تاریخچه
#مکتب_پان_ایرانیسم به روایت سرور مهندس
#رضا_کرمانیبخش ۳
«باشگاه ایران دوست» گذشته از ادامهی مبارزات خود، همچنان درصدد ایجاد هم آهنگی با گروههای دیگر، برای برپاسازی جبههای وسیع از مبارزان جوان و میهنپرست بود. در این مورد ما با نهایت صمیمیت و خلوص نیت، به دنبال همراهان و همگامان دیگر میگشتیم.
گذشته از من[
#محسن_پزشکپور] و «آژیر»[محمدرضا
#عاملی_تهرانی ] اسامی چند تن از فعالین باشگاه ایران دوست در آن هنگام به این شرح است:
علینقی عالیخانی – ناصر معاضدی – فرخ نیش آق ولی – خداداد فرمانفرمائیان – پرویز صفیاری – فرید سیاح سپانلو
مجله ی دست نویس بهار ایران که یک مجله دست نویس بود در باشگاه ایران دوست منتشر شد (توسط پزشکپور و معاضدی)که بالای آن نوشته بود :
شعارماست امیری و جان فداکردن
ز بهر میهن خود، سرزتن جدا کردن
🔻 #علینقی_عالیخانی – دانش آموز دوم دبیرستان بود که توسط ناصر معاضدی که از موسسان باشگاه ایران دوست بود، برای پیوستن به نهضت معرفی گردید.
علینقی عالیخانی، فرزند عابدین
عالیخانی، از هوش و استعداد لازم برخوردار بود و در فعالیتهای تحصیلی خود نیز کوشا و ساعی بود.
در اندک زمانی، موقعیت مناسبی در صفوف نهضت یافت. همکاریهای او تا سالیان دراز ادامه داشت. او یکی از سه تن اعضای شورای تنظیم کننده کتاب «بنیاد مکتب پان ایرانیسم» بود.
علینقی عالیخانی پس از گذراندن دوره لیسانس دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، برای گذراندن دوره دکترا به پاریس عزیمت نمود. پس از انتصاب جهانگیر تفضلی به سمت سرپرست محصلین ایرانی در پاریس، او روابط نزدیکی با
علینقی عالیخانی برقرار نمود. نهضت برقراری چنین روابطی را تأیید نمینمود. بنابراین روابط نهضت با
عالیخانی به سردی گرایید. پس از اتمام تحصیلات او و مراجعت وی به ایران، به او تذکر داده شد که از میان همکاری با نهضت و ادامه دوستی که در پیش گرفته است، یکی از آن دو را انتخاب نماید.
عالیخانی، همکاری منفرد خود را با نظامات حاکمه ترجیح داد، بنابر این کلیهی روابط تشکیلاتی و نهضتی با اوقطع شد. او پس از طی مراحلی، در دولت عَلَم که تفضلی از دوستان او بود به وزارت صنایع و سپس در کابینه ی بعدی برای سالیان بسیار، در پست وزارت اقتصاد قرار داشت. مدتی نیز ریاست دانشگاه تهران را به عهده او گذاردند.
@paniranist 🔻#ناصر_معاضدی – از سال اول در دبیرستان البرز با نگارنده[
#محسن_پزشکپور] همکلاس بود. از همان هنگام او به فعالیتهای نهضت پیوست. ناصر معاضدی فرزندی از خانواده ای از اهالی کرمانشاه بود. او عضو صمیمی، مبارز و کوشنده بود اما، حساسیت شدیدی که وجود او را دربرگرفته بود، مدام تن و روان را با ناملایمات و دگرگونیهای بسیار درگیر نمود.
او پس از طی دوره ی اول دبیرستان به فعالیت هنری در زمینهی تهیه فیلم و سناریو و هنرپیشگی پرداخت. هرچند در سالیان اخیر، توانایی ادامهی فعالیتهای تشکیلاتی را نداشت، اما همواره روابط صمیمانه و مشتاقانهی خود را با نهضت ابراز می نمود.
🔻#فرخ_نبیش_آق_ولی – فرزند نبیش آق ولی، یکی از مردان با فضیلت و از شاعران دوره معاصر است و از سال اول دبیرستان با یکدیگر همدرس بودیم. تا هنگامی که در ایران بود (سال چهارم دبیرستان) همکاری خود را با نهضت ادامه می داد.
🔻#خداد_فرمانفرییان – سال اول دبیرستان بود که [به] وسیلهی «آژیر» به نهضت معرفی گردید. پس از چندی، نشستهای «باشگاه ایران دوست » در منزل او که در خیابان هدایت، میدان دروازه دولت واقع بود، برگزار میشد. از سال سوم دبیرستان برای ادامه تحصیلات به بیروت و سپس به آمریکا رفت چند سال پس از عزیمت او، عملاً روابط تشکیلاتی او با نهضت قطع شد. او مدتها مدیریت بانک مرکزی و سپس سازمان برنامه بودجه را به عهده داشت.
🔻#پرویز_صفیاری – در آن هنگام مسنترین عضو نهضت بود. آموزگار دبستانهای تهران و سپس دبیر ورزش برخی از دبیرستانها شد. کم ادعا و شاید کم کار، اما صمیمی و وفادار بود. این ویژگی را با نهضت همچنان ادامه داد.
🔻#فرید_سیاح_سپانلو – از دوستان هم محلهی من بود. هردو سال اول دبیرستان بودیم که با یکدیگر آشنا شدیم. او به عضویت انجمن نیز نائل گردید. در روحیه و رفتار توفنده و ناآرام او، رگه های بسیار صمیمیت و مهربانی هست. او تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و امور حسابداری ادامه داد و فوق لیسانس را در آمریکا گرفت. تا مدیریت کل وزارت دارائی، خدمات دولتی را ادامه داد.
🔸ادامه دارد...
تاریخچه مکتب پان ایرانیسم - مقدمه
https://t.me/paniranist/3094تاریخچه مکتب پان ایرانیسم - بخش ۱
https://t.me/paniranist/3095تاریخچه مکتب پان ایرانیسم - بخش ۲
https://t.me/paniranist/3097@paniranist