۲۲شهریور ماه سالمرگ شیخ
#محمد_خیابانی است.(۱۲۹۹-۱۲۵۹)
او همزمان با میرزاکوچک جنگلی در آذربایجان قیام کرد و با بیرون کردن حاکم دولتی سررشته را خود بدست گرفت.
ابهام موجود در شخصیت و اهداف او بسیار جالب است. دولت بارها از او خواست که از حکومت مرکزی تبعیت کند؛ اما هر بار پاسخ
#خیابانی این بود که دولت باید آزادیستان را برسمیت بشناسد و این نامی بود که به
#آذربایجان میداد!
#احمد_کسروی او را فردی مستبد میدانست که فریفته ستایندگانش شده است؛ اما
#کسروی نیز خیابانی را بویژه بدلیل تلاشی که برای تقسیم عادلانه نان در قحطی تبریز کرده بود، میستود.
سازمان اسناد انقلاب اسلامی از قول پیرمردی صد و چند ساله نقل کرده است که خیابانی در دوران قیام خود از
#امام_حسین بعنوان الگو سخن میگفت؛ اما در کتاب "قیام شیخ محمد خیابانی" نوشتهٔ
#کاتوزیان میخوانیم که خیابانی از
#بابک_خرمدین بعنوان قهرمان یاد میکرد و در حیاط نشریه تجدد برای مردم از
#آنارشیسم سخن میگفت.
ابهام در زندگی و اندیشهها و اهداف او در نهایت با ابهام در مرگ او تکمیل شد. دولت به کمک نیروی قزاق دوباره سررشته آذربایجان را بدست گرفت و خیابانی از راه پشت بام به خانه همسایه گریخت و در زیرزمین پناه یافت اما دختر خردسالی او را دید و به نیروی دولتی پناهگاهش را افشا کرد و هجوم برای دستگیری خیابانی نیز با مرگ او تمام شد.
دولت میگفت خیابانی خودکشی کرده و پیروانش میگفتند که کشته شده است. به این شکل مرگ او نیز مبهم ماند همچون چهره دختربچهای که پناهگاهش را افشا کرد؛ چهرهای که میتواند همزمان نماد معصومیت یا شیطنت باشد. شاید تاریخ همیشه لابلای این دوگانگی ورق خورده و سرنوشت خیابانی نیز از آن جدا نخواهد بود.
کسروی به روایت خود از خیابانی چنین پایان داده است: او رفت تا بار دیگر همراه با کشتگان و کشندگان خویش از خاک برخیزد و به نزد داور شتابد...
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan