کانال خبری پان‌ايرانيست

#علینقی_عالیخانی
Канал
Логотип телеграм канала کانال خبری پان‌ايرانيست
@paniranistПродвигать
2,53 тыс.
подписчиков
7,67 тыс.
фото
6,62 тыс.
видео
2,77 тыс.
ссылок
شبکه‌های اجتماعی حزب پان‌ایرانیست: تارنما www.Paniranist.party فیس‌بوک Fb.com/paniranist.info اینستاگرام instagram.com/paniranist.party توییتر https://twitter.com/paniranist_info یوتیوب https://www.youtube.com/c/paniranistinfo/
❇️ فرمان تاریخی رییس، سرآغازی بر مکتب پان ایرانیسم

🔻توضیح: با پدید آمدن جریان فرقه دموکرات پیشه‌وری، نوجوانانی که سال‌ها پیش از آن گرد آمده بوند،کوشش های زیرزمینی را برای مبارزه مردمی با اشرار فرقه دموکرات آغاز کردند. این گروه هم اندیشان با نام‌هایی چون انجمن محصلین، باشگاه ایران‌دوست، گروه رستاخیز ملی نامیده می‌شد. نوجوانان اعضای این گروه ۱۵ تا ۲۰ نفره شامل محسن پزشکپور، محمدرضا عاملی‌تهرانی، ابوالقاسم پورهاشمی، مهدی بهره‌مند، هرمز دری، برادران ضیایی، برادران زهره و برادران جوان از دانش آموزان دبستان امیر معزی و تعدادی از نوجوانان آن محله از جمله پرویز صفیاری و فرید سیاح سپانلو بودند.

🔻این دوره از فعالیت‌های گروه به دوره #انجمن معروف است. اعضای انجمن با خارج شدن نیروهای انگلیسی از تهران و باقی ماندن برخی از تجهیزات نظامی آن‌ها در امیرآباد، در پی آن بر آمدند تا با استفاده از مواد منفجره باقی مانده‌ی متفقین برخی از عناصر وابسته به بیگانه و خائنین را تنبیه کنند.

در هشتم خردادماه ۱۳۲۵ علیرضا رییس، یکی از هموندان شاخه نظامی این گروه  ناسیونالیستی به هنگام ساختن بمب دستی و باز کردن سر نارنجک به علت انفجار به شهادت رسید.
یک سال پس از شهادت علیرضا رییس در پانزدهم شهریور ۱۳۲۶ هسته مرکزی این گروه میهن‌پرست با گردآمدن در کنار رود کرج میثاقی را با خون خود امضا کردند و برای نخستین بار در آن پیمان‌نامه که به «فرمان رییس» معروف و توسط محسن پزشکپور نوشته شده بود از لفظ "#پان_ایرانیسم" برای نامیدن اندیشه‌های خود استفاده کردند. از این تاریخ به بعد "مکتب پان ایرانیسم" به رهبری محسن پزشکپور تشکیل گردید. در همین سال‌ها کتاب ایدئدولوژیک "ما چه می خواهیم؟" از سوی محسن پزشکپور برای تبیین خواست‌ها و آرمان‌ها مکتب پان ایرانیسم نوشته شد. در سال ۱۳۲۹ کتاب "بنیاد مکتب پان ایرانیسم" به قلم #محسن_پزشکپور ، #محمدرضا_عاملی_تهرانی و #علینقی_عالیخانی  نگارش و چاپ گردید.


❇️متن «فرمان_رییس»❇️

«ما بنیان گذاران انجمن، که نخستین پایه‌ی ایران پرستی را به روی شانه‌های خود برپا کردیم، امروز در این ساعت به خاطر آن که انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییر ناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوید رهسپار سازیم و به خاطر آن که آرزو و ایده مشترکی را که همگی در قلب داریم تقدیم جامعه‌ی ایرانی نموده و مبنای تعلیمات و فلسفه و کلیه عقاید انجمن خویش سازیم می‌گوییم  #پان_ایرانیسم آن آرزوی  مقدسی است که بر قلوب جملگی حکومت می‌کند.
اکنون به خدای خود و شرافت انجمن خود و به خون نخستین شهید و سرباز فداکار انجمن علیرضا رییس سوگند یاد می‌کنیم که برای همیشه و تا ابد جز پان‌ایرانیسم برای خود هدف و آرزویی تخصیص ندهیم و ایران را جز به سوی این آینده درخشان و دوست داشتنی نرانیم.
ای آیندگان، ای کسانی که روزی زمام امور انجمن کنونی ما را در دست می گیرید.
مردان مبارز- کسانی که برای عظمت ایران به سازمان مقدس ما می‌پیوندید، زمام‌داران، ای افرادی که فرزندان داریوش و کوروش حکومت می‌کنید، ای خواننده‌ی عزیز، شاید وقتی که این سطور را می‌خوانی اجساد ما خاک شده باشد؛ شاید که جای ما کنج زندان باشد و شاید به جرم وطن پرستی آواره‌ی کوه و دشت باشیم، یا قلوب ما را که کانون آتش ایران پرستی است تیرهای جان‌گداز دشمنان میهن سوراخ سوراخ نموده باشد، اما از تو می‌خواهیم و به تو می‌گوییم و تو را به اهورامزدا خدای بزرگ ایران سوگند می‌دهیم که به پاس احترام روح شهدای ایران و به یاد بنیان گزاران انجمن و به خاطر عظمت ایران و برای همیشه تو نیز یک آرمان داشته باشی و متعقد به یک عقیده‌ی کلی گردی، پان ایرانیسم.
شاید این  آرزو در زمان ما و در دوره ی تو به حقیقت نپیوندد، اما باشد، تو موظفی ذره ای از این اخگر را که در سینه داری در قلوب دیگران و آیندگان وارد کنی تا سینه به سینه بگردد و خاموش نشود مطمئن باش روزی می‌رسدکه این آتش، پلیدی‌ها را بسوزاند و جز پاکی چیزی برجای نگذارد، تا آن روز این وصیت ماست شما هاله‌ی سیاه را از پرچم ایران برنگیرید‌، این هاله نشانه‌ی عزاداری و ماتم ماست تا وقتی که به هدف مقدس خود نرسیده‌اید تا زمانی که عظمت ایران را اعاده ننموده‌اید شما را به ناموس وطن سوگند این هاله را برنگیرید و نعره کشان بگویید:
«به پیش برای محو این هاله‌ی سیاه، به پیش برای روز تاریخی و مقدس»
آن روزِ سعادت‌بارِ فرح بخش، آن روز برای نخستین بار پرچم سه رنگ ما بدون هاله سیاه در دست جوانان فداکار ایران و سربازان غیور  انجمن در اهتراز خواهد بود.
هم وطنان درود بر شما و شهدای ایران، درود بر قهرمان پیش آهنگ و شهید راه آزادی ایران، علیرضا رییس؛ ایران را به شما می سپاریم و شما را به  اهورامزدا.
پاینده ایران
@paniranist
❇️ فرمان تاریخی رییس، سرآغازی بر مکتب پان ایرانیسم

🔻توضیح: با پدید آمدن جریان فرقه دموکرات پیشه‌وری، نوجوانانی که سال‌ها پیش از آن گرد آمده بوند،کوشش های زیرزمینی را برای مبارزه مردمی با اشرار فرقه دموکرات آغاز کردند. این گروه هم اندیشان با نام‌هایی چون انجمن محصلین، باشگاه ایران‌دوست، گروه رستاخیز ملی نامیده می‌شد. نوجوانان اعضای این گروه ۱۵ تا ۲۰ نفره شامل محسن پزشکپور، محمدرضا عاملی‌تهرانی، ابوالقاسم پورهاشمی، مهدی بهره‌مند، هرمز دری، برادران ضیایی، برادران زهره و برادران جوان از دانش آموزان دبستان امیر معزی و تعدادی از نوجوانان آن محله از جمله پرویز صفیاری و فرید سیاح سپانلو بودند.

🔻این دوره از فعالیت‌های گروه به دوره #انجمن معروف است. اعضای انجمن با خارج شدن نیروهای انگلیسی از تهران و باقی ماندن برخی از تجهیزات نظامی آن‌ها در امیرآباد، در پی آن بر آمدند تا با استفاده از مواد منفجره باقی مانده‌ی متفقین برخی از عناصر وابسته به بیگانه و خائنین را تنبیه کنند.

در هشتم خردادماه ۱۳۲۵ علیرضا رییس، یکی از هموندان شاخه نظامی این گروه  ناسیونالیستی به هنگام ساختن بمب دستی و باز کردن سر نارنجک به علت انفجار به شهادت رسید.
یک سال پس از شهادت علیرضا رییس در پانزدهم شهریور ۱۳۲۶ هسته مرکزی این گروه میهن‌پرست با گردآمدن در کنار رود کرج میثاقی را با خون خود امضا کردند و برای نخستین بار در آن پیمان‌نامه که به «فرمان رییس» معروف و توسط محسن پزشکپور نوشته شده بود از لفظ "#پان_ایرانیسم" برای نامیدن اندیشه‌های خود استفاده کردند. از این تاریخ به بعد "مکتب پان ایرانیسم" به رهبری محسن پزشکپور تشکیل گردید. در همین سال‌ها کتاب ایدئدولوژیک "ما چه می خواهیم؟" از سوی محسن پزشکپور برای تبیین خواست‌ها و آرمان‌ها مکتب پان ایرانیسم نوشته شد. در سال ۱۳۲۹ کتاب "بنیاد مکتب پان ایرانیسم" به قلم #محسن_پزشکپور ، #محمدرضا_عاملی_تهرانی و #علینقی_عالیخانی  نگارش و چاپ گردید.


❇️متن «فرمان_رییس»❇️

«ما بنیان گذاران انجمن، که نخستین پایه‌ی ایران پرستی را به روی شانه‌های خود برپا کردیم، امروز در این ساعت به خاطر آن که انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییر ناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوید رهسپار سازیم و به خاطر آن که آرزو و ایده مشترکی را که همگی در قلب داریم تقدیم جامعه‌ی ایرانی نموده و مبنای تعلیمات و فلسفه و کلیه عقاید انجمن خویش سازیم می‌گوییم  #پان_ایرانیسم آن آرزوی  مقدسی است که بر قلوب جملگی حکومت می‌کند.
اکنون به خدای خود و شرافت انجمن خود و به خون نخستین شهید و سرباز فداکار انجمن علیرضا رییس سوگند یاد می‌کنیم که برای همیشه و تا ابد جز پان‌ایرانیسم برای خود هدف و آرزویی تخصیص ندهیم و ایران را جز به سوی این آینده درخشان و دوست داشتنی نرانیم.
ای آیندگان، ای کسانی که روزی زمام امور انجمن کنونی ما را در دست می گیرید.
مردان مبارز- کسانی که برای عظمت ایران به سازمان مقدس ما می‌پیوندید، زمام‌داران، ای افرادی که فرزندان داریوش و کوروش حکومت می‌کنید، ای خواننده‌ی عزیز، شاید وقتی که این سطور را می‌خوانی اجساد ما خاک شده باشد؛ شاید که جای ما کنج زندان باشد و شاید به جرم وطن پرستی آواره‌ی کوه و دشت باشیم، یا قلوب ما را که کانون آتش ایران پرستی است تیرهای جان‌گداز دشمنان میهن سوراخ سوراخ نموده باشد، اما از تو می‌خواهیم و به تو می‌گوییم و تو را به اهورامزدا خدای بزرگ ایران سوگند می‌دهیم که به پاس احترام روح شهدای ایران و به یاد بنیان گزاران انجمن و به خاطر عظمت ایران و برای همیشه تو نیز یک آرمان داشته باشی و متعقد به یک عقیده‌ی کلی گردی، پان ایرانیسم.
شاید این  آرزو در زمان ما و در دوره ی تو به حقیقت نپیوندد، اما باشد، تو موظفی ذره ای از این اخگر را که در سینه داری در قلوب دیگران و آیندگان وارد کنی تا سینه به سینه بگردد و خاموش نشود مطمئن باش روزی می‌رسدکه این آتش، پلیدی‌ها را بسوزاند و جز پاکی چیزی برجای نگذارد، تا آن روز این وصیت ماست شما هاله‌ی سیاه را از پرچم ایران برنگیرید‌، این هاله نشانه‌ی عزاداری و ماتم ماست تا وقتی که به هدف مقدس خود نرسیده‌اید تا زمانی که عظمت ایران را اعاده ننموده‌اید شما را به ناموس وطن سوگند این هاله را برنگیرید و نعره کشان بگویید:
«به پیش برای محو این هاله‌ی سیاه، به پیش برای روز تاریخی و مقدس»
آن روزِ سعادت‌بارِ فرح بخش، آن روز برای نخستین بار پرچم سه رنگ ما بدون هاله سیاه در دست جوانان فداکار ایران و سربازان غیور  انجمن در اهتراز خواهد بود.
هم وطنان درود بر شما و شهدای ایران، درود بر قهرمان پیش آهنگ و شهید راه آزادی ایران، علیرضا رییس؛ ایران را به شما می سپاریم و شما را به  اهورامزدا.
پاینده ایران
@paniranist
تاریخچه #مکتب_پان_ایرانیسم به روایت  سرور مهندس #رضا_کرمانی

بخش ۳

«باشگاه ایران دوست» گذشته از ادامه‌ی مبارزات خود، همچنان درصدد ایجاد هم آهنگی با گروه‌های دیگر، برای برپاسازی جبهه‌ای وسیع از مبارزان جوان و میهن‌پرست بود. در این مورد ما با نهایت صمیمیت و خلوص نیت، به دنبال همراهان و همگامان  دیگر می‌گشتیم. 
گذشته از من[#محسن_پزشکپور] و «آژیر»[محمدرضا #عاملی_تهرانی ] اسامی چند تن از فعالین باشگاه ایران دوست در آن هنگام به این شرح است: علینقی عالیخانی – ناصر معاضدی – فرخ نیش آق ولی – خداداد فرمانفرمائیان – پرویز صفیاری – فرید سیاح سپانلو

مجله ی دست نویس بهار ایران که یک مجله دست نویس بود در باشگاه ایران دوست منتشر شد (توسط پزشکپور و معاضدی)که بالای آن نوشته بود :

شعارماست امیری و جان فداکردن
ز بهر میهن خود، سرزتن جدا کردن

🔻 #علینقی_عالیخانی – دانش آموز دوم دبیرستان بود که توسط ناصر معاضدی که از موسسان باشگاه ایران دوست بود، برای پیوستن به نهضت معرفی گردید. علینقی عالیخانی، فرزند عابدین عالیخانی، از هوش و استعداد لازم برخوردار بود و در فعالیت‌های تحصیلی خود نیز کوشا و ساعی بود. 
در اندک زمانی، موقعیت مناسبی در صفوف نهضت یافت. همکاری‌های او تا سالیان دراز ادامه داشت. او یکی از سه تن اعضای شورای تنظیم کننده کتاب «بنیاد مکتب پان ایرانیسم» بود.
علینقی عالیخانی پس از گذراندن دوره لیسانس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، برای گذراندن دوره دکترا به پاریس عزیمت نمود.  او پس از طی مراحلی، در دولت عَلَم به وزارت صنایع و سپس در کابینه ی بعدی برای سالیان بسیار، در پست وزارت اقتصاد قرار داشت. مدتی نیز ریاست دانشگاه تهران را به عهده او گذاردند.
@paniranist
🔻#ناصر_معاضدی – از سال اول در دبیرستان البرز با نگارنده[#محسن_پزشکپور] هم‌کلاس بود. از همان هنگام او به فعالیت‌های نهضت پیوست. ناصر معاضدی فرزندی از خانواده ای از اهالی کرمانشاه بود. او عضو صمیمی، مبارز و کوشنده بود اما، حساسیت شدیدی که وجود او را دربرگرفته بود، مدام تن و روان را با ناملایمات و دگرگونی‌های بسیار درگیر نمود.
او پس از طی دوره ی اول دبیرستان به فعالیت هنری در زمینه‌ی تهیه فیلم و سناریو و هنرپیشگی پرداخت. هرچند در سالیان اخیر‌، توانایی ادامه‌ی فعالیت‌های تشکیلاتی را نداشت، اما همواره روابط صمیمانه و مشتاقانهی خود را با نهضت ابراز می نمود.

🔻#فرخ_نبیش_آق_ولی – فرزند نبیش آق ولی، یکی از مردان با فضیلت و از شاعران دوره معاصر است و از سال اول دبیرستان با یکدیگر هم‌درس بودیم. تا هنگامی که در ایران بود (سال چهارم دبیرستان) همکاری خود را با نهضت ادامه می داد.

🔻#خداد_فرمانفرییان – سال اول دبیرستان بود که [به] وسیله‌ی «آژیر» به نهضت معرفی گردید. پس از چندی، نشست‌های «باشگاه ایران دوست » در منزل او که در خیابان هدایت، میدان دروازه دولت واقع بود، برگزار می‌شد. از سال سوم دبیرستان برای ادامه تحصیلات به بیروت و سپس به آمریکا رفت چند سال پس از عزیمت او، عملاً روابط تشکیلاتی او با نهضت قطع شد. او مدتها مدیریت بانک مرکزی و سپس سازمان برنامه بودجه را به عهده داشت.

🔻#پرویز_صفیاری – در آن هنگام مسن‌ترین عضو نهضت بود. آموزگار دبستان‌های تهران و سپس دبیر ورزش برخی از دبیرستان‌ها شد. کم ادعا و شاید کم کار، اما صمیمی و وفادار بود. این ویژگی را با نهضت همچنان ادامه داد.

🔻#فرید_سیاح_سپانلو –  از دوستان هم محله‌ی من بود. هردو سال اول دبیرستان بودیم که با یکدیگر آشنا شدیم. او به عضویت انجمن نیز نائل گردید‌. در روحیه و رفتار توفنده و ناآرام او، رگه های بسیار صمیمیت و مهربانی هست. او تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و امور حسابداری ادامه داد و فوق لیسانس را در آمریکا گرفت. تا مدیریت کل وزارت دارائی، خدمات دولتی را ادامه داد.



@paniranist
❇️ فرمان تاریخی رییس، سرآغازی بر مکتب پان ایرانیسم

🔻توضیح: با پدید آمدن جریان فرقه دموکرات پیشه‌وری، نوجوانانی که سال‌ها پیش از آن گرد آمده بوند،کوشش های زیرزمینی را برای مبارزه مردمی با اشرار فرقه دموکرات آغاز کردند. این گروه هم اندیشان با نام‌هایی چون انجمن محصلین، باشگاه ایران‌دوست، گروه رستاخیز ملی نامیده می‌شد. نوجوانان اعضای این گروه ۱۵ تا ۲۰ نفره شامل محسن پزشکپور، محمدرضا عاملی‌تهرانی، ابوالقاسم پورهاشمی، مهدی بهره‌مند، هرمز دری، برادران ضیایی، برادران زهره و برادران جوان از دانش آموزان دبستان امیر معزی و تعدادی از نوجوانان آن محله از جمله پرویز صفیاری و فرید سیاح سپانلو بودند.

🔻این دوره از فعالیت‌های گروه به دوره #انجمن معروف است. اعضای انجمن با خارج شدن نیروهای انگلیسی از تهران و باقی ماندن برخی از تجهیزات نظامی آن‌ها در امیرآباد، در پی آن بر آمدند تا با استفاده از مواد منفجره باقی مانده‌ی متفقین برخی از عناصر وابسته به بیگانه و خائنین را تنبیه کنند.

در هشتم خردادماه ۱۳۲۵ علیرضا رییس، یکی از هموندان شاخه نظامی این گروه  ناسیونالیستی به هنگام ساختن بمب دستی و باز کردن سر نارنجک به علت انفجار به شهادت رسید.
با شهادت علیرضا رییس، این گروه ملی‌گرا از سوی دولت وقت شناسایی شده و برخی از اعضای آن برای مدتی دستگیر شدند. یک سال پس از شهادت علیرضا رییس در پانزدهم شهریور ۱۳۲۶ هسته مرکزی این گروه میهن‌پرست با گردآمدن در کنار رود کرج میثاقی را با خون خود امضا کردند و برای نخستین بار در آن پیمان‌نامه که به «فرمان رییس» معروف و توسط محسن پزشکپور نوشته شده بود از لفظ "#پان_ایرانیسم" برای نامیدن اندیشه‌های خود استفاده کردند. از این تاریخ به بعد "مکتب پان ایرانیسم" به رهبری محسن پزشکپور تشکیل گردید. در همین سال‌ها کتاب ایدئدولوژیک "ما چه می خواهیم؟" از سوی محسن پزشکپور برای تبیین خواست‌ها و آرمان‌ها مکتب پان ایرانیسم نوشته شد. در سال ۱۳۲۹ کتاب "بنیاد مکتب پان ایرانیسم" به قلم #محسن_پزشکپور ، #محمدرضا_عاملی_تهرانی و #علینقی_عالیخانی  نگارش و چاپ گردید.


❇️متن «فرمان_رییس»❇️

«ما بنیان گذاران انجمن، که نخستین پایه‌ی ایران پرستی را به روی شانه‌های خود برپا کردیم، امروز در این ساعت به خاطر آن که انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییر ناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوید رهسپار سازیم و به خاطر آن که آرزو و ایده مشترکی را که همگی در قلب داریم تقدیم جامعه‌ی ایرانی نموده و مبنای تعلیمات و فلسفه و کلیه عقاید انجمن خویش سازیم می‌گوییم  #پان_ایرانیسم آن آرزوی  مقدسی است که بر قلوب جملگی حکومت می‌کند.
اکنون به خدای خود و شرافت انجمن خود و به خون نخستین شهید و سرباز فداکار انجمن علیرضا رییس سوگند یاد می‌کنیم که برای همیشه و تا ابد جز پان‌ایرانیسم برای خود هدف و آرزویی تخصیص ندهیم و ایران را جز به سوی این آینده درخشان و دوست داشتنی نرانیم.
ای آیندگان، ای کسانی که روزی زمام امور انجمن کنونی ما را در دست می گیرید.
مردان مبارز- کسانی که برای عظمت ایران به سازمان مقدس ما می‌پیوندید، زمام‌داران، ای افرادی که فرزندان داریوش و کوروش حکومت می‌کنید، ای خواننده‌ی عزیز، شاید وقتی که این سطور را می‌خوانی اجساد ما خاک شده باشد؛ شاید که جای ما کنج زندان باشد و شاید به جرم وطن پرستی آواره‌ی کوه و دشت باشیم، یا قلوب ما را که کانون آتش ایران پرستی است تیرهای جان‌گداز دشمنان میهن سوراخ سوراخ نموده باشد، اما از تو می‌خواهیم و به تو می‌گوییم و تو را به اهورامزدا خدای بزرگ ایران سوگند می‌دهیم که به پاس احترام روح شهدای ایران و به یاد بنیان گزاران انجمن و به خاطر عظمت ایران و برای همیشه تو نیز یک آرمان داشته باشی و متعقد به یک عقیده‌ی کلی گردی، پان ایرانیسم.
شاید این  آرزو در زمان ما و در دوره ی تو به حقیقت نپیوندد، اما باشد، تو موظفی ذره ای از این اخگر را که در سینه داری در قلوب دیگران و آیندگان وارد کنی تا سینه به سینه بگردد و خاموش نشود مطمئن باش روزی می‌رسدکه این آتش، پلیدی‌ها را بسوزاند و جز پاکی چیزی برجای نگذارد، تا آن روز این وصیت ماست شما هاله‌ی سیاه را از پرچم ایران برنگیرید‌، این هاله نشانه‌ی عزاداری و ماتم ماست تا وقتی که به هدف مقدس خود نرسیده‌اید تا زمانی که عظمت ایران را اعاده ننموده‌اید شما را به ناموس وطن سوگند این هاله را برنگیرید و نعره کشان بگویید:
«به پیش برای محو این هاله‌ی سیاه، به پیش برای روز تاریخی و مقدس»
آن روزِ سعادت‌بارِ فرح بخش، آن روز برای نخستین بار پرچم سه رنگ ما بدون هاله سیاه در دست جوانان فداکار ایران و سربازان غیور  انجمن در اهتراز خواهد بود.
هم وطنان درود بر شما و شهدای ایران، درود بر قهرمان پیش آهنگ و شهید راه آزادی ایران، علیرضا رییس؛ ایران را به شما می سپاریم و شما را به  اهورامزدا.
پاینده ایران
@paniranist
تاریخچه #مکتب_پان_ایرانیسم به روایت سرور مهندس #رضا_کرمانی

بخش ۳

«باشگاه ایران دوست» گذشته از ادامه‌ی مبارزات خود، همچنان درصدد ایجاد هم آهنگی با گروه‌های دیگر، برای برپاسازی جبهه‌ای وسیع از مبارزان جوان و میهن‌پرست بود. در این مورد ما با نهایت صمیمیت و خلوص نیت، به دنبال همراهان و همگامان دیگر می‌گشتیم.
گذشته از من[#محسن_پزشکپور] و «آژیر»[محمدرضا #عاملی_تهرانی ] اسامی چند تن از فعالین باشگاه ایران دوست در آن هنگام به این شرح است: علینقی عالیخانی – ناصر معاضدی – فرخ نیش آق ولی – خداداد فرمانفرمائیان – پرویز صفیاری – فرید سیاح سپانلو

مجله ی دست نویس بهار ایران که یک مجله دست نویس بود در باشگاه ایران دوست منتشر شد (توسط پزشکپور و معاضدی)که بالای آن نوشته بود :

شعارماست امیری و جان فداکردن
ز بهر میهن خود، سرزتن جدا کردن

🔻 #علینقی_عالیخانی – دانش آموز دوم دبیرستان بود که توسط ناصر معاضدی که از موسسان باشگاه ایران دوست بود، برای پیوستن به نهضت معرفی گردید. علینقی عالیخانی، فرزند عابدین عالیخانی، از هوش و استعداد لازم برخوردار بود و در فعالیت‌های تحصیلی خود نیز کوشا و ساعی بود.
در اندک زمانی، موقعیت مناسبی در صفوف نهضت یافت. همکاری‌های او تا سالیان دراز ادامه داشت. او یکی از سه تن اعضای شورای تنظیم کننده کتاب «بنیاد مکتب پان ایرانیسم» بود.
علینقی عالیخانی پس از گذراندن دوره لیسانس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، برای گذراندن دوره دکترا به پاریس عزیمت نمود. او پس از طی مراحلی، در دولت عَلَم به وزارت صنایع و سپس در کابینه ی بعدی برای سالیان بسیار، در پست وزارت اقتصاد قرار داشت. مدتی نیز ریاست دانشگاه تهران را به عهده او گذاردند.
@paniranist
🔻#ناصر_معاضدی – از سال اول در دبیرستان البرز با نگارنده[#محسن_پزشکپور] هم‌کلاس بود. از همان هنگام او به فعالیت‌های نهضت پیوست. ناصر معاضدی فرزندی از خانواده ای از اهالی کرمانشاه بود. او عضو صمیمی، مبارز و کوشنده بود اما، حساسیت شدیدی که وجود او را دربرگرفته بود، مدام تن و روان را با ناملایمات و دگرگونی‌های بسیار درگیر نمود.
او پس از طی دوره ی اول دبیرستان به فعالیت هنری در زمینه‌ی تهیه فیلم و سناریو و هنرپیشگی پرداخت. هرچند در سالیان اخیر‌، توانایی ادامه‌ی فعالیت‌های تشکیلاتی را نداشت، اما همواره روابط صمیمانه و مشتاقانهی خود را با نهضت ابراز می نمود.

🔻#فرخ_نبیش_آق_ولی – فرزند نبیش آق ولی، یکی از مردان با فضیلت و از شاعران دوره معاصر است و از سال اول دبیرستان با یکدیگر هم‌درس بودیم. تا هنگامی که در ایران بود (سال چهارم دبیرستان) همکاری خود را با نهضت ادامه می داد.

🔻#خداد_فرمانفرییان – سال اول دبیرستان بود که [به] وسیله‌ی «آژیر» به نهضت معرفی گردید. پس از چندی، نشست‌های «باشگاه ایران دوست » در منزل او که در خیابان هدایت، میدان دروازه دولت واقع بود، برگزار می‌شد. از سال سوم دبیرستان برای ادامه تحصیلات به بیروت و سپس به آمریکا رفت چند سال پس از عزیمت او، عملاً روابط تشکیلاتی او با نهضت قطع شد. او مدتها مدیریت بانک مرکزی و سپس سازمان برنامه بودجه را به عهده داشت.

🔻#پرویز_صفیاری – در آن هنگام مسن‌ترین عضو نهضت بود. آموزگار دبستان‌های تهران و سپس دبیر ورزش برخی از دبیرستان‌ها شد. کم ادعا و شاید کم کار، اما صمیمی و وفادار بود. این ویژگی را با نهضت همچنان ادامه داد.

🔻#فرید_سیاح_سپانلو – از دوستان هم محله‌ی من بود. هردو سال اول دبیرستان بودیم که با یکدیگر آشنا شدیم. او به عضویت انجمن نیز نائل گردید‌. در روحیه و رفتار توفنده و ناآرام او، رگه های بسیار صمیمیت و مهربانی هست. او تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و امور حسابداری ادامه داد و فوق لیسانس را در آمریکا گرفت. تا مدیریت کل وزارت دارائی، خدمات دولتی را ادامه داد.



@paniranist
❇️ سالروز درگذشت علینقی عالیخانی از بنیانگذاران مکتب پان ایرانیسم و وزیر اقتصاد دوران طلایی اقتصاد ایران


🔻دکتر #علینقی_عالیخانی اقتصاددان برجسته ۴ تیرماه در سن ۹۱ سالگی در آمریکا درگذشت.

🔻دکتر عالیخانی به همراه #محسن_پزشکپور و #محمدرضا_عاملی_تهرانی از بنیانگذاران #مکتب_پان_ایرانیسم در دهه ۱۳۲۰ بود.
وی یکی از سه نویسنده نخستین مانیفست پان ایرانیست‌ها به نام "بنیاد مکتب پان ایرانیسم" بود که در سال ۱۳۲۹ منتشر شد.

🔻این اقتصاددان برجسته در میانه دهه ۱۳۳۰ دکترای اقتصاد دولتی خود را از دانشگاه پاریس دریافت کرد و از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۸ در دولتهای علم، منصور و هویدا وزیر اقتصاد بود.

🔻شکوفایی اقتصادی و صنعتی ایران در آن دوران مرهون تلاش‌های وی و مجموعه تکنوکرات‌های میهن پرست تحت مدیرتش در وزارتخانه اقتصاد بود. طرح اصلاحات ارضی در دوره صدارت او انجام پذیرفت.

🔻دکتر عالیخانی در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ ریاست دانشگاه تهران را بر عهده داشت و باعث و بانی ایجاد تحولاتی در دانشگاه شد.

یادش گرامی باد

@paniranist
تاریخچه #مکتب_پان_ایرانیسم به روایت سرور مهندس #رضا_کرمانی

بخش ۳

«باشگاه ایران دوست» گذشته از ادامه‌ی مبارزات خود، همچنان درصدد ایجاد هم آهنگی با گروه‌های دیگر، برای برپاسازی جبهه‌ای وسیع از مبارزان جوان و میهن‌پرست بود. در این مورد ما با نهایت صمیمیت و خلوص نیت، به دنبال همراهان و همگامان دیگر می‌گشتیم.
گذشته از من[#محسن_پزشکپور] و «آژیر»[محمدرضا #عاملی_تهرانی ] اسامی چند تن از فعالین باشگاه ایران دوست در آن هنگام به این شرح است: علینقی عالیخانی – ناصر معاضدی – فرخ نیش آق ولی – خداداد فرمانفرمائیان – پرویز صفیاری – فرید سیاح سپانلو

مجله ی دست نویس بهار ایران که یک مجله دست نویس بود در باشگاه ایران دوست منتشر شد (توسط پزشکپور و معاضدی)که بالای آن نوشته بود :

شعارماست امیری و جان فداکردن
ز بهر میهن خود، سرزتن جدا کردن

🔻 #علینقی_عالیخانی – دانش آموز دوم دبیرستان بود که توسط ناصر معاضدی که از موسسان باشگاه ایران دوست بود، برای پیوستن به نهضت معرفی گردید. علینقی عالیخانی، فرزند عابدین عالیخانی، از هوش و استعداد لازم برخوردار بود و در فعالیت‌های تحصیلی خود نیز کوشا و ساعی بود.
در اندک زمانی، موقعیت مناسبی در صفوف نهضت یافت. همکاری‌های او تا سالیان دراز ادامه داشت. او یکی از سه تن اعضای شورای تنظیم کننده کتاب «بنیاد مکتب پان ایرانیسم» بود.
علینقی عالیخانی پس از گذراندن دوره لیسانس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، برای گذراندن دوره دکترا به پاریس عزیمت نمود. او پس از طی مراحلی، در دولت عَلَم به وزارت صنایع و سپس در کابینه ی بعدی برای سالیان بسیار، در پست وزارت اقتصاد قرار داشت. مدتی نیز ریاست دانشگاه تهران را به عهده او گذاردند.
@paniranist
🔻#ناصر_معاضدی – از سال اول در دبیرستان البرز با نگارنده[#محسن_پزشکپور] هم‌کلاس بود. از همان هنگام او به فعالیت‌های نهضت پیوست. ناصر معاضدی فرزندی از خانواده ای از اهالی کرمانشاه بود. او عضو صمیمی، مبارز و کوشنده بود اما، حساسیت شدیدی که وجود او را دربرگرفته بود، مدام تن و روان را با ناملایمات و دگرگونی‌های بسیار درگیر نمود.
او پس از طی دوره ی اول دبیرستان به فعالیت هنری در زمینه‌ی تهیه فیلم و سناریو و هنرپیشگی پرداخت. هرچند در سالیان اخیر‌، توانایی ادامه‌ی فعالیت‌های تشکیلاتی را نداشت، اما همواره روابط صمیمانه و مشتاقانهی خود را با نهضت ابراز می نمود.

🔻#فرخ_نبیش_آق_ولی – فرزند نبیش آق ولی، یکی از مردان با فضیلت و از شاعران دوره معاصر است و از سال اول دبیرستان با یکدیگر هم‌درس بودیم. تا هنگامی که در ایران بود (سال چهارم دبیرستان) همکاری خود را با نهضت ادامه می داد.

🔻#خداد_فرمانفرییان – سال اول دبیرستان بود که [به] وسیله‌ی «آژیر» به نهضت معرفی گردید. پس از چندی، نشست‌های «باشگاه ایران دوست » در منزل او که در خیابان هدایت، میدان دروازه دولت واقع بود، برگزار می‌شد. از سال سوم دبیرستان برای ادامه تحصیلات به بیروت و سپس به آمریکا رفت چند سال پس از عزیمت او، عملاً روابط تشکیلاتی او با نهضت قطع شد. او مدتها مدیریت بانک مرکزی و سپس سازمان برنامه بودجه را به عهده داشت.

🔻#پرویز_صفیاری – در آن هنگام مسن‌ترین عضو نهضت بود. آموزگار دبستان‌های تهران و سپس دبیر ورزش برخی از دبیرستان‌ها شد. کم ادعا و شاید کم کار، اما صمیمی و وفادار بود. این ویژگی را با نهضت همچنان ادامه داد.

🔻#فرید_سیاح_سپانلو – از دوستان هم محله‌ی من بود. هردو سال اول دبیرستان بودیم که با یکدیگر آشنا شدیم. او به عضویت انجمن نیز نائل گردید‌. در روحیه و رفتار توفنده و ناآرام او، رگه های بسیار صمیمیت و مهربانی هست. او تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و امور حسابداری ادامه داد و فوق لیسانس را در آمریکا گرفت. تا مدیریت کل وزارت دارائی، خدمات دولتی را ادامه داد.



@paniranist
✴️ علینقی عالیخانی از بنیانگذاران مکتب پان ایرانیسم و وزیر اقتصاد در گذشت


🔸دکتر #علینقی_عالیخانی اقتصاددان برجسته امروز ۴ تیرماه در سن ۹۱ سالگی در آمریکا درگذشت.
@paniranist
🔻دکتر عالیخانی به همراه #محسن_پزشکپور و #محمدرضا عاملی_تهرانی از بنیانگذاران #مکتب_پان_ایرانیسم در دهه ۱۳۲۰ بود.
وی یکی از سه نویسنده نخستین مانیفست پان ایرانیست ها به نام "بنیاد مکتب پان ایرانیسم" بود که در سال ۱۳۲۹ منتشر شد.

🔻این اقتصاددان برجسته در میانه دهه ۱۳۳۰ دکترای اقتصاد دولتی خود را از دانشگاه پاریس دریافت کرد و از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۸ در دولتهای علم، منصور و هویدا وزیر اقتصاد بود.

🔻شکوفایی اقتصادی و صنعتی ایران در آن دوران مرهون تلاش‌های وی و مجموعه تکنوکرات‌های میهن پرست تحت مدیرتش در وزارتخانه اقتصاد بود. طرح اصلاحات ارضی در دوره صدارت او انجام پذیرفت.

🔻دکتر عالیخانی در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ ریاست دانشگاه تهران را بر عهده داشت و باعث و بانی ایجاد تحولاتی در دانشگاه شد.

یادش گرامی باد

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر #رضا_نیازمند معاون وزیر اقتصاد و نخستین مدیر عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که رشد اقتصادی ۱۴ درصدی ایران در زمان معاونت وی و وزارت #علینقی_عالیخانی (از بنیانگذاران #مکتب_پان_ایرانیسم) در وزارت اقتصاد به وقوع پیوست.
@paniranist
🔻دوران طلایی توسعه ایران، توسط میهن پرستانی مانند مهندس #تقی_توکلی دکتر #رضا_نیازمند، برادران خیامی و... در دوره دکتر عالیخانی رقم خورد.
🔻برنامه هفت ساله توسعه هنوز هم یکی از بی‌نظیرترین برنامه‌های توسعه است و شعار همیشگی این برنامه ریزان میهن پرست این بود:
《برنامه خوب را دست آدم بی‌سواد ندهید》
🔻این جمله معیار خوبی است برای آنکه بدانیم چه تعداد افراد توانا و باسواد و میهن‌پرست هم اکنون دستشان از خدمت به کشور کوتاه شده است.

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ
تاریخچه #مکتب_پان_ایرانیسم به روایت سرور مهندس #رضا_کرمانی

بخش ۳

«باشگاه ایران دوست» گذشته از ادامه‌ی مبارزات خود، همچنان درصدد ایجاد هم آهنگی با گروه‌های دیگر، برای برپاسازی جبهه‌ای وسیع از مبارزان جوان و میهن‌پرست بود. در این مورد ما با نهایت صمیمیت و خلوص نیت، به دنبال همراهان و همگامان دیگر می‌گشتیم.
گذشته از من[#محسن_پزشکپور] و «آژیر»[محمدرضا #عاملی_تهرانی ] اسامی چند تن از فعالین باشگاه ایران دوست در آن هنگام به این شرح است: علینقی عالیخانی – ناصر معاضدی – فرخ نیش آق ولی – خداداد فرمانفرمائیان – پرویز صفیاری – فرید سیاح سپانلو

مجله ی دست نویس بهار ایران که یک مجله دست نویس بود در باشگاه ایران دوست منتشر شد (توسط پزشکپور و معاضدی)که بالای آن نوشته بود :

شعارماست امیری و جان فداکردن
ز بهر میهن خود، سرزتن جدا کردن

🔻 #علینقی_عالیخانی – دانش آموز دوم دبیرستان بود که توسط ناصر معاضدی که از موسسان باشگاه ایران دوست بود، برای پیوستن به نهضت معرفی گردید. علینقی عالیخانی، فرزند عابدین عالیخانی، از هوش و استعداد لازم برخوردار بود و در فعالیت‌های تحصیلی خود نیز کوشا و ساعی بود.
در اندک زمانی، موقعیت مناسبی در صفوف نهضت یافت. همکاری‌های او تا سالیان دراز ادامه داشت. او یکی از سه تن اعضای شورای تنظیم کننده کتاب «بنیاد مکتب پان ایرانیسم» بود.
علینقی عالیخانی پس از گذراندن دوره لیسانس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، برای گذراندن دوره دکترا به پاریس عزیمت نمود. پس از انتصاب جهانگیر تفضلی به سمت سرپرست محصلین ایرانی در پاریس، او روابط نزدیکی با علینقی عالیخانی برقرار نمود. نهضت برقراری چنین روابطی را تأیید نمی‌نمود. بنابراین روابط نهضت با عالیخانی به سردی گرایید. پس از اتمام تحصیلات او و مراجعت وی به ایران، به او تذکر داده شد که از میان همکاری با نهضت و ادامه دوستی که در پیش گرفته است، یکی از آن دو را انتخاب نماید.
عالیخانی، همکاری منفرد خود را با نظامات حاکمه ترجیح داد، بنابر این کلیه‌ی روابط تشکیلاتی و نهضتی با اوقطع شد. او پس از طی مراحلی، در دولت عَلَم که تفضلی از دوستان او بود به وزارت صنایع و سپس در کابینه ی بعدی برای سالیان بسیار، در پست وزارت اقتصاد قرار داشت. مدتی نیز ریاست دانشگاه تهران را به عهده او گذاردند.
@paniranist
🔻#ناصر_معاضدی – از سال اول در دبیرستان البرز با نگارنده[#محسن_پزشکپور] هم‌کلاس بود. از همان هنگام او به فعالیت‌های نهضت پیوست. ناصر معاضدی فرزندی از خانواده ای از اهالی کرمانشاه بود. او عضو صمیمی، مبارز و کوشنده بود اما، حساسیت شدیدی که وجود او را دربرگرفته بود، مدام تن و روان را با ناملایمات و دگرگونی‌های بسیار درگیر نمود.
او پس از طی دوره ی اول دبیرستان به فعالیت هنری در زمینه‌ی تهیه فیلم و سناریو و هنرپیشگی پرداخت. هرچند در سالیان اخیر‌، توانایی ادامه‌ی فعالیت‌های تشکیلاتی را نداشت، اما همواره روابط صمیمانه و مشتاقانهی خود را با نهضت ابراز می نمود.

🔻#فرخ_نبیش_آق_ولی – فرزند نبیش آق ولی، یکی از مردان با فضیلت و از شاعران دوره معاصر است و از سال اول دبیرستان با یکدیگر هم‌درس بودیم. تا هنگامی که در ایران بود (سال چهارم دبیرستان) همکاری خود را با نهضت ادامه می داد.

🔻#خداد_فرمانفرییان – سال اول دبیرستان بود که [به] وسیله‌ی «آژیر» به نهضت معرفی گردید. پس از چندی، نشست‌های «باشگاه ایران دوست » در منزل او که در خیابان هدایت، میدان دروازه دولت واقع بود، برگزار می‌شد. از سال سوم دبیرستان برای ادامه تحصیلات به بیروت و سپس به آمریکا رفت چند سال پس از عزیمت او، عملاً روابط تشکیلاتی او با نهضت قطع شد. او مدتها مدیریت بانک مرکزی و سپس سازمان برنامه بودجه را به عهده داشت.

🔻#پرویز_صفیاری – در آن هنگام مسن‌ترین عضو نهضت بود. آموزگار دبستان‌های تهران و سپس دبیر ورزش برخی از دبیرستان‌ها شد. کم ادعا و شاید کم کار، اما صمیمی و وفادار بود. این ویژگی را با نهضت همچنان ادامه داد.

🔻#فرید_سیاح_سپانلو – از دوستان هم محله‌ی من بود. هردو سال اول دبیرستان بودیم که با یکدیگر آشنا شدیم. او به عضویت انجمن نیز نائل گردید‌. در روحیه و رفتار توفنده و ناآرام او، رگه های بسیار صمیمیت و مهربانی هست. او تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و امور حسابداری ادامه داد و فوق لیسانس را در آمریکا گرفت. تا مدیریت کل وزارت دارائی، خدمات دولتی را ادامه داد.
🔸ادامه دارد...

تاریخچه مکتب پان ایرانیسم - مقدمه
https://t.me/paniranist/3094

تاریخچه مکتب پان ایرانیسم - بخش ۱
https://t.me/paniranist/3095

تاریخچه مکتب پان ایرانیسم - بخش ۲
https://t.me/paniranist/3097

@paniranist
فرمان تاریخی رییس، سرآغازی بر مکتب پان ایرانیسم

🔻توضیح: با پدید آمدن جریان فرقه دموکرات پیشه‌وری، نوجوانانی که سال‌ها پیش از آن گرد آمده بوند،کوشش های زیرزمینی را برای مبارزه مردمی با اشرار فرقه دموکرات آغاز کردند. این گروه هم اندیشان با نام‌هایی چون انجمن محصلین، باشگاه ایران‌دوست، گروه رستاخیز ملی نامیده می‌شد. نوجوانان اعضای این گروه ۱۵تا۲۰نفره شامل #محسن_پزشکپور، محمدرضا #عاملی_تهرانی، ابوالقاسم پورهاشمی، مهدی بهره‌مند، هرمز دری، برادران ضیایی، برادران زهره و برادران جوان از دانش آموزان دبستان امیر معزی و تعدادی از نوجوانان آن محله از جمله پرویز صفیاری و فرید سیاح سپانلو بودند.
این دوره از فعالیت‌های گروه به دوره #انجمن معروف است. اعضای انجمن با خارج شدن نیروهای انگلیسی از تهران و باقی ماندن برخی از تجهیزات نظامی آن‌ها در امیرآباد، در پی آن بر آمدند تا با استفاده از مواد منفجره باقی مانده‌ی متفقین برخی از عناصر وابسته به بیگانه و خائنین را تنبیه کنند.
در هشتم خردادماه ۱۳۲۵ علیرضا رییس، یکی از هموندان شاخه نظامی این گروه ناسیونالیستی به هنگام ساختن بمب دستی و باز کردن سر نارنجک به علت انفجار به شهادت رسید.
با شهادت علیرضا رییس، این گروه ملی‌گرا از سوی دولت وقت شناسایی شده و برخی از اعضای آن برای مدتی دستگیر شدند. یک سال پس از شهادت علیرضا رییس در پانزدهم شهریور ۱۳۲۶ هسته مرکزی این گروه میهن‌پرست با گردآمدن در کنار رود کرج میثاقی را با خون خود امضا کردند و برای نخستین بار در آن پیمان‌نامه که به «فرمان رییس» معروف و توسط #محسن_پزشکپور نوشته شده بود از لفظ "#پان_ایرانیسم" برای نامیدن اندیشه‌های خود استفاده کردند. از این تاریخ به بعد "مکتب پان ایرانیسم" به رهبری محسن پزشکپور تشکیل گردید. در همین سال‌ها کتاب ایدئدولوژیک "ما چه می خواهیم؟" از سوی محسن پزشکپور برای تبیین خواست‌ها و آرمان‌ها مکتب پان ایرانیسم نوشته شد. در سال ۱۳۲۹ کتاب "بنیاد #مکتب_پان_ایرانیسم" به قلم محسن پزشکپور، #محمدرضا_عاملی_تهرانی و #علینقی_عالیخانی نگارش و چاپ گردید.
@ paniranist

❇️متن #فرمان_رییس❇️

«ما بنیان گذاران #انجمن، که نخستین پایه‌ی ایران پرستی را به روی شانه‌های خود برپا کردیم، امروز در این ساعت به خاطر آن که انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییر ناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوید رهسپار سازیم و به خاطر آن که آرزو و ایده مشترکی را که همگی در قلب داریم تقدیم جامعه‌ی ایرانی نموده و مبنای تعلیمات و فلسفه و کلیه عقاید انجمن خویش سازیم می‌گوییم #پان_ایرانیسم آن آرزوی مقدسی است که بر قلوب جملگی حکومت می‌کند.
اکنون به خدای خود و شرافت انجمن خود و به خون نخستین شهید و سرباز فداکار انجمن علیرضا رییس سوگند یاد می‌کنیم که برای همیشه و تا ابد جز پان‌ایرانیسم برای خود هدف و آرزویی تخصیص ندهیم و ایران را جز به سوی این آینده درخشان و دوست داشتنی نرانیم.
ای آیندگان، ای کسانی که روزی زمام امور انجمن کنونی ما را در دست می گیرید.
مردان مبارز- کسانی که برای عظمت ایران به سازمان مقدس ما می‌پیوندید، زمام‌داران، ای افرادی که فرزندان داریوش و کوروش حکومت می‌کنید، ای خواننده‌ی عزیز، شاید وقتی که این سطور را می‌خوانی اجساد ما خاک شده باشد؛ شاید که جای ما کنج زندان باشد و شاید به جرم وطن پرستی آواره‌ی کوه و دشت باشیم، یا قلوب ما را که کانون آتش ایران پرستی است تیرهای جان‌گداز دشمنان میهن سوراخ سوراخ نموده باشد، اما از تو می‌خواهیم و به تو می‌گوییم و تو را به اهورامزدا خدای بزرگ ایران سوگند می‌دهیم که به پاس احترام روح شهدای ایران و به یاد بنیان گزاران انجمن و به خاطر عظمت ایران و برای همیشه تو نیز یک آرمان داشته باشی و متعقد به یک عقیده‌ی کلی گردی، پان ایرانیسم.
شاید این آرزو در زمان ما و در دوره ی تو به حقیقت نپیوندد، اما باشد، تو موظفی ذره ای از این اخگر را که در سینه داری در قلوب دیگران و آیندگان وارد کنی تا سینه به سینه بگردد و خاموش نشود مطمئن باش روزی می‌رسدکه این آتش، پلیدی‌ها را بسوزاند و جز پاکی چیزی برجای نگذارد، تا آن روز این وصیت ماست شما هاله‌ی سیاه را از پرچم ایران برنگیرید‌، این هاله نشانه‌ی عزاداری و ماتم ماست تا وقتی که به هدف مقدس خود نرسیده‌اید تا زمانی که عظمت ایران را اعاده ننموده‌اید شما را به ناموس وطن سوگند این هاله را برنگیرید و نعره کشان بگویید:
«به پیش برای محو این هاله‌ی سیاه، به پیش برای روز تاریخی و مقدس»
آن روزِ سعادت‌بارِ فرح بخش، آن روز برای نخستین بار پرچم سه رنگ ما بدون هاله سیاه در دست جوانان فداکار ایران و سربازان غیور انجمن در اهتراز خواهد بود.
هم وطنان درود بر شما و شهدای ایران، درود بر قهرمان پیش آهنگ و شهید راه آزادی ایران، علیرضا رییس؛ ایران را به شما می سپاریم و شما را به اهورامزدا. @paniranist