پدر بزرگ من چیز زیادی ازش یادم نمیاد
جز اینکه شطرنج بازی کردن رو بهم یاد داد
هربار که بازیمون تموم میشد
و مهرههارو توی جعبهش میذاشتیم
یه چیز بهم میگفت
هنوز صدای آرومش تو گوشمه
میبینی کرول
زندگی مثل شطرنجه
وقتی بازی تموم میشه
همه مهرهها، پیادهها، شاهها و وزیرها
همه به یک جعبه برمیگردن.
#ارویندییالوم