به بهانۂ اول مهر، زادروز
#حسین_منزوی (۱۳۸۳-۱۳۲۵)
در زمانهای که همه چیز رنگ مدرن به خود میگیرد، فرهنگ و ادب و هنر نیز جامه مدرن بر تن میکنند. اما بودهاند هنرمندانی که همچنان دل به فرهنگ اصیل ایرانی دادهاند و به پشتوانه آن، متاع خود را عرضه کردهاند.
حسین منزوی از آن جمله بود. وی در زمانهای غزل میسرود که بسیاری بر آن بودند که عمر شعر کلاسیک به سر آمده است. منزوی اما اگر چه شعر سپید را نیز عرضه میکرد، اما میتوان او را پدر غزل معاصر نامید. گویی پشتوانههای آن سنت اصیل بر جانش نشسته بود و با آن متر و معیار به سراغ اشعار جدید میرفت. از همین روی بود که نام فرزندش را نیز غزل گذاشته بود.
حسین منزوی، زاده
#زنجان بود. پدرش نیز معلمی بود اهل شعر و علم ادب. اولین باری که
حسین، شعری را سروده و در صفحه شعر خوانندگان یکی از مجلات منتشر شده بود، پدرش او را تحسین میکند اما به وی میگوید که صفحه خوانندگان آنقدرها معیار مهمی نیست و باید تلاش کنی که آثارت در صفحه اصلی جای بگیرد. همین انتشار در صفحات خوانندگان هم اما منزوی را مصمم میکند تا نگاهی جدیتر به شعر برگزیند. به دیدار شاعران بزرگی چون
#اخوان_ثالث،
#فریدون_مشیری و
#منوچهر_آتشی میرود و همگی را به تحسین وا میدارد.
این در زمانی است که منزوی بیست سال بیشتر نداشته است!
منزوی اما روحیهای بیقرار داشت. به همین سبب بود که هیچگاه به کار دولتی نیز وارد نشد. ایام تحصیل در دانشگاه را نیز بدون ثبات گذراند. زمانی به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رفت اما آن را در نیمه رها کرد. پس از آن به جامعهشناسی روی آورد، ولی این رشته را نیز ناتمام گذاشت؛ هرچند بعدها واحدهای باقیمانده را گذراند و توانست مدرک کارشناسی را اخذ کند.
منزوی اما در اشعار خود نیز میکوشید تا حتی اگر از شاعران قدیمی سخنی و مضمونی در میان است، در قالبی جدید عرضه گردد. از همین روی بود که فیالمثل به جای آنکه از یار سرو قد و چشم خمار سخنی بگوید، اینگونه میسرود که:
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست
منزوی حتی زمانی که از عشق سخن به میان میآورد، به امور ماورایی توجه نمیداد، بلکه از عشقی سخن میگفت که ملموس و قابل درک و فهم باشد. وی در اشعار خود نیز بر آن بود تا از امور انتزاعی فاصله گرفته و از جهانِ واقع سخن بگوید.
وی میکوشید تا در اشعار خود از وزنهای فراموش شده و جدیدی بهره گیرد. گفته میشود که او وزنهایی ابداع کرد و بر شعر پارسی افزود. نزدیکان منزوی معتقدند که پس از منزوی،
#سیمین_بهبهانی توانسته است این مهم را به انجام برساند.
حسین منزوی اما دلخور بوده که چرا خانم بهبهانی هیچوقت صحبتی از وی نمیکند. سیمین بهبهانی اما در جایی گفته بود که
حسین منزوی در اینگونه اشعار از وی بهتر است.
منزوی حتی در شعرهای آیینی نیز کوشیده بود تا از قالب مرسوم عبور کند. غزلها و قصیدههای عاشورایی او نمایانگر این مهم است:
ای خون اصیلت به شتکها ز غدیران
افشانده شرفها به بلندای دلیران
جاری شده از کرب و بلا آمده آنگاه
آمیخته با خون سیاووش در ایران
تو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکید بر آیینه خورشید ضمیران
ای جوهر سرداری سرهای بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیران
منزوی حتی در اشعار خود، از برخی مفاهیم عامیانه نیز بهره میگرفت. برخلاف شاعرانی که صرفاً به افعال شکسته برای ورود به این حیطه استفاده میکنند، اشعار منزوی نشان از شناخت او از زبان مردم نیز داشت. این ترانه مشهور او نشان از این مهم دارد:
نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره
نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره
حسین منزوی کمتر مورد اقبال قرار گرفته است. برخی از شاعران شهیر هیچگونه سخنی از وی به میان نمیآورند؛ شاعری که شایسته توجهی بیش از اینهاست. شاید برای برجسته ساختن نام او نیز باید دل به دریا زد. شاید «آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست...».
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan