شاه فرتوت ابریقستان

#اسکورسیزی
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏ این سکانس فیلم #راننده_تاکسی (که مسافر صندلی عقب؛ کارگردان فیلم یعنی ‎#مارتین_اسکورسیزی است) در اصل داخل فیلمنامه وجود نداشت و کاملاً بداهه، خود #اسکورسیزی تصمیم گرفت به فیلم اضافه بشه.
داستان و جملاتی هم که میگه واقعی و مربوط به همسر اول اسکورسیزی «ماری برنان» هست.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
■ نقد فیلم #راننده_تاکسی توسط #راجر_ایبرت (در تاریخ ۱ ژانویه ۱۹۷۶)

نباید از “راننده تاکسی” صرفا به عنوان یک فیلم نیویورکی یاد شود، فیلم درباره یک شهر نیست بلکه درباره تاب و توان یک “نفس” است و به این خاطر #اسکورسیزی نیویورک را انتخاب کرده است چون عناصر وجودی در این شهر، عقده های او را تغذیه و تقویت می‌کنند. اسم این مرد تراویس بیکل است. او تقنگدار دریایی، قهرمان جنگ ویتنام، نویسنده نامه‌هایی از روی وظیفه شناسی به والدینش، راننده تاکسی و آدمکش است.
فیلم به ندرت از شخصیت او دور می‌شود و بطور شگفت‌انگیزی یک راه معقول را برگزیده است از اینکه او چطور شهر را می‌بیند و چطور به آن اجازه می‌دهد که به او آسیب برساند.
اول از همه، فیلم مکانی است انباشته شده از زنانی که او نمی‌تواند آنان را داشته باشد. هیچ زن بلوندی پیدا نمی‌شود که برای لحظه‌ای هم که شده تراویس را جذاب ببیند و او را برای یک قهوه دعوت کند. اما در عوض زنانی وجود دارند که برای تراویس سرشان را به نشانه رضایت تکان می‌دهند و با لحنی اغوا کننده می، گویند “اوه، تراویس” چون تراویس را یک مرد…، بهرحال، تراویس دارد دیوانه می‌شود و کلماتی که این زنان استفاده می‌کنند، عجیب هستند.
شهر، بسیار ناخوشایند، به نظر می‌رسد که پرشده است از مردانی که می‌توانند این تیپ زنان را از آن خود بدانند. مردانی که خود را اسطوره و قهرمان شهر می‌دانند اما به وقتش خود را در کنج خیابانی می‌بینند که به دنبال اینگونه زنان هستند.
تراویس در حالت عادی می‌توانست در هر مکانی از شهر به دنبال مسافر بگردد اما او دائما به خیابان چهل و دوم و میدان تایم کشیده می‌شود. جایی که ولگردهای خیابانی و مکانهای بد وجود دارد. اینجا است که یکی از انواع روابط نامشروع را می‌بینیم که بسیار خودنمایی می‌کند. تراویس به این کار علاقمند نیست، از آن متنفر است اما میدان تایم خشم او را آرامش می‌بخشد. عقیم بودن احساس جنسی او، ناشی از تنفری است نسبت به “آشغالهایی” که او در شهر می‌بیند. تراویس در پی این است که کاری بزرگ انجام دهد.
او یک بلوند خوشگل را که در دفتر تبلیغاتی یک کاندیدای ریاست جمهوری کار می‌کند، می‌بیند. تراویس چند مرتبه برای صرف قهوه با او به بیرون می‌رود اما بار آخر تراویس او را به یک سالن نمایش فیلمهای مستهجن می‌برد. او با احساس انزجار از سالن بیرون می‌آید و برای همیشه تراویس را ترک می‌کند.
به همین راحتی تمام شد!
تراویس با او قرار ملاقات دیگری می‌گذارد و همین جاست که ما به “روح” فیلم نزدیک می‌شویم.
#مارتین_اسکورسیزی کارگردان فیلم برداشتی از تراویس در کنار باجه تلفن به ما می‌دهد و سپس، همین که دختر جواب رد به او می‌دهد، دوربین به آرامی به سمت راست هدایت می‌شود و یک نمای دور و خالی از یک راهرو نشان داده می‌شود. پال کائل در نقد خودش بر این فیلم این صحنه را “لغزشی که ممکن است اسکورسیزی از #آنتونیونی به قرض گرفته باشد” نامید. اسکورسیزی خودش این برداشت را مهمترین صحنه فیلم می‌نامد.
او می‌گوید چون این صحنه نشان دهنده این است که ما به خوبی احساس عدم پذیرش تراویس نزد دختر و رد شدن او را می‌بینیم، مهمترین صحنه فیلم است. این جالب است چون اندکی بعد هنگامی که تراویس دست به کشتاری وحشیانه می‌زند، دوربین بسیار از صحنه دور می‌شود تا جایی که ما بتواینم وحشت را با جزئیاتی بیشتر نظاره‌گر باشیم.
اسکورسیزی این حس عدم پذیرش را دردناک تر از حس فریبنده قتل، یافته است. به این خاطر که این کار به توصیف تراویس بیکل کمک می‌کند و شاید به نوعی سعی بر توضیح دادن یک نوع خشونت مدنی داشته باشد.
تراویس از گذشته تا حال سکوت پیشه کرده است و سرانجام او به جایی رسیده است که مجبور است به خاطر تلافی دست به این اعمال بزند.
“راننده تاکسی” یک کابوس شبانه استادانه است و همانند تمام کابوسها، نصف آن چیزی را که ما می‌خواهیم بدانیم را به ما نمی‌گوید. به ما گفته نمی‌شود که تراویس از کجا می‌آید، مشکلات بخصوص او چه‌ها هستند، آیا آن زخم ناخوشایند او از جنگ ویتنام آمده است؟ به این خاطر که فیلم یک موضوع تدریسی نیست بلکه پرتره‌ای است از زندگی او در چند روز.
فیلم در توصیف شخصیت، یک شاهکار است، سبک اسکورسیزی انتخاب کردن جزئیاتی است که احساسات را بر می‌انگیزاند و این همان چیزی است که او می‌خواهد. بازیها همگی روان و طنین‌انداز هستند. اسکورسیزی برای لحظه به لحظه با گفتار بازیگرانش همراه می‌شود در عوض اینکه بخواهد از طریق فیلمنامه آنها را پرورش دهد....

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@Oldkingofebrighestan
در بسیاری از رده‌بندی‌های سینمایی #اسکورسیزی را به عنوان بهترین کارگردان زنده و معاصر دنیا پس از جنگ جهانی دوم و یکی از سه کارگردان برتر تاریخ سینما می‌دانند. کارگردانی که پس از گذشت نزدیک به ۵ دهه، همچنان نامی بزرگ، مطرح و مهم در عرصه کارگردانی سینما می‌باشد که اکران هر فیلم جدیدش را اتفاق مهم سینمایی دانسته و به وفور مورد ستایش منتقدین واقع می‌شود.
#مارتین_اسکورسیزی را با فیلمهای ماندگارش، خیابان‌های پایین شهر، راننده تاکسی، گاو خشمگین، رفقای خوب و البته دوستی و همکاری متناوبش با بازیگر بزرگ سینما، #رابرت_دنیرو می‌شناسند. اسکورسیزی اسکار کارگردانیش را برای فیلم موفق departed به دست آورد.
نکته جالب توجه در مورد رکورد منحصربه‌فرد او اینکه، از ۶ فیلم اسکورسیزی که در قرن بیست و یکم کارگردانی کرده‌است، ۵ فیلم کاندید بهترین فیلم و کارگردانی سال در مراسم جایزه بافتا، جایزه گلدن گلوب و جایزه اسکار شدند!

🏆برنده جایزه اسکار
•بهترین فیلم و کارگردانی سال ۲۰۰۷ برای فیلم رفتگان departed
🏆جوایز بفتا
•بهترین فیلم ۱۹۹۱ (رفقای خوب)
•بهترین فیلم‌نامه اقتباسی ۱۹۹۱ (رفقای خوب)
•بهترین کارگردانی۱۹۹۱ (رفقای خوب)

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan