#جنس_دوم#سیموون_دوبوار#ازدواج سرنوشتی است که جامعه سنتی به زن عرضه میکند. زن مجرد خواه محروممانده از پیوند، خواه طغیانکرده بر آن، و یا حتی بیاعتنا به این نهاد، بر اساس ازدواج تعریف میشود…
ازدواج به دو دلیل به زن تحمیل شده است: ۱-
#زن باید کودکانی به جامعه بدهد. ۲-
#زن وظیفه دارد نیازهای جنسی مرد را برآورد و مراقبت از خانه او را به عهده گیرد.
برای هر دو طرف ازدواج در آن واحد، هم لازم است و هم سودمند، اما در موقعیتهای این دو طرف، موازنه وجود ندارد. برای دختران جوان، ازدواج یگانه وسیلهای است که بتوانند جزو
اجتماع شوند و اگر «روی دست بمانند» از نظر
#اجتماع تحقیر شدهاند.
#دختر_جوان مطلقا منفعل است؛ پسرها ازدواج میکنند، زن میگیرند. پسرها در ازدواج، انبساط و تاکید وجود خود را میجویند نه حق وجودداشتن را. ازدواج برای آنها نوعی شیوه زندگی است نه سرنوشت.»
وقتی بالاخره شروع به تحقیق کردم تا ببینم زن بارآمدنم به واقع چه تاثیر متفاوتی در سرنوشت من داشتهاست، به یکباره همه چیز برایم روشن شد. این دنیا، دنیایی
#مردانه بود. کودکی من با اسطورههایی گذشته بود که مردان ساخته بودند و واکنش من در برابر آنها اصلا شبیه آن نبود که اگر
#پسر میبودم میداشتم. این انقلاب شخصی من در یک جمله خلاصه میشود: من که میخواستم درباره خودم حرف بزنم، به این نتیجه رسیدم که برای این کار نخست باید وضع زنان را به طور کلی توصیف کنم.
#جنس_دوم خلق شد، من چهل ساله بودم.»
در
#مذهبی که جسم، نفرین شده است زن به عنوان هولناک ترین وسوسه اهریمن جلوه میکند.
اگر روزی فرا برسد که زن، نه از سر ضعف، که با قدرت
#عشق بورزد دوست داشتن برای او نیز همچون مرد ، سرچشمه زندگی خواهد بود و نه خطری مرگ بار...!
شخصیت زن محصولی اجتماعی است و نه زیستی، ارزشهای خرد ، اخلاق، ذوق و رفتار زن را باید بر حسب موقعیت و تاریخ او توضیح داد چرا که این خصوصیات ذاتی و فطری نیستند.
درهای کارخانهها، ادارهها و دانشکدهها را به روی زنان باز میکنند، ولی همچنان بر این عقیدهاند که ازدواج برای زنان محترمانه ترین کسب و کار است.
@Oldkingofebrighestan