شنبه او را میدید بعد سه روز از یکشنبه تا سه شنبه با خاطرات او زندگی میکرد پنج شنبه ها، جمعه ها و نصف روزهای شنبه مشغول برنامه ریزی برای آخر هفته با او میشد فقط چهارشنبه ها بیکار میماند نه پیش میرفت و نه پس امان از این چهارشنبه ها....
غفلت کردهای مادر ! پشتِ یک قلبِ عاشق فرزندت آرام آرام میمیرد و تو فراموش کردن را به من نیاموختی مادر ! به من بیاموز چگونه دوست نداشته باشم کسي را كه دوستم ندارد