وقتی عاشق میشویم، تصادفهای طبیعی زندگی را، پشت حجابی از هدفمندی پنهان میکنیم.
هر چند اگر منصفانه قضاوت کنیم، ملاقات با "ناجی"مان کاملا تصادفی و لاجرم غیر ممکن است؛ اما باز اصرار میورزیم که این رخداد از ازل
در طوماری ثبت شده بوده و اینک
در زیر گنبد مینایی به آهستگی از هم باز میشود.
با دست خودمان سرنوشتی میبافیم تا از اضطراب ناشی از این واقعیت که هر حکمتی
در زندگیمان هر چند اندک، ساخته خود ماست، نجات پیدا کنیم و فراموش میکنیم که طوماری و سرنوشت از پیش مقرر شده ای وجود ندارد...
اینکه چه کسی را
در هواپیما ملاقات بکنیم یا نکنیم حکمتی جز آنچه خودمان به آن اطلاق میکنیم ندارد.
به عبارت دیگر میخواهیم از اضطراب ناشی از اینکه کسی زندگینامه ما را ننوشته و
عشقهای ما را بیمه نکرده است پرهیز کنیم!
#آلن_دوباتن#جستارهایی_در_باب_عشق#شاه_فرتوت_ابریقستان@oldkingofebrighestan