https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
برای دستیابی به نوع نوشتاری که مدنظرتان هست، از شکستن قوانین یا بازی با آنها نترسید. برخی از بزرگترین نویسندگان با شکستن قواعد دستوری، سبکی و معنایی ادبیات را ارتقا بخشیدهاند و نام خود را تاریخ جاودانه کردهاند. اما قبل از شکستن هر قانونی در وهله اول توجه داشته باشید که چرا آن قانون را نقض میکنید و تأثیر احتمالی آن را نیز مدنظر داشته باشید. و اگر حاضر نیستید که در این مورد کمی ریسک کنید، اصلاً چرا خودتان را نویسنده میخوانید؟😉 ✍#مهرنوش_قربانی #پایان @nevisandbdonya
علائم نگارشی خوب نه دیده میشود و نه شنیده میشود، اما با این وجود تأثیر قدرتمندشان را میگذارد. استفاده از علائم نگارشی کم باعث میشود خوانندگان شما قادر به درک معنی جملات شما نباشند. استفاده بیش از حد از علائم نگارشی نیز باعث پرت شدن توجه خوانندگان میشود. هیچ کس نمیخواهد جملهای را بخواند که در آن نقطه، ویرگول، کروشه و خط تیره بیشتر از کلمات واقعی باشد.
نمونههایی از زبان تلویحی و کنایی استعاره و تشبیه است. بهتر است وقتی میخواهید خواننده را به شکل خاصی تحت تأثیر قرار بدهید و یا توجه او را به چیز خاصی جلب کنید، از استعاره و تشبیه استفاده کنید. درست همانند گفتن «#دوستت_دارم»، که در صورت استفاده مداوم، بسیاری از قدرت و جذبه خود را از دست میدهد.
⬅️خیلی از افراد در گفتار خود دقت چندانی رو انتخاب لغات مناسب ندارند و اولین لغتی که مفهومشان را برساند بیان میکنند، بدون توجه به این مسأله که آیا آن کلمه با بافت جمله و گفتار تناسب دارد یا نه. این دقیقاً همان کاری است که خیلی از نویسندهها در هنگام نوشتن هم آن را انجام میدهند، یعنی برای انتخاب لغات دقت و وقت کافی را صرف نمیکنند. این #استراتژی در مکالمه روزمره مفید و ضروری است برای این که کلام منقطع نشود، اما در مورد نوشتن روشی مشکلساز است.
یک فرهنگ لغت معنایی و یک فرهنگ مترادف/متضاد را همیشه در دسترس خود نگه دارید یا حتی آنها را روی تلفن همراه هوشمند خود نصب کنید. هر وقت به کلمهای برخورد کردید که معنی آن را نمیدانید، معنی آن را جستجو کنید. به عنوان یک#نویسنده همچنین یک آشنایی حداقلی با ریشهشناسی لغات ضروری است. در عین حال، از دامنه واژگان خود کم استفاده کنید. فقط به این دلیل که معنی کلمات «#انقیاد» «#ناآشنا_سازی» و «#تجاهل_العارف» را میدانید، به این معنی نیست که باید در هر متنی که مینویسید بهانهایبرای استفاده از آنها پیدا کنید.
⬅️ریشه کلمات را مطالعه کنید. ریشه کلمات به شما کمک میکند تا معانی کلمات ناشناخته را بدون فرهنگ لغت رمزگشایی کنید. دانستن ریشههای کلمات عربی نیز به شما در تشخیص معنی کلمات قدیمی و مذهبی کمک زیادی میکند.
نویسندگان تازهکار معمولاً در نوشتههای خود بیش از حد از صفت استفاده میکنند. صفتها به خودی خود مشکلی ندارند، جز این که بعضی اوقات میتوانند زائد باشند و غالباً ابهام ایجاد میکنند. بنابراین فهم آنها دشوارتر از سایر عناصر جمله است. برای توصیف هر اسمی لازم نیست که قبل از آن یک صفت بیاورید.
#گام_شانزدهم: بگذارید فعلهای شما کار اصلی را انجام دهند چگونه نویسنده بشویم؟
افعال عنصر اصلی و محرک جملات هستند. آنها معنی جمله را تکمیل میکنند و به خواننده منتقل میکنند. علاوه بر این، آنها برای#نویسندگان امکان دستیابی به دقت خیرهکنندهای را در انتقال معانی فراهم میکنند.
هضم جملات کوتاه آسان است و این جملات بسیار خواندنی هم هستند. اما این مسأله بدان معنا نیست که هر چند وقت یک بار هم نمیتوانید یک جمله طولانی بنویسید. مسأله اینجا است که جملات ساده بدون اینکه خواننده را متوقف کند، اطلاعات را به او منتقل میکنند و باعث وقفه بیجا و خارج شدن خواننده از فضای داستان نمیشوند.
هنگامی که کار خود را شروع میکنید، سعی کنید روزانه حداقل ۳۰۰ کلمه بنویسید، با این کار مهارت نوشتاری خود را هر روز بهبود میبخشید. علاوه بر این، سادهنویسی بهترین راه برای شروع است. اگرچه بدون شک به دامنه واژگانی متناسب و کامل نیاز خواهید داشت (بعداً در مورد آن بعداً بیشتر توضیح میدهیم)، اما باید به خاطر داشته باشید استفاده زیاد از کلمات بسیار سخت و دشوار، همه خوانندگان به جز متعهدترین آنها را از شما دور خواهد کرد. از کم شروع کنید. یک کلمه بزرگ را صرفاً به این خاطر که جذاب به نظر میرسد در متن خود به کار نبرید.
در مجموع، ۹ زاویه دید روایی مختلف وجود دارد که شامل ۳ دسته اصلی هستند: اول شخص، دوم شخص و سوم شخص. هنگام تصمیمگیری در مورد زاویه دید، به این فکر کنید که میخواهید خوانندگان شما به چه اطلاعاتی دسترسی داشته باشند.
#گام_دوازدهم: ساختار اثر را در نظر بگیرید ساختار اثر
گاهی اوقات، بهترین روش برای نوشتن یک داستان «ساختار خطی» است: شروع، اوج و پایان. با این وجود، روشهای بسیار زیادی برای نگارش داستان وجود دارد. به عنوان مثال در ساختار «رسانهای» داستان دقیقاً در اوج گیر و دار خود آغاز میشود، یا داستانی که با چندین فلاشبک در هم آمیخته به گذشته آغاز میشود. بسته به پیشرفت داستان، میتوانید ساختار داستان خود را انتخاب کنید
#گام_یازدهم: درباره مسائلی بنویسید که اطلاعات زیادی در موردشان دارید
اگر با چیزی از قبل آشنا باشید، میتوانید با جزئیات، واقعبینی و عمق بیشتری در مورد آن بنویسید. اگر در مورد جزئیاتی که برای پروژه شما مهم است اطلاعاتی ندارید، حتماً در مورد آنها تحقیق کنید. گوگل کنید یا از کسی که در آن مورد اطلاعات کافی دارد سؤال کنید. هرچه اطلاعات بیشتری راجع بهیک موقعیت، یک شخص یا یک مکان داشته باشید، با واقعگرایی بیشتری میتوانید آن را در نوشتههای خود بازتاب دهید.
بخش دوم: تبدیل ایدهها و افکار به کلمات #گام_دهم: خواننده را به دام بیاندازید قطعاً معنی این عبارت این نیست که خوانندگان را به معنای واقعی کلمه به دام بیاندازید! منظور این است که آنها را در اثر خود غرق کنید. شما باید سطح تعامل و لذت خوانندگان را متن خود به حدی برسانید که آنها همیشه چشمانتظار اثر بعدی شما باشند.
⬅️بخش دوم: تبدیل ایدهها و افکار به کلمات #گام_دهم: خواننده را به دام بیاندازید
قطعاً معنی این عبارت این نیست که خوانندگان را به معنای واقعی کلمه به دام بیاندازید! منظور این است که آنها را در اثر خود غرق کنید. شما باید سطح تعامل و لذت خوانندگان را متن خود به حدی برسانید که آنها همیشه چشمانتظار اثر بعدی شما باشند. برای انجام این کار، چند تکنیک وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید:
حواس پنجگانه. ما جهان را از طریق حواس خود درک و تجربه میکنیم. یک اثر خوب اغلب باعث میشود که خوانندگان آن را ببینند، لمس کنند، مزه کنند، بشنوند و بو کنند.
جزئیات عینی و دقیق. این نوع جزئیات درک خاصی از آنچه که خواننده در متن میخواند ایجاد میکنند. به جای خلق یک تصویر کلی مثل: «او زیبا بود»، مشخص و دقیق بشوید: «او موهای طلایی رنگ باندی داشت که با گلهای مروارید در هم بافته شده بود». @nevisandbdonya
نویسنده بودن تقریباً مثل ابرقهرمان بودن است: روزها را باید یک کار اداری ناجور سپری کنید، اما شبها اژدها سواری، کارآگاه بازی، شوالیه زرهپوش و مهمتر از همه نویسندگی. برخی از نویسندگان خلاق شغل ثابت روزانه ندارند اما این مسأله بسیار نادر است. با این حال، داشتن یک کار روزانه چیز بدی نیست. در واقع، یک کار خوب در روز حتی میتواند به هدف شما براینویسندهشدن کمک کند.
#گام_هشتم: عضویت در انجمنهای ادبی و فعالیتهای اجتماعی
به اشتراک گذاشتن ایدهها و بازخورد گرفتن در مورد آنها یکی از بهترین راهها برای یافتن ایدههای جدید و بهبود بخشیدن فرایند نویسندگی است. این کار میتواند برای نویسندگان مبتدی تا حدودی ترسناک باشد، به این خاطر اثر شما میتواند نوشتهای کاملاً شخصی باشد و شما ممکن است از رد شدن آن توسط دیگران بترسید. با این حال، نوشتن در تنهایی و انزوا به این معنی است که نه تنها کسی کار شما را نمیخواند، بلکه میتواند خطر ایجاد عادتهای بد (استفاده زیاد از حشو، توصیفات کلامیِ غیر بصری یا ملودراماتیک شدن اثر و غیره) را نیز به همراه داشته باشید. به جای ترسیدن، به این مسأله فکر کنید که هر شخصی که نوشته خود را با او به اشتراک میگذارید یک منبع الهام بالقوه است که میتواند ایدههای جدیدی در مورد اثرتان به شما بدهد.
#گام_هفتم: به انجام پروژه خود پایبند باشید در جهان یک و نیم میلیارد نیم رمان و یک و نیم تریلیون داستان کوتاه وجود دارد. تعیین هدف و پایبند بودن به آن، هرچند که چندان خوشایند نیست، اما برای درک آنچه میخواهید بنویسید ضروری است. برایبه انجام رساندن هر پروژه نوشتاری شما به سه چیز نیاز خواهید داشت:
_یک ایده خوب که واقعاً تمایل دارید در مورد آن بنویسید
#۲۲_گام_برای_تبدیل_شدن_به_یک_نویسنده_حرفهای #گام_ششم: پروژه خود را شروع کنید این مهمترین قسمت حرفه نویسندگی است و ممکن است بسیار سخت هم باشد. بسیاری از ما در این مرحله به صفحه خالی کامپیوتر خیره میشویم، بدون اینکه حتی کلمهایبرای نوشتن داشته باشیم. برخی این حالت را «مسدود شدن ذهن نویسنده» مینامند. برای رفع این مشکل، در اینجا چند تمرین پایه براینویسندهها آورده شده است که میتواند به شما کمک کند سرچشمه خلاقیت خود را فعال کرده و فرایند نوشتن را آغاز کنید: