🔻 نشان زوال تفکر تحجرگرا و اسید پاش، در پرده تبسم او
#رولن_بارت به رسای تمام توصیف کرده بود که " هر عکس، خرده روایتی از یک مرگ است! "
البته که میتوان این کلام را از منظرها و نقطه نظرهای گوناگون، به تفسیر و تطبیق نشست، اما یکی از نمودهای عینی سیاسی/اندیشهای برای شرح این فراز از سخن عمیق بارت ، بگمانم همین تصویر است:
دختر قربانی اسیدپاشی منشعب از تحجُر عقیدتی/دینی، کماکان زیباست و میخندد!
زیبایی و وجودِ با اسید خراشیدۂ او، همچنان آنقدری گیراست که یکی از نابترین سوژههای " هنر " باشد؛ از این رو و از همین رهگذر در این تصویر میتوان مرگ وحشیت تَحَجُری/عقیدتی را به تماشا نشست!
جاهلیت و وحشیت، توامان با یکدیگر ، با اینکه آسیب و صدمه زدهاند، اما در دل همان صدمه زدن، با امید و تبسم به زیبایی آغشته قربانی خویش، خود به مرگی اجتناب ناپذیر دچار گشتهاند!
اینبار قربانی اصلی، نه که قربانی اسیدپاشی، بلکه خود ِ تفکرِ اسید پاش است...
خنده این دختر، و نگاه عمیق ِ پرسشگر او در پس پشت این خنده ، - در دل آن تابلو مستقر در بَک راند او - ، تولد ِ مرگ ِ تمامی اندیشههای "دیگری ستیز" ، "استبدادی" و "تَحَجُرخو" است.
تفکر ِ اسیدپاش ، با مضموم کنش ِ خویش ، پروسه مرگ ِ خود را ، آغاز کرده، و دختر، با تبسم و امید و استواری خویش، این مرگ را، با صدایی بلند فریاد کشیده است!
از این رو تصویر، نمود ِ زیبایی از " فریاد ِ سکوت! " نیز هست!
#امین_جباری۵ صبح چهارشنبه ، ۹ اسفند ۹۶
#مرضیه_ابراهیمی#قربانی_اسید_پاشی#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan