رابطه‌ای عمیق با صدق و حقیقت است. دروغ، براندازی و انهدام حقیقت است. چرت‌وپرت بسیار خطرناک است؛ زیرا فردِ یاوه‌گو موضعی معرفتی اتخاذ می‌کند که اجازهٔ زرنگی زیادی به او می‌دهد. برای یاوه‌گو، صدق و کذب سخنانش هیچ اهمیتی ندارد. آنچه برای او مهم است، جلب توجه شما است(البته اگر اهداف و انگیزه های شخصی و مغرضانه ی دیگری در کار نباشند!)

https://t.center/pazudharma