هفتم مهرماه، سالگردِ یکی از عجیب و تلخترین اتفاقهای دوران جنگ است.
جالب اینکه تقریبا در هیچ سایتی حتا برای نمایش هم اشارهای ندیدم به سقوطِ مشکوک هرکولسِ ۱۳۰ ارتش که فاجعهای تمامعیار بود.
پنج فرمانده مهمی که
#حصر_آبادان را شکسته بودند، در این هواپیما حضور داشتند،
#نامجو،
#فلاحی،
#کلاهدوز،
#فکوری و
#جهانآرا.
هواپیما نزدیک
#کهریزک ناگهان دچار مشکل میشود و با صد مسافرش زمین میخورد. هجده نفر جان به در میبرند، آن هم چون میتوانند از کابین خود را خارج کنند؛ اما هواپیما به خاطر سوخت زیادی که با خود داشت، منفجر میشود.
چند سال پیش برخی چهرهها از جمله کمکخلبان هواپیما شائبههایی درباره این سقوط مطرح کردند. دو فرضیه اصلی در این باب، یکی اصابت موشک پدافند به هواپیما بود که چندان واقعی به نظر نمیرسید و دوم انفجاری که در ناحیه عقبی هواپیما انجام میشود، زیرا چند تابوت حامل پیکر شهدا نیز در هواپیما بوده.
ماجرای پرواز این هواپیما بسیار عجیب است. از لغوِ چندباره پرواز در
#اهواز تا حرفهایی که بعد آن زده شد.
سرهنگ صولتی سرخلبان پرواز که خلبان باتجربهای بوده چند سال پیش در مصاحبه با سایت تاریخ ایرانی روایتی عجیب از شب سقوط ارائه میدهد که پر از سوال است. مردی که فشارهای بسیاری را بعد این قضیه تحمل کرد.
او تاکید میکند کاملا کنترل را در دست داشته و بهنظرش اتفاقی که برای هواپیمای او افتاده، دخلی به مسائل فنی ندارد!
خاطرات او از خونسردی ژنرال فکوری در حین حادثه شگفت است. به گفته سرهنگ، تمام مردان نظامی مهمی که در پرواز بودند سمت چپ نشسته و از قضا همان سمت هم به زمین میخورد و کاملا منهدم میشود. گویا فرماندهان برای جلسهای مهم عازم تهران بودهاند. دیداری در عالیترین سطح و تصمیم درباره آغاز کار برای بازپسگیری
#خرمشهر.
این اتفاق تکاندهنده باعث شد هشت ماه عملیات مذکور عقب بیفتد. چند فرمانده نخبه ارتش شهید و محمد
جهان
آرا قهرمان مقاومت خرمشهر و یار دکتر
#چمران نیز بیجان شود.
جالب اینکه خبر شهادت
جهان
آرا چهل روز بعد اعلام رسمی میشود.
سالها از آن شب عجیب گذشته. ممکن است بسیاری بگویند چه اهمیتی دارد؟ اهمیتاش در این است که این سانحه به تایید بسیاری مسیر جنگ را عوض کرد. و اینکه وقتی برای نوشتن بخشی از رمان «خونخورده» درباره این اتفاق تحقیق کردم، دریافتم با چه ماجرای پیچیده و مرموزی رودررو هستیم. اینکه آن شب چه گذشت، امریست که شاید سالها بعد روشن شود. شبی که یک غول هوایی با هزاران پوند سوخت زمین خورد. و آتش در شب افتاد...
#مهدی_یزدانیخرم (رماننویس)
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@Oldkingofebrighestan