آرمان های
انقلاب مشروطه* گزیده ای از سخنرانی دکتر حمید احمدی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در سالگرد
مشروطهبخش۲/۳
در این مقطع مهم تاریخی ایرانیها به این نتیجه رسیدند که برای به رسیدن و دستیابی به آرمانهایشان، آزادی سیاسی و تغییر و تحول در ساختار دولت یا به تعبیر امروزی، دموکراسی و برقراری رژیم قانون، در اولویت قرار دارد. وقتی این آگاهی ایجاد شد خیلی سریع این خواست تحقق یافت و در عرض دو سه ماه نشست و اعتصاب، مظفرالدین شاه فرمان
#مشروطیت را امضا کرد و دولت در دست مردم افتاد. متاسفانه روشنفکران ما توجه به این قضایا نکرده و میگویند: استبداد در پیشرفت کارها ممانعت کرد. در حالی که با مرگ مظفرالدین شاه و تبعید محمدعلی شاه، پرونده استبداد بسته شد و وضعیت فضای سیاسی، از سال ۱۲۸۶ یا ۱۲۸۷ تا سال کودتا، بسیار باز و مردمی بود. چون این پروندهها باز نمیشود و ما «نظری» و «انتزاعی» میاندیشیم، خیال میکنیم تحولی استبدادی رخ داده و استبداد و شاهان مستبد همه کاره بودند یا اینکه مردم نفهم بودند، فرهنگ سیاسی ما خراب بود، یا گروهها به جان هم افتادند، ... و در نهایت این عوامل را علت شکست
#انقلاب_مشروطه میدانند. در حالی که تاکید ما – با توجه به آرمانهای سهگانه یاد شده – بر آن است که،
انقلاب مشروطه شکست نخورده است؛ فقط در یک بُعد ناکام ماند و آن هم بُعد دموکراسی است. دموکراسی چیزی نیست که یک روزه یا دو روزه شکل بگیرد. در خود غرب هم ۳۰۰-۲۰۰ سال طول کشید و امروز هم در یک جمعبندی مقایسهای، مردم ایران، به لحاظ فرهنگ سیاسی، دموکراسیخواهی و آزادیخواهی و استقرار جامعه مدنی، از دیگر مردمان خاورمیانه جلوتر هستند. این در تمام پژوهشهای میدانی در داخل و خارج از کشور به اثبات رسیده است.
🔻حال به این نکته باید پرداخت که مشروطیت چرا ناکام ماند؟ من گفتم استبداد سیاسی عاملش نبود، چون دولت ایران با توجه به معیارهای مردمسالاری در دست مردم قرار داشت. این معیارها عبارتاند از اینکه قوای قضاییه، مقننه و مجریه در دست مردم و از آنِ مردم باشند. با تبعید محمدعلی شاه همین اتفاق افتاد و هر سه قوه در دست مردم ایران افتاد. مستوفیها، ارباب کیخسرو، تقیزاده و دهها تن دیگر رییس این مملکت بودند و خودکامهگیای از سوی پادشاهان وجود نداشت.
اگر ما معتقد باشیم که
انقلاب مشروطیت تنها و تنها به خاطر دموکراسی و آزادی رخ داد، آن وقت میتوان گفت که آری،
انقلاب ناکام ماند و شکست خورد، اما چون موضوع آن سه آرمان اولیه که بسیار مهم بوده و ما آنها را نادیده میگیریم نیز در میان است، باید بگویم
انقلاب مشروطه شکست نخورده است؛ چون به محض اینکه دولت در دست مردم افتاد مجلس اول تشکیل شد. تمام مصوّبهها و تلاشهای مجلس اول در جهت بازسازی کشور است و همه نگران کشورند. آزادی از سلطه خارجی و رفتن به سوی یک قدرت سوم یا دعوت از کشورهای بیطرف خارجی و بعد هم استقرار نظم و امنیت با ارتش و قانونمندی در صدر اهداف نمایندگان مجلس قرار داشت.
چه کسی دولت ایران دوره
مشروطه را ساقط کرد؟ به نظر من این عامل، نه استبداد، نه فرهنگ سیاسی، نه اختلافات داخلی، بلکه نظام جهانی بود. متاسفانه این روزها هر وقت بحث از عنصر خارجی یا سیاست بینالملل میشود، فوری عدهای تئوری توطئه را مطرح میکنند. اما تئوری توطئه زمانی صادق است که ما در تبیین یک مسأله به بیراهه رفته و داده کافی نداشته باشیم. اما باید گفت هنگامی که همه چیز روشن و دخالت نیروهای خارجی آشکار است، دیگر بحث تئوری توطئه در میان نیست. مجلس اول ایران را چه کسی از بین برد؟ روسیه تزاری. مجلس دوم را چه کسی از کار انداخت؟ روسیه تزاری! مجلس سوم چگونه به نابودی کشیده شد؟ به دست روسیه و انگلیس! متاسفانه هیچگاه در تحلیلهای مدرن به این تحولات توجه نمیشود. عامل اصلی این رویدادها نظام جهانی بود. در آن دوره از تاریخ، متاسفانه ما در رابطه با سیاستهای بینالمللی بدشانسی آوردیم. جامعه و دولت، بعضی وقتها دچار بدشانسی میشوند. البته علتهای دیگر، از جمله بیلیاقتی برخی نخبگان جامعه و دولت هم در ناکامی موقّت
انقلاب مشروطه بیتاثیر نبوده است./ادامه دارد.
@paniranist