Смотреть в Telegram
یکی از رزمنده ها می گفت: رضا در جبهه،قوطی کنسرو ها را جمع می کرد و به دم گربه ها می بست و در کوه رها می کرد و می گفت: سنگر بگیرید ..... 🧐🧐 وقتی گربه ها می دویدند، صدای قوطی ها در کوه می پیچید و دشمن فکر می کرد رزمنده های ایرانی هستند،😊😁 کوه ها را به رگبار می بستند و زمانی که به رضا می گفتیم چرا این کارها را انجام می دهی؟ 🤔 می گفت: برای اینکه مهمات آن ها هدر برود.😉😌 💠 خاطره ای از #شهید_رضا_پناهی 📚 عارف دوازده ساله 📱 @negares_negares
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram Center
Telegram Center
Канал