روز سی ُ یکم ؛

قرار نیست نق بزنم ولی از درسا خستم!
یک هفته هم نشده درگیرشونم اما انگار یک هفته هم برای درس زمان خیلی زیادیه!
من ترجیحم این بود که الان کتابای خودمو بخونم یه عالمه تو دفترم متنای خوددراوردی بنویسم و هزارتا کار دیگه ای که باعث میشن هیچ وقت حوصلم سر نره و همیشه تو زندگی وقت کم بیارم!
الان حتی نشستن پیِ حرفای اون همسایمون که همش چاپلوسی میکنه و از کاه کوه میسازه و سوالای به شدت افتضاحی از ادم میپرسه ، جالب تر از درسه!
هیچ دلم نمیخواست بدونم جان مک کارتی اولین برنامه ای که نوشت چی بود
یا نمیخوام انقدر وارد جزئیات Cpu نرم افزار بشم
نمیخوام بدونم چرا در تاریخ بعضی فلاسفه اومدن دین رو به چند دسته تقسیم کردن
نیاز به تعطیلی بین ترم دارم تا همه ی عکس ها و جزوه هایی که مربوط به درسا میشن رو پاک کنم و بازم به خودم قولی رو بدم که بهش عمل نمیکنم ، اینکه از ترم بعد حتما از اولش درس میخونم!