Смотреть в Telegram
یک قاچ کتاب
حالا چشمهایش را میدیدم. چشمهایی که در آنها نه خبری از ناامیدی بود نترس؛ فقط آرامش بود آرامشی غریب و سرد؛ همان آرامشی که انسان وقتی تا بن استخوانش رنج میکشید به آن دست پیدا میکند
زیر تیغ ستاره جبار⬄هدا مارگولیوس کووالی
Поделиться
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств
Запустить