https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
#سیدمحمدهادی_طلوعی (کارآفرین برتر کشور در سال 97) #زندگینامه: ⬅️وی در خانواده ای متوسط در شهر تهران متولد شد. پدر او یکی از اساتید دانشگاه در رشته ادبیات بود و مادر ایشان خانه دار بوده که به گفته سیدمحمدهادیطلوعی عامل اصلی موفقیتش حمایت های بی نظیر عاطفی و روحی مادرش بوده است که در تمامی شرایطی که همه او را دانش آموزی کودن خطاب می کردند به او باور داده و سبب ساز رشدش شده است. ⬅️شاید روحیه قوی مادر❤️ در همین دوران در فرزندانش تاثیر گذاشت تا بعدها به افرادی مصمم و با اراده برای ایرانی آزاد و آباد تبدیل شوند.
⬅️پس از ابتلای پدر ایشان به سرطان کبد در سال 76 وی و خانواده به اصفهان نقل مکان کرده و تا سال 85 آنجا حضور داشتند و سیدمحمدهادیطلوعی از همان سنین کودکی نسبت به اشتغال اقدام کرد و حتی با دست فروشی مخارج خود و خانواده اش را تامین می نمود.
⬅️زندگی در اصفهان و شرایط بهتری که برای خانواده فراهم شد، باعث شکوفا شدن استعدادهای غریزی محمد شد و در زمینه تحصیلی موفقیت های شگفت انگیزی را کسب نمود. او بعد از تحصیلات دبیرستان با نمرات عالی، در دانشگاه به تحصیل گردید. @nevisandbdonya ⬅️محیط دانشگاه فرصتی برای بروز و ظهور استعدادهای درونی او شد و با مطالعات فراوانی که در زمینه های شغلی و کارآفرینی داشت، بستر مناسبی برای «آموزش» در او شکل گرفت.
⬅️همچنین در نتیجه تلاش و پشتکاری که به خرج داد و با تکیه به سه ویژگی مهم استقلال طلبی، ریسک پذیری و اعتماد به نفس، وارد همکاری با سازمان صدا و سیما گردید.
⬅️در این فاصله تحصیلات خود را ادامه داد و موفق به دریافت post DBA یا همان عالی ترین درجه در مقطع تحصیلی بازاریابی و مدیریت فروش شد. 📚📚📚📚📚📚 ⬅️وی تاکنون توانسته است کتاب های زیادی را ترجمه و تالیف نماید که عبارتند از: #ترجمه:
⬅️سیدمحمدهادیطلوعی در حال حاضر یکی از کارآفرینان و سخنوران برتر ایران است و بیش از دهها جایزه و لوح تقدیر از مراکز علمی و پژوهشی کشور را دریافت نموده است.همچنین وی در سال 97 به عنوان جوان ترین چهره ماندگار کشور در بخش کارآفرینی و مدیریت انتخاب و موفق به دریافت تندیس شد.
❗️پيراهن سفيد نميپوشيدم، چون ميدونستم زود چرك ميشه.
يه روز تصميم گرفتم لذت پوشيدن پيراهن سفيد رو از خودم نگيرم . پوشيدم ، چرك شد. يكى ديگه خريدم ، بازم سريع چرك شد. مدام ميخريدم و مدام چرك ميشدن . تا بالاخره يه روز فهميدم چطور رفتار كنم كه چرك نشه ، كه يكبار مصرف نباشه. از اون روز به بعد با خيال راحت پيراهن سفيد ميپوشيدم و نگران چرك شدنش نبودم.
نگرانى لذت رو از بين ميبره.
❓ميدونى ميخوام چى بگم؟
براى انجام دادن هر كارى بايد خطر كرد تا تجربه به دست بياد. من اگر خطر چرك شدن پيراهن سفيد رو قبول نميكردم، تا آخر عمرم پيراهن سفيد نميپوشيدم كه نكنه چرك بشه ! اما خطر كردم و حالا ياد گرفتم كه چطور مراقب پيراهن سفيدم باشم.
اين پيراهن سفيد ميتونه آرزوهاى ما باشه . دنبال فلان آرزو نميريم چون ميترسيم عمرمون تلف بشه و نتيجه خوبى در انتظارمون نباشه . ما بايد اقدام كنيم ، تا شايد نتيجه خوبى بگيريم ، اما اگر اقدام نكنيم ، هرگز نتيجه خوبى نميگيريم. بريد دنبال آرزوهاتون ، نترسيد از هزينه هاى مادى و معنوى. اگر حاصل باب ميل نشد ، حداقل تجربههاى خوبى رو بدست آورديد . هرگز خودتون رو از لذت پوشيدن پيراهن سفيد محروم نكنيد ...