فرودگاه و ..... که مشخصا رو میتونین نام ببرید ولی برای زدن پایگاه های مخفی یا انبار مهمات و .... باید اطلاعت اونها رو بدست بیارید که دیگه خودتون میدونید چطوریه دیگه
در همین حین که پاکستانی ها هم در جلو و هم در عقب تلفات شدیدی داده بودند دوباره سوپرایز شدند و K_239 های عربستانی از زیر زمین درآمدند و شروع به شلیک راکت های فراوان کردند . نبرو هوایی پاکستان با تمام سرعت آنها را منهدم کرد ولی تلفات خیلی زیاد شده بود و ارتش پاکستان در محاصره بود ، سر های برده شده پاکستانی ها روی تانک ها و نفر بر های عربستانی مبخ شده بودند تا روحیه آنها کم شود و طلبه های عربستانی با بیسیم و حضور خود در میدان نبرد روحیه خود را بالا میبردند. همه پاکستانی ها به سختی در حال مبارزه بودند ولی اومدید نداشتند ، جنگنده ها به دلیل نزدیکی دشمن با نیرو های خودی توانایی درگیری زیادی نداشت . ولی با دستور فرمانده ارتش پاکستان هواپیما ها به سمت پایگاه دشمن رفتند و آنجا را با تمام قوا بمباران هدفمند کردند . بعد از حدود ۸ ساعت که شب شده بود نیرو های ذخیره پاکستان به سمت جبه نبرد رفتند و دوربین های دید در شب و آرپیجی های خود توانستند میدان نبرد را تغیر دهند . در همین حین تعداد زیادی از سربازان پاکستانی در اثر مسمویت کشته شدند و این باعث شوکه شدن همه شده بود ، در طول نبرد و موج اول موتور های عربستانی آنها به بمب های بیولوژیکی که بسیار خطرناک بود مجهز شده بودند . حدود ۷۰ درصد نیرو های پاکستانی و ۶۰ درصد نیرو های عربستانی نابود شده بودند . ولی یه خبر روحیه تمام سربازان در میدان نبرد را عوض کرد . یک سرباز نیرو های ssg که یک دستش قطع شده بود بیسیم پایگاه عربستان را به تمام بیسیم های درون نبرد وصل کرد و با صدای رسا گفت : بسم الله الرحمن الرحیم! نیرو های ویژه ssg با کمک خداوند و فرستاده او پایگاه عربستان را تصرف کرده و آماده حمله به نیرو های عربستانی میشود. همبن که سربازان این ها را شنیدند روحیه ها برعکس شد و پاکستانی ها که نیرو های تازه نفس تری وارد میدان کرده بودند با قدرتی بیشتر شروع به پیشروی کردند . در همین حین سرباز پاکستانی شجاع کنار بیسیم جان خود را از دست داده بود ، در پایگاه عربستان با مجاهدت نیرو های ویژه پاکستان هیچ انسانی زنده نبود و هر دو طرف به صورت کامل نابود شده بودند ولی این سرباز با استفاده از آخرین قدرت خود توانست مسیر نبرد را عوض کند . سربازان عربستانی که تا الان توانسته بودند ۸۵ درصد نیرو های پاکستانی را نابود کنند ناگهان با حمله وحشیانه پاکستانی ها مواجه شدند و شروع به عقب نشینی کردند و بالگرد ها و جنگنده ها اطلاعت آنها را به نیرو های زمینی میدادند و نیرو های ویژه و آرپیجی زن ها با نفر بر های باقی مانده به سرعت جابجا میشدند و به عربستانی ها کمین میزدند. ۱۲ ساعت بعد..... در حالی که آفتاب سوزان در مرکز آسمان بود عقرب ها و حشرات درحال خوردن جنازه های سربازان هر دو طرف بودند ، ماشن ها هنوز درحال سوختن و سر هایی که توسط کرکس ها درحال تکه تکه شدن بودند . در پایگاه عربستانی ها سربازان پاکستان که تعداد ۲۰۰ نفر بودند و اکثرا زخمی و خسته بودند توانایی جشن گرفتن هم نداشتند و فقط به عکس خانواده و جنازه دوستانشان نگاه میکردند. اینگونه پاکستان توانست با کمک نیرو هوایی خود که بیشترین تاثیر را داشت و نیرو های ویژه فداکار جنگ را با تلفات بالایی پیروز شود . یه یک سال نرسید که تمام سربازان پاکستانی به دلیل مسمویت های شدید در میدان نبرد جان باختند .
برنده نبرد پاکستان عربستان به دلیل نداشتن نیرو هوایی و ندادن سنا هوایی مشخص نتوانست مهمترین مکان یعنی آسمان را حفظ کند و این باعث شد که جریان نبرد بسیار متفاوت پیش بره ( وافعا اگر سنا هوایی خوبی داده بودی برنده میشدی )
این نبرد در صحرای داغ و بی آب و علف لوت انجام شد ( با آهنگ the wheel بخونید 😢)
خب در ابتدا هر دو طرف با رکب های خاص خودشون سعی کردن که به پایگاه های دشمن نفوذ کنن . در ابتدا چند صد سرباز ssg پاکستان به سختی و با فرار از رادار ها و مخفی سازی با جنگ الکترونیک توانست به پشت پایگاه دشمن در فاصله دور برسد .
در روز داغ که سرباز ها از زیره های آب خود استفاده میکردند فرماندهان دستور شروع عملیات هایی را دادند .
ابتدا پاکستانی ها ۶ بالگرد کبرا مجهز به دوربین های حرارتی بلند کردند تا در صورت نفوذ دشمن به نزدیکی پایگاه با آنها مقابله کنند .
ابتدا ۲۰ پهپاد به سمت دشمن رفت که توسط بالگرد ها و جنگنده های چینی نابود شدند ولی اطلاعت کمی در اختیار عربستانی ها گذاشتند . در همین حین در هوا اتفاقاتی افتاد ، گروهی از تایفون های مصر به سمت پایگاه پاکستان رفتند ولی با دیدن جنگنده های پاکستانی عقب نشینی کردند ولی جنگنده های پاکستانی با ذکر آیت الکرسی به دنبال آنها رفتند ، سپس گروه دوم هواپیما های مصری به سمت پایگاه و نیرو های پاکستانی رفتند که با ۱۰ جنگنده J10c روبه رو شدند و نبردی شروع شد ، F_15 های عربستانی با تعداد کمتر نمیتوانستند در مقابل ۱۰ جنگنده چینی مقابله کنند ، در همین حین پدافند HQ_9 شروع به مقابله با جنگنده های دشمن کرد ولی هم بمب افکن بزرگ آمریکایی و هم F_15 ها با مانور های خوب و فلر زرن توانستند حداقل تلفات یعنی یک جنگنده را بدهند . نبرد هوایی شدید شد و جنگنده های عربستانی توسط دو جنگنده چینی دنبال میشدند و منهدم میشدند، در همین حین دو بمب افکن b_52 توانستند به پایگاه دشمن برسند و برای لحظاتی بمب های خود را در آنجا بریزند و تلفات خوبی به دشمن بدهند . بعد از یک بار بمباران هر دو بمب افکن توسط پدافند و جنگنده ها نابود شدند . ۲ جنگنده چینی هم در این نبرد منهدم شدند .
در همین حین فرماندهان و طلبه های مسلمان در پایگاه عربستان به سربازان روحیه میدادند و آنها را برای عملیات انتحاری آماده میکردند ، سرباز ها دستانشان میلرزید ولی خود را با دین و حرف های فرماندهان آرام میکردند. سپس خبر رسید که ارتش پاکستان در دو جهات شرق و غرب در حال حرکت به سمت پایگاه عربستان هست و احتمالا تمام نیرو های دشمن هستند . استرس و ترس شدید در پایگاه احساس میشد ولی فرماندهان با جدیت و خشم توانستند این استرس را مدیریت کنند د آماده دفاع شوند . گروهی برای شناسایی دشمن رفتند و چیزی پیدا نکردند و با فکری آشفته گزارش دادند و فرماندهان بدون توجه به اتفاقات عملیات خود را شروع کردند .
در ابتدا ارتش پاکستان با آرایش جنگی خوبی به سمت پایگاه عربستان رفتند و جنگنده های نفر بر ها و تانک هایی را ثابت در محل هایی دیدند و آنها را با موشک های ضد زره نابود کردند . در همین حین بالگرد های کبرا شروع به پیدا کردن اسنایپر ها و سربازان پنهان شده کردند و به آنها تیراندازی میکردند . در همین حین گروهی از ssg ها که پشت پایگاه دشمن بودند به سرعت به سمت پایگاه عربستان رسیدند و نبردی درون پایگاه شروع شد .
در همین حین که ارتش پاکستان پیشروی میکرد ۵۰۰ موتور به سمت تانک ها و نفر بر های پاکستان آمد و باعث شوکه شدن آنها شد. موتور ها با حرکات سریع خود به نزدیکی تانک ها رسیدند ولی خیلی از آنها روی مین هایی رفتند که پاکستانی ها در مسیر آنها گذاشته بودند رفته بودند و منفجر میشدند. ولی تعداد زیادی از آنها به تانک ها و نفر بر ها رسیدند که با حرکاتی انتحاری تلفات سنگینی به پاکستانی ها زدند . موتور ها توسط بالگرد ها و مسلسل های تانک ها نابود شدند ولی این فقط موج اول بود و در موج دوم ۲۰۰۰ هزار متور سوار که نفر پشتی روی موتور توانایی تیراندازی داشت به سمت پاکستانی هایی که در حال پیشروی بودند رفتند که اینبار هم جنگنده ها و هم بالگرد ها و هم تانک ها قبل از رسیدن آنها تمام توان خود را برای نابودی آنها کردند و تعداد عظیمی را کشتند و حدود ۸۰۰ متور سوار سالم ماندند که دور ارتش پاکستان میچرخیدند و ابر اندازی میکردند. دیگری با موتور ها سخت بود پاکستانی ها به مشکل خورده بودند که ۱۰ گردان کوچک که ۵ تا با نام شمس و ۵ تا با نام قمر بودند به سمت ارتش پاکستان حرکت کردند ولی با توجه به نبرد درون پایگاه ۲ گردان از نیرو های قمر به سمت پایگاه عربستان برگشتند و این باعث شد که نیرو های اصلی کمی تضعیف شدند . در همین حین اسنایپر های پاکستانی توانسته بودند تعداد قابل توجهی موتور را از دور خارج کنند . نبرد اصلی شروع نشده بود که یک انفجار عظیم در پایگاه پاکستان رخ داد . ۲هزار نیروی پاکستانی درون پایگاه بودند و ارتش پاکستان روحیه خود را از دست داد . در پایگاه هم ۵۰۰ نفر کشته شده بودند و ۲۰۰ نفر زخمی . ولی یک اتفاق جالب افتاد .......
چین🇨🇳🇨🇳🇨🇳 پدافند: اچ کیو ۲۲ 10تا توپخانه راکتی: پی اچ ال ۱۶ 7تا هویتزر خودکششی: پی ال زد ۰۷ ای 10تا جنگنده : جی 20 15تا آواکس : کی جی 2000 12تا هلیکوپتر : زد 10 تا 51 رزمنده = 5000 تک تیر انداز = 500 ارپیچی زن = 400 یگان حمله = 006 پاکستان🇵🇰🇵🇰🇵🇰
جنگنده j10c=51 کماندو ssg=006 تانک الخالد=01 بالگرد Bell AH-1Z Viper = 01 توپخانه M110A2 Self-Propelled Howitzer = 21 پدافند hq9= 21 V-150 Commando نفر بر زرهی = 51 B-17 Flying Fortress بمب افکن = 3 رزمنده = 0005 تک تیر انداز = 500 ارپیچی زن = 004
خب نبرد روسیه و ایران . این نبرد دارای شگفتی های عجیبی بود ، انگار که اتفاقات از قبل چیده شده بود . در ابتدا سپاه ۴ شیخ صفیالدین قبل از رسیدن به منطقه شهری شرق رودخانه خواستند از رودخانه رد شده تا به سمت غربی رودخانه برسند. پشتیبانی هوایی قرار بود در این جابجایی کاملا نیرو های زمینی را پوشش دهد ولی جنگنده های سوخو ۵۷ و سوخو ۳۵ ارتش روسیه با تمام سرعت قبل از رسیدن جنگنده ها به رودخانه با آنها درگیر شدند و بمب افکن های ارتش روسیه تمام بمب های خود را در کنار رودخانه خالی کردند و باعث شدند که سپاه ۴ صفیالدین تلفات سنگینی بدهد . در سمت غربی رودخانه توپ خانه های خودکششی در حال بمباران ساحل شرقی بودند تا اجازه ورود دشمن را به رودخانه و عبور از آن ندهند . در همین حین جنگنده های روسی و ایرانی در درگیری هوایی بودند و هر دو طرف خسارت شدیدی دیده بودند . با لینک کردن مشترک تمام جنگنده های روسی آنها توانسته بودند تمام نیرو هوایی دشمن را پیدا کنند تا از کمین خوردن جلوگیری کرده تا با آنها درگیر شوند . در همین حین که ۲۵ درصد سپاه صفیالدین نابود شده بود به عقب برگشتند و با ۳ سپاه دیگر با شهر شرقی حمله کردند . استراتژی های ایران برای پیشروی بسیار خوب و قدرتمند بود ولی به دلیل نبود پشتیبانی هوایی آنها در بدست آوردن اطلاعات کمی به مشکل خورده بودند . در همین حین بمب افکن ها شروع به بمباران مواضع هر دو طرف کردند و توانستند اطلاعاتی را به دست ارتش های خودشان برسانند . وقتی اطلاعت به دست ایرانی ها رسید فرماندهان شوکه شدند چون روس ها در حال عقب نشینی بودن و چند گردان کوچک در شهر باقی مانده بود . ارتش ایران با استراتژی جنگ های شهری توانست گردان های باقی مانده در شهر را کاملا پاکسازی کند . نبرد هوایی همچنان ادامه داشت و نیمی از هواپیما های هر دو طرف نابود شده بودند و در بعضی مواقع هواپیما ها عقب کشده تا با نیروی زمینی هماهنگ شوند ولی این کار بسیار سخت بود چون جنگنده های دو طرف این اجازه را به یکدیگر نمیدادند. ارتش ایران در شهر شرقی پیشروی زیادی داشت ، آنها متوجه شدند که شهر شرقی کاملا پاک شده و باید به سمت غرب رودخانه بروند ولی ......... این لحظه همه را شوکه کرد ( حتی خود من ) ارتش روسیه تمام مواد منفجره و مخازن آمونیاک خود را در شهر شرقی قرار داده بود و با یک دکمه کل شهر را با یک انفجار وحشتناک که مانند انفجار یک بمب اتم بود با خاک یکسان کرد . ارتش روسیه این احتمال را داده بود که ایران از سمت شرق وارد شود و این آماده سازی را انجام داده بود . مخازن آمونیاک در مکانی جاسازی شده بود که کسی به سراغ آنجا نمیرفت، یعنی یک بیمارستان . بمب های کنترل از راه دور برای این انفجار استفاده شده بود و باعث خرابی شهر شرقی و حتی شهر غربی شده بود ، این حرکت یک حرکت انتحاری وحشیانه از طرف روس ها بود . انفجار به قدری بزگ بود که جنگنده ها در آسمان پرتاب شده بودند . شهر تقریبا با خاک یکسان شده بود و کسی زنده یاد نمیشد . نیروی زمین ایران تقریبا نابود شده بود . در همین حین نیرو هوایی ایران در تلاش بود تا پدافند های روسیه را پیدا کند ولی در کمال تعجب نتوانست این کار را انجام دهد چون s400 فعلا وجود نداشت . جنگنده های ارتش روسیه عقب نشینی کردند و در همین حین نیرو هوایی ایران نمیدانست چه کاری انجام دهد ، عقب نشینی کند یا به دشمن تلفات بیشتری وارد کند . نیرو هوایی تصمیم بر نابودی دشمن تا جایی که مشد گرفت و پهپاد های شاهد شلیک شد ، آنها توانستند تانک ها و خودروهای روسی را تا حد زیادی نابود کنند ولی بعد از شلیک پهپاد ها جنگنده های روسی دوباره برگشتند و وارد نبرد شدند و در همین حین سامانه های s400 ظاهر شد ، این پدافند ها در انبار های زیر زمین غیر فعال بودند و این نقشه از ابتدای جنگ کشیده شده بود که در این موقعیت که پهپاد ها که نقطه ضعف پدافند های s400 هستند، از بیین رفته باشند پدافند ها بیرون آورده شود . در همین حین اولین هدف s400 بمب افکن ها بود که بعد از چند شلیک توانستند آنها را منهدم کنند . سپس پدافند ها به کمک نیرو هوایی رفتند و نبرد کاملا در هوا یک طرف شد ، با عقب نشینی ها و مانور های بسیار خوبی که روسیه تدارک دیده بود هم استفاده از پدافند و هم نبرد در هوا انجام میشد. در نهایت با نابودی کامل نیرو هوایی ایران روسیه در این جنگ عجیب پیروز شد . (کاملا از پیش بینی های دقیق پلیر روسیه شوکه شدم .) پلیر ایران هم سنا خوبی داده بود ولی این حرکت رو هیچکس انتظارش رو نداشت . (در مورد آمونیاک هم اگر ابهامی هست این شهر دادی مخازن آمونیاک هست و چون نبرد واقعیه میشد از این ها استفاده کرد ، شهر هم کاملا تخلیه شده بود )