روز + نامه - نگین حسینی

#هانیه
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
زلزله های زندگی هانیه

ویدیوی هانیه را دیدم. دختر 13 ساله ای که موقع وقوع زلزله رفت که جان خواهر کوچکش را نجات دهد اما تیرآهن روی او افتاد و قطع نخاع شد... قطره های اشک هانیه روی صورت من هم جاری می شوند... کودکی به این سن و سال ناگهان با شرایط جسمی جدیدی مواجه می شود، برخی پزشکان بدون هیچ ملاحظه ای می گویند "قطع نخاع شده ای و دیگر نمی توانی راه بروی". مادر دخترک در تهران بستری است. خانه شان ویران شده و دختر مثل ابر بهاری می بارد برای اینکه بار دیگر خانواده اش را در کنار هم ببیند.

داستان های معلولیت از وقتی که اتفاق می افتند، تلخ و تلخ تر می شوند؛ دقیقا به این دلیل که جامعۀ ناآمادۀ اطراف و اطرافیان، استخوان لای زخم فرو می کنند. هانیه که این روزها در بحرانی ترین زمان زندگی اش است، باید توانبخشی شود تا شاید قدرت حرکت پاهایش را پیدا کند؛ باید خدمات مشاوره روحی و روانی بگیرد و با شرایط جدید کم کم کنار بیاید. اما به جای اینهمه، نه تنها آب پاکی روی دستش می ریزند که "دیگر نمیتوانی راه بروی"، بلکه خبرش می کنند که ممکن است به "سرای سالمندان" منتقل شوی! این آخری، مخربتر است از زلزله، دردناکتر است از معلولیت و شرایط جدید جسمی. دختری که تا ماه پیش زیر سقف خانه و در کنار پدر و مادر و خواهر کوچولوی دوست داشتنی اش زندگی میکرد، حالا چشم باز میکند، چه می بیند؟ جسمی آسیب دیده که بی امکاناتی درمانده تَرَش کرده، بیمارستانی بدون امکانات و تجهیزات حیاتی برای این مقطع از معلول شدن، مادر بستری در شهری دیگر، پدر و خواهر آواره و بی سرپناه، و خودش در خطر انتقال به مرکزی به اسم خانه سالمندان و محکوم شدن به زندگی در آنجا... هر یک از این اتفاق ها کافی است تا یک انسان بالغ را از پا درآورد چه رسد به کودکی 13 ساله که چند هفته است با انواع و اقسام شوکهای ناگهانی روبرو می شود. هانیه قهرمان است بدون تردید اما این لقب چه باری کم می کند از اینهمه آوار که روی سرش فرود آمده؟

معلولیت تنها یکی از شرایط جدید این کودک است که یک شبه بزرگ شده، پیر شده، آواره شده و دور از خانواده مانده... اگر نهادهایی اعلام کرده اند که به او و خانواده اش کمک رسانی می کنند، این خبرها گرچه امیدبخش، اما کافی نیست. دهها نفر در پیامد زلزله اخیر گرفتار معلولیت ها شده اند و نیاز حیاتی دارند که توانبخشی موثر دریافت کنند، مشاوره روانی بگیرند، امنیت خاطر داشته باشند. بیمارستان های کشور باید مجهز به وسایل اولیه و حیاتی برای برخورد با معلولیت های اکتسابی باشند که نیستند. گروههای مشاوره باید با افراد گفت و گو کنند که اصلا این گروه ها وجود ندارند. و خانه های خراب شده در زلزله، گل و گیاه نیستند که به خود به خود برویند. دولت باید هرچه زودتر سقف های ویران را بسازد که نمی سازد، و سرپناه کودکان را به آنها بازگرداند که این کار را هم نمی کند.

می گویند در سرزمینی که مردم زلزله زده اش همچنان سرمای زمستان را در چادرهای ناامن بسر می کنند، همین که هانیه و هانیه ها سرپناهی دارند و جایشان گرم است، باید خوشحال و شکرگزار بود... اما من نه خوشحالم و نه شاکر. حق هانیه بیشتر ازاینهاست، و حق مردمی که هنوز جایی جز کنار خرابه های خانه شان ندارند، و دادرسی هم ندارند.

*نگین حسینی، روزنامه نگار، فعال حقوق معلولیت
@negipaper

#هانیه #معلولیت #زلزله #قطع_نخاع #توانبخشی #مشاوره