🔴چرا رسانه ها از خبر بازداشت «بيژن
قاسم زاده» استقبال کردند؟/ ماشین امضای
#دولتآبادی و آملی
#لاریجانی به
#طبری پیوست!
✍ #مصطفی_فقیهیخبر آمد که
#بیژن_قاسمزاده بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه بازداشت شده است! چه بد که حسی خوب، به آدمی دست میدهد!
بازداشت یک نفر، ولو بازپرس مغرور و بی آدابی چون او، علیالقاعده و به حکم اخلاق و انسانیت، باید ناراحت کننده باشد! اما چرا کسی حس بد ندارد و اتفاقاْ ریاست قوه قضاییه را به خاطر چنین اقدام بزرگ و سنجیدهای، تمجید و «دست مریزاد» نثار
#رئیسی میکند؟
میدانید؟ اهالی رسانه، چه ها که از دست او نکشیدند! هر روز متهمان و شاکیان، پشت درب اتاقش صفهایی طویل میبستند! روزی نبود که رفتار خارج از آدابش، باعث تکدر دیگری نشود! و روزی نبود که شبههٔ اقداماتش، نقل محافل نباشد!
از آنچه با دیگران رفته، نمیگویم که شاید بر مشکلاتشان افزون شود، اما تنها اندکی از خاطراتم را با مخاطبان به اشتراک میگذارم:
طی دو سال، بیش از ۵۰ بار مرا احضار کرد، مكرراً حکم جلبم را صادر و ۲ بار دستور فیلتر سایت «انتخاب» را صادر کرد، دلیل؟ «پیشگیری از وقوع جرم!»!!یاللعجب! کشتن یک رسانه برای پیشگیری از وقوع جرم؟!
اما گویا، دستور از بالا آمده بود، دادستان وقت تهران آقای دولتآبادی که او نیز وضعی بهتر از
#قاسمزاده ندارد، پس از دیدار با شاکیان پرونده، فیالفور دستور حذف اخبار را صادر کرد! به مقام ارشد دادسرا گفتم: اخبار را حذف نمیکنم، مگر به حکم مکتوب! عصبانی شد که به من میگویی حکم بده؟! یا حذف کن یا همین الان دستور بازداشتت را میدهم و پروندهات را پیش فلان قاضی میفرستم که زیر ۱۰ سال بهت حکم ندهد!
زیربار نرفتم! بازداشت نکرد، با عصبانیت گفت برو تا خبرت کنم! شبانه تماس گرفتند که به دستور دادستان تهران و با حکم
قاسم
زاده، سایت انتخاب فیلتر شده است! به همین سادگی سه ماه تمام «انتخاب»توقیف بود و اگر نبود جسارت و استقلال قاضی دادگاهي ديگر، معلوم نبود تا هنوز، «انتخاب» زنده بود یا نه؟! چندان که گفته بودند «برو به فکر فعاليتي دیگری باش، نمیگذاریم رفع فیلتر شود»
گو آنکه بسیاری میگفتند
قاسم
زاده مستقیما از دولتآبادی دستور میگرفت و به نظر نیز درست میآید، اما درخواست حضرات برای پایان فیلترینگ «انتخاب»، نگاشتن «نامه عذرخواهی به حضرت آیتالله آملی لاریجانی و جناب آقای دکتر دولتآبادی دادستان معزز و محترم تهران» بود! اگر جز با این ادبیات، عذرخواهی میشد، نامه به پیشگاه حضرات تقدیم نمیشد! فقط با همان ادبیات متملقانهٔ به پیشگاه اعلیحضرتین، ولاغیر!
◀️احترام به ثروتمندان!
مواقعی که احضار میشدم، بارها میدیدم که با مشاهده افراد ثروتمند، دست و پایش شُل میشود!
دو بار به خاطر شکایت
#حسین_هدایتی در اتاق بازپرسی
قاسم
زاده بودم، هر دوبار ، وقتی حسین
#هدایتی به داخل اتاق آمد، چنان شوق و ذوقی میکرد و از صندلیش برميخاست که گویی حلّال مشکلاتش را دیده! و بدتر آنکه، مرا به عنوان متهم از اتاق بیرون میکرد، درب را میبست و با شاکی به گفتگوی صمیمانه مینشست! چه میگفت؟ من نیز، چون شما نمیدانم!
عجيبتر آنكه آشكارا و در حضور متهم و شاكي، با تلفنش در مورد اقدامات اقتصاديش سخن ميگفت! گويا پشت خود را آنقدري گرم ميپنداشت كه چندان برايش مهم نبود كسي از زندگي شخصياش، چيزي بداند!
قاسم
زاده البته به لحاظ اخلاقی بدتر از خلفش نبود! پیش از آن، فردی عصبی و غیرقابل کنترل به نام "شفیعی" بازپرس شعبه ١٢ (مستقر در همان اتاق) بود که مشهور به تندخویی با افراد (اعم از متهم و شاکی بود)، یکبار وقتی از او خواستم مودب باشد و حرمت جایگاهش را حفظ کند، دستور بازداشتم را صادر کرد، درست روزی که قرار بود فرزندم به دنیا بیاید! گفت «به درک که فرزندت میخواهد متولد شود! سقط شود آن بچه!»
کی دست زمانه و چرخش روزگار و
#عدالت پروردگار سراغ اینان آید، اللهاعلم! اما بي شك آن روز، نزديك است...
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan