کانال خبری پان‌ايرانيست

#‌سروده
Канал
Логотип телеграм канала کانال خبری پان‌ايرانيست
@paniranistПродвигать
2,53 тыс.
подписчиков
7,67 тыс.
фото
6,62 тыс.
видео
2,77 тыс.
ссылок
شبکه‌های اجتماعی حزب پان‌ایرانیست: تارنما www.Paniranist.party فیس‌بوک Fb.com/paniranist.info اینستاگرام instagram.com/paniranist.party توییتر https://twitter.com/paniranist_info یوتیوب https://www.youtube.com/c/paniranistinfo/
#سروده ای از #حسین‌_جنتی

‌ کماکان اهلِ سازم، اهلِ آوازم، غزلخوانم
نخست ایرانی‌ام، آنگاه شاید‌ هم مسلمانم!

به زور از من گرفتم گنبد و گلدسته رویاندی
شراب آلوده‌ام، پیمانه‌خیزم، خاکِ ایرانم!

ملول از نعره‌ی ماسیده‌ی چنگیزِ خونریزم
به‌غایت خسته از دنباله‌ی دامانِ مَروانم!

الا ای لکّه‌ی افتاده بر ایوان! چه پنداری؟
چهل سال است ابرم، پاک استعدادِ بارانم!

مرا در شیشه‌ی دربسته می‌خواهی، نمی‌دانی
که بر هم می‌زند خوابِ تورا غوغای طوفانم

چنانچون از رگِ تو خونِ اسکندر فرو ریزد،
برون می‌ریزد از رگ‌های من خونِ نیاکانم!

#شعر
@h_jannati

@paniranist

ایران من! ای هرکه رسیده ست به جایی،
 کَنده ست تورا پوست به امّید قبایی!

ایران من! ای قسمت مردان تو از تو،
 تنهایی: "یمگان دره ای" تنگی " نایی ‌

 ای در تو  به " اما و اگر " کار سپرده،
 وِِی در تو زبون، هرکه کند چون و چرایی ‌

"پژواک" چو تیری شد و برگشت به سویش،
 هرکس که برآورد به شوق تو"صدایی"

خفته ست به صد حیله اگر هست درین مُلک ،
اندیشه ی بکری، نظر کارگشایی!

گویا خبر خوش نتوان از تو شنیدن،
چون"قهقهه" از خانه ی درگیر عزایی! ‌

فردوسی اگر نعره برآرد عجبی نیست
رستم به چه سرگرمی و آرش به کجایی؟

خود منفعت است اینکه گریبان ضرر را،
 با پنجه ی تدبیر بگیرند به جایی ‌

 در مذهب ما بر "پسران" فرض نباشد،
 هم رفت اگر از "پدران" کار خطایی!

آن پای دگر پیش نباید که نهادن،
 در گل چو فرو رفت سرِ پنجه ی پایی ‌

 آه ای پسرم! "حال وطن بهتر ازین باد!"
کس بهتر ازین باتو نگفته ست دعایی!

#‌سروده #حسین_جنتی @h_jannati

@paniranist کانال خبری پان ایرانیست
مترس!

از #سروده های هم‌تبار افغانستانی
#نجیب_بارور

در این سفر تو اگر می‌شوی شهید، مترس!
چنار خوش‌قد ام، از مکرهای بید مترس!

بلند باش و به هندوکش اقتدایی کن
صلابتی که ترا می‌دهد امید: مترس!

تو از تبار ابومسلم، ابن‌سینایی
حسین من دگر از حیله‌ی یزید مترس!

سرِ بلند ترا کس نگون نکرده هنوز
وقارگردن! از این سرخمِ شَدید مترس!

تو برده نیستی و برده‌گی شعار تو نیست
ترا خدای من آزاده آفرید، مترس!

هراسِ مرگ مکن، مرگ صفحه‌ی دگر است
به پای دار اناالحق بخوان اکید، مترس!

به ضد این‌همه ضحّاک، کاوه‌سان برخیز!
بلند شو که زمانش فرارسید، مترس!
@najeebbarwar

@paniranist کانال خبری پان ایرانیست
بخشی از #سروده زیبا و غرور آفرین #بسیج_خلخالی شاعر میهن پرست آذری به مناسب فرخنده‌ی نجات #آذربایجان از دست فرقه خائن دموکرات به رهبری پیشه وری در #۲۱آذر ۱۳۲۵
این سروده در کتاب 《لاله‌های قافلانکوه》 منتشر شد که اشاره به شهدای ارتش و نیروهای مردمی آزادسازی آذربایجان دارد.

🔲🔲🔲

مردان زبون از بیم، کردند چنین تفهیم
بر مرده چرا شیون، بر رفته چه سود افغان
"سر" گشت جدا از "تن"، گو تن به‌سلامت باد
این بود سرانجام ِ تدبیر تن آسایان

غافل که نمی‌میرد، این خاک شرف پرور
این سنگر استقلال وین زنده‌ی جاویدان
غافل که دیار ما، یک خانه خدا دارد
گردن ننهد بر ننگ، تا مثله شود ایران
بر هَمّ همیمِ او، تاری نشود نخوت
بر عزم صمیم او، عارض نشود خِذلان
◾️
فرمود اگر بُرَّند با تیغ دو دستانم
بر تجزیه‌ی ایران هرگز ندهم فرمان
پوشیده به تن جوشن، چون کاوه‌ی آهنگر
بگرفت به‌ کف پرچم، بنهاد به سر قرآن
◾️
آرتش به قفای شاه، بنهاد قدم در راه
پیوست بهم خونِ رود ارس و امان
مزدور اجانب را پادافَرِه کیفر داد
با فَرّ خداوندی شاهنشه با ایمان
◾️
آن‌سان که ادب فرمود، شاپور به والِریَن
آن‌گونه که ذوالاکتاف تاراند صف دیوان
آن‌سان که ابومسلم ،عُمّال خلافت را
آن‌گونه که "شه نادر" بر فتنه گر افغان
◾️
سرباز به تن آورد، جان را به بدن آورد
گل را به چمن آورد، شه با مدد یزدان
این فاجعه‌ی ننگین آیینه‌ی عبرت بود
آنرا که به مزدوری آلوده کند دامان
هر دشمن دیوانه، هر مغرض بیگانه
گر چشم طمع ورزد بر گوشه‌ای از ایران
پیکان و کمان گردد، شمشیر و سنان گردد
هر خار به کردستان، هر نخل به خوزستان
حاصل نبرد زین مُلک، جز مرگ و پشیمانی
یا راه به نابودی یا رخت به گورستان
◾️
هر یک وجب از خاکِ این ملک عجین گشته
با خون دل رومی، با اشک یل یونان
ما بید کهن‌سالیم، از باد نمی لرزیم
ما بَطّ سبک بالیم، بط را چه غم از طوفان
◾️
ما کوه دماوندیم، سُمّ ِ حَیَوان خورده
ناورده به ابرو خم، سر سوده سوی کیوان
این خاک مقدس را دادار غنی کرده
زآنرو که زیَد در آن، یک ملت با وجدان
یک ملت دریا دل، با عاطفه و عاقل
در بزم چنان حِلّه، در رزم چنان سوهان

@paniranist کانال خبری پان ایرانیست
#سروده ای از شاعر هم‌تبار و هم‌زبان خراسانی(افغانستانی) برای #زلزله‌ زدگان استان #کرمانشاه

از دیار پهلوانان می‌رسد فریادها
قصر شیرین واژگون شد بر سر فرهادها

غیرت این کوچه‌ها از هر نسیمی سرشکست
حال بر ویرانه می‌رقصد غبار و بادها

کُرد من با سم اسب خود زمین را رام کن
ای شکوه ماندگار از تاج‌وتخت مادها

کرد یعنی مردی و غیرت، شهامت در نبرد
هیچ توصیفی نداری غیر از این در یادها

قامتت را راست کن از زیر این آوار تا
شک کند بر استواری خودش فولادها

موج این لرزش گذشت از کوه‌ها و دشت‌ها
با شما لرزید کابل، بلخ و عشق‌آبادها...

@paniranist