طی یک عملیات نسبتا کوچک هند با ۲۰ جنگنده به سمت مرز چین رفت .
در این عملیات ابتدا جنگنده های هندی با کمک وسایل جنگ الکترونیک توانستند تعدادی از پدافند های چینی را دچار مشکل کنند .
بعد از رسیدن به نزدیک مرز آنها با کمک اطلاعاتی کشور های ناتو مکان پدافند ها را پیدا کردند و میخواستند آنها را نابود کنند که خودشان غافلگیر شدند .
حدود ۱۰ تیر از پدافند های چینی به سمت جنگنده های هندی شلیک شد ، آنها توقع همچین چیزی را نداشتند و تعدادی از آنها سقوط کردند .
تقریبا هند در کمین بسیار قوی چین افتاده بود . پدافند ها شلیک های بعدی را انجام دادند ولی جنگنده های هندی توانستند با مانور و استفاده از تجهیزات فرار ( هرچیزی که خودتون میدونید فلر و .... ) خسارت را به حداقل رساندند و به کشور خود بازگشتند .
این یک شکست بسیار بد برای ارتش هند بود . حال باید دید که در آینده روابط این دو کشور چگونه می خواهد رفت .
طی یک عملیات توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیرو هوایی اسرائیل به شدت صدمه دید .
عملیات در ساعات ابتدایی بامداد شروع شد و هواپیما های ایرانی از روی آسمان کشور های مقاومت عبور کردند و به نزدیکی آسمان اسرائیل رسیدند .
بعد از طی کردن این مسافت جنگ الکترونیک بسیار سنگینی اتفاق افتاد که میافتد های اسرائیل را با مشکلات شدیدی مواجه کرد .
بعد از این عملیات موشک های توسط جنگنده های شکلیک شدنو و تعداد زیادی پدافند نابود شد و پس از آن روح آسمان ها شروع به بمباران فرودگاه ها و آشیانه هواپیما ها کرد .
دو فرودگاه به شدت صدمه دیدند و توانایی خود را به کل از دست دادند و جنگنده های زیادی منفجر شدند .
عملیات ادامه داشت تا اینکه جنگنده های اسرائیل از فرودگاه های شهر های اطراف بلند شدند تا با جنگنده های ایران مقابله کنند ولی جا تره و بچه نیست. جنگنده ها و بمبافکن های ایران با سرعت عقب نشینی کردند تا از تلفات غیرضروری جلو گیری کنند.
روز بعد مردم اسرائیل که سه فاجعه را تجربه کردند بودند در فرودگاه های بینالمللی منتظر فرار از کشور بودند وضعیت ارتش و مردم اسرائیل بسیار بد بود و دولت خود را نزدیک به فروپاشی میدید .
باید ببینم اسرائیل جه برنامه ای برای این اتفاقات دارد .
طی یک عملیات هوایی کوچک علیه مواض غربی روسیه در مرز اوکراین تعداد ۶۰ موشک توسط هواپیما های ارتش لهستان شلیک شد .
این شلیک ها پایگاه ها و انبار های کنار آنها را هرف قراره داده بودند . پدافند روسیه اهداف را دنبال کرد ولی بعد از اینکه میخواست موشک های پدافندی را شلیک کند حدود ۴ دستگاه از پدافند های s400 دجار مشکلی شدند که روس ها را شوکه کرد .
۵۲ موشک رهگیری شد و ۸ اثابت به پایگاه ها یا بهتر است بگوییم مناطق نظامی شهر کورسک تایید شد .
خسارت ها بسیار جزئ هستند . ولی باید پاسخ روسیه را به این حمله دید 😊
طی یک عملیات چند بخشی نیرو های حزبالله از دیوار های ساخته شده توسط اسرائیل استفاده کردند و با یک عملیات فرید توانستند نیرو های اسرائیل را وارد خاک حزب الله کنند .
اولین سرابز های اسرائیل🇮🇱 که به دیوار رسیدند و قصد عبور از آن را داشتند با چندین انفجار تکه تکه شدند .
سرباز ها فکر کردند حمله با یک موشک اتفاق افتاده و برای جمع کردن اجساد جمع شدند و گروه وار خاک لبنان شدند تا عملیات شناسایی را انجام دهند ولی ناگهان پشت سر آنها انفجار دوم اتفاق افتاد و تپه ای از گوشت در ورودی دروازه دیواره ها درست شده بود .
سربازان اسرائیل که گیج و ترسیده بودند تصمیم به برگشتن کردند ولی در همین موقع بود که تک تیرانداز ها شروع به کشتن سرباز ها کردند و خمپاره ها بر سر آنها فرود میآمد .
بعد از یک ساعت درگیری نیرو هوایی اسرائیل وارد عمل شد و خطوطی که احتمال حضور نیرو های حزب الله در آنجا حضور داشتند را بمباران کردند و نبرد پایان یاف .
این نبرد یک ننگ برای نیرو زمینی و نیرو اطلاعاتی اسرائیل بود .
در ساعات ابتدایی ظهر در آسمان لبنان🇱🇧 صدای پهپاد های زیادی به گوش مردم میرسید ولی چون آنها به این صدا ها عادت داشتند بجای فرار یا ترسیدن موبایل های خود را دراوردند تا پهپاد های در آسمان را پیدا کنند .
حزبالله لبنان در لحظات ابتدایی ورود پهپاد ها شروع به مقابله با آنها کرد و با داشتن پدافند های خوب و قدرتمند بیشتر از ۷۰ درصد پهپاد ها را نابود کرد . هدف پهپاد ها نا مشخص بود و بسیاری از آنها به کوه ها برخورد کردند و تعدادی هم به محل پدافند ها رسیدند و خسارات کم و جزئ به پدافند های حزبالله وارد کردند .
نیرو های حزبالله بعد از این حمله در حالت آماده باش قرار گرفتند و سعی در رصد کردن خاک سوریه🇸🇾 کردند جایی که پهپاد ها از آنجا آمده بود .
بعد از رسد اطلاعاتی پیام هایی برای آنها ارسال میشد که کمی گیج کننده بود . حزبالله متوجه تحرکات نظامی و غیر نظامی شدیدی در سوریه مکانی که تحریر الشام حضور داشت شد .
بعد از یک ساعت حزبالله هنور درحال تحلیل این تحرکات بود که گزارش ها از درگیری در مرز سوریه به دست فرماندهان حزب الله رسید . بعد از رسیدن این اخبار نیرو های حزب الله درگیری را با تیرو های تحرير الشام شروع کردند ولی نیت اصلی تحرير برای حزبالله دیر روشن شد ، نیرو های تحرير شروع به نابودی جاده ها و پل ها و مسیر های ارتباطی در تمام مرز سوریه کردند و این امر طوری اتفاق افتاد که دولت سوریه از آن خبر نداشته باشد .
بعد از حدود ۴ ساعت درگیری نیرو های تحرير الشام یک عقب نشینی سریع و درست داشتند که باعث کم شدن تلفات آنها شد .
دو طرف خسارت مالی بسیار کمی دیدند ولی حزب الله مسیر های ارتباطی خود را تا حد زیادی از دست داده بود و باید شروع به بازسازي این راه بکند .
ساعت ابتدایی صبح روز سه شنبه مردم ونزوئلا با شنیدن صدای انفجار در شمال این کشور با ترس به خانه های خود پناه بردند و در این بیین کشور با آشوب مواجه شد . تصادف ها ، درگیری ها ، زخمی شدن در حین فرار و حتی فوت کردن در حین فرار . مردم ونزوئلا به شدت ترسیده بودند و دلیل این ترس انفجار های فوقالعاده بزرگ و قوی بود .
جنگنده های آمریکایی صبح ساعت ۷ وارد حریم هوایی ونزوئلا شدند و بدون اینکه کسی با آنها کاری داشته باشد با بمبافکن هایی که داشتند شروع به نابودی سکو های نفتی و پالایشگاه های ونزوئلا کردند .
بعد از اینکه انفجار های ابتدایی رخ داد پدافند های ونزوئلا روی بمب افکن های B_52 قفل کردند و شروع به شلیک به سمت آنها کردند ، بعد از این شلیک ها بمب افکن ها هنوز درحال انجام عملیات خود بودند و این باعث شد که افرادی که در مقر های فرماندهی و پدافندی بودند شوکه شود .
جنگنده های آمریکایی مثل یک پدافند زنده عمل کرده بودند و از بمب افکن ها دفاع کرده بودند . تقریبا اکثر زیر ساخت های نفتی و پالایشگاهی ونزوئلا در حال سوختن بود که جنگنده اصلی بدون اینکه کسی آن را ببیند وارد میدان نبرد شد و چندین پایگاه در کشور ونزوئلا با تعداد بسیار زیادی از بمب ها هدف قرار گرفتند و پدافند های این کشور توسط جنگنده های آمریکایی به طرز بسیار عجیب و راحتی پیدا میشدند و با شلیک دو موشک پدافند ها نابود میشدند.
بعد از حدود ۲ ساعت عملیات هوایی آسمان ونزوئلا به حالت عادی برگشت ولی روی زمین کشته شدگان و زخمی های بسیاری وجود داشت . تنها نکته مثبته کشور ونزوئلا داشتن تعداد زیادی پایگاه بود که باعث شده بود مهمات آمریکایی ها برای بمباران تمام آنها کافی نباشد .
مردم ونزوئلا از ترس حتی جرات اعتراض به دولت را نداشتند . حال باید دید واکنش کشور و دولت ونزوئلا در جواب این حمله وحشتناک چیست .
در ساعاتی ابتدایی بامداد در مرز شما شرقی هند آژیر های خطر به صدا در آمد و مردم با ترس و دلهره به سمت پناه گاه ها رفتند ، این حرکات قبلا در هند آموزش داده شده بود و مردم آمادگی انجام مانور های جنگی را داشتند .
بعد از ورود مردم به پناهگاه ها صدای شلیک پدافند های کشور هند قلب تمام مردم را میلرزاند . تعداد زیادی از پدافند ها با سرعت شروع به شلیک کردند و اهداف آنها با توجه به سرعت ، پهپاد های چینی بودند . در همین حین تعداد زیادی جنگنده چینی که نوع آنها مشخص نبود از نزدیکی مرز هند با شناسایی پدافند ها با توجه به اطلاعاتی که بدست آورده بودند آن هن بخاطر پهپاد ها شروع به شلیک موشک های خود به سمت پدافند های شناسایی شده کردند .
انفجار های بزرگی در حال رخ دادن بود و تقریبا یک سوم کشور پهناور هند در حالت قرمز بود . در همین حین جنگنده های هندی با نابودی تمام پهپاد های هندی ها به سمت جنگنده های دشمن حرکت کردند . تعداد زیادی از پدافند ها نابود و یا صدمه حدی دیده بودند .
جنگنده های چینی وقتی به مرز رسیدند متوجه به همراه رادار های پیشرفته و کاربردی هندی ها متوجهحرکت گروهی دیگر از هواپیما های چینی به سمت مرز هند شدند و به سمت آنها حرکت کردند .
به دلیل ضعف پدافندی جنگنده ها باید مسئولیت ۸۰ درصد دفاع را به دوش میکشیدند. جنگنده های های هندی حدود ۳۰ عدد بودند و بقیه جنگنده های کشور هند در مرز پرواز میکردند تا از حمله غافلگیرانه جلوگیری کنند . تعداد کل پرنده هایی که به سمت مرز میآمد ۴۰ عدد بود و جنگنده های هندی آماده درگیری بودند . وقتی دو گروه به هم برخورد کردند و یک درگیری شدید بیین ۱۰ جنگنده J_20 با ۳۰ جنگنده هندی شروع شد .
درگیری به ضرر جنگنده های چینی بود چون آنها با یک غافلگیری روبهرو شده بودند ، نوع جنگنده های هندی ! 10 عدد جنگنده J_20 و 20 عدد جنگنده رافال به سمت جنگنده های چینی حجوم بردند . در حین انجام این نبرد ۲۰ بمب افکن چینی به سمت پایگاه های مرزی چین رفتند و شروع به بمباران این مناطق کردند . ولی طبق انتظار ۱۰ جنگنده تهاجمی چینی ها در این تبر به سرعت مجبور به عقب نشینی شد . بعد از عقب نشینی جنگنده های چینی پدافند های باقی مانده با بمب افکن ها درگیر شدند و توانستند چند فروند از آنها را نابود کنند . چین قصد تجدید قوا در هوا را برای گرفتن برتری هوایی داشت ولی تعداد زیادی جنگنده هندی به سمت مرز حرکت کردند که این باعث شد چین از این کار منصرف شود .
نبرد هوایی تمام شد و هند کمی آسوده شد ولی ناگهان تعداد بسیار زیادی راکت به سمت پایگاه های مرزی هند شلیک شد و باعث سر درگمی و تلفات زیادی در مرز هند و چین شد . سپس چین که به سیم آخر زده بود به صورت زمینی به پایگاه ها و پاسگاه های مرزی هند حمله کرد ولی این حمله بسیار سخت تر از تصورات چینی ها بود . نیرو زمینی هند بسیار آماده و با برنامه درگیری را با نیرو های چینی آغاز کرد و محیط را کاملا برای این مبارزه و درگیری آماده کرده بود . با اینکه با حملات راکتی ضربات سختی خورده بودند و پدافند تعداد کمی از راکت ها رهگیری میکرد ولی هندی ها در نبر زمینی دست بالا تر را داشتند .
بعد حدود ۶ ساعت نبرد زمینی در محیط های مختلف ارتش چین با تلفات نسبتا زیاد عقب نشینی کرد و نتوانست وارد خاک هند شود .
این حملات کل مرز چین و هند را در برگفته بود .
صبح ساعت ۷ مردم از پناهگاه های خارج شدند و دولت هند بیانیه ای در این باره صادر کرد ( هند باید بیانیه بده )( فقط هند )
فرودگاه و ..... که مشخصا رو میتونین نام ببرید ولی برای زدن پایگاه های مخفی یا انبار مهمات و .... باید اطلاعت اونها رو بدست بیارید که دیگه خودتون میدونید چطوریه دیگه
در همین حین که پاکستانی ها هم در جلو و هم در عقب تلفات شدیدی داده بودند دوباره سوپرایز شدند و K_239 های عربستانی از زیر زمین درآمدند و شروع به شلیک راکت های فراوان کردند . نبرو هوایی پاکستان با تمام سرعت آنها را منهدم کرد ولی تلفات خیلی زیاد شده بود و ارتش پاکستان در محاصره بود ، سر های برده شده پاکستانی ها روی تانک ها و نفر بر های عربستانی مبخ شده بودند تا روحیه آنها کم شود و طلبه های عربستانی با بیسیم و حضور خود در میدان نبرد روحیه خود را بالا میبردند. همه پاکستانی ها به سختی در حال مبارزه بودند ولی اومدید نداشتند ، جنگنده ها به دلیل نزدیکی دشمن با نیرو های خودی توانایی درگیری زیادی نداشت . ولی با دستور فرمانده ارتش پاکستان هواپیما ها به سمت پایگاه دشمن رفتند و آنجا را با تمام قوا بمباران هدفمند کردند . بعد از حدود ۸ ساعت که شب شده بود نیرو های ذخیره پاکستان به سمت جبه نبرد رفتند و دوربین های دید در شب و آرپیجی های خود توانستند میدان نبرد را تغیر دهند . در همین حین تعداد زیادی از سربازان پاکستانی در اثر مسمویت کشته شدند و این باعث شوکه شدن همه شده بود ، در طول نبرد و موج اول موتور های عربستانی آنها به بمب های بیولوژیکی که بسیار خطرناک بود مجهز شده بودند . حدود ۷۰ درصد نیرو های پاکستانی و ۶۰ درصد نیرو های عربستانی نابود شده بودند . ولی یه خبر روحیه تمام سربازان در میدان نبرد را عوض کرد . یک سرباز نیرو های ssg که یک دستش قطع شده بود بیسیم پایگاه عربستان را به تمام بیسیم های درون نبرد وصل کرد و با صدای رسا گفت : بسم الله الرحمن الرحیم! نیرو های ویژه ssg با کمک خداوند و فرستاده او پایگاه عربستان را تصرف کرده و آماده حمله به نیرو های عربستانی میشود. همبن که سربازان این ها را شنیدند روحیه ها برعکس شد و پاکستانی ها که نیرو های تازه نفس تری وارد میدان کرده بودند با قدرتی بیشتر شروع به پیشروی کردند . در همین حین سرباز پاکستانی شجاع کنار بیسیم جان خود را از دست داده بود ، در پایگاه عربستان با مجاهدت نیرو های ویژه پاکستان هیچ انسانی زنده نبود و هر دو طرف به صورت کامل نابود شده بودند ولی این سرباز با استفاده از آخرین قدرت خود توانست مسیر نبرد را عوض کند . سربازان عربستانی که تا الان توانسته بودند ۸۵ درصد نیرو های پاکستانی را نابود کنند ناگهان با حمله وحشیانه پاکستانی ها مواجه شدند و شروع به عقب نشینی کردند و بالگرد ها و جنگنده ها اطلاعت آنها را به نیرو های زمینی میدادند و نیرو های ویژه و آرپیجی زن ها با نفر بر های باقی مانده به سرعت جابجا میشدند و به عربستانی ها کمین میزدند. ۱۲ ساعت بعد..... در حالی که آفتاب سوزان در مرکز آسمان بود عقرب ها و حشرات درحال خوردن جنازه های سربازان هر دو طرف بودند ، ماشن ها هنوز درحال سوختن و سر هایی که توسط کرکس ها درحال تکه تکه شدن بودند . در پایگاه عربستانی ها سربازان پاکستان که تعداد ۲۰۰ نفر بودند و اکثرا زخمی و خسته بودند توانایی جشن گرفتن هم نداشتند و فقط به عکس خانواده و جنازه دوستانشان نگاه میکردند. اینگونه پاکستان توانست با کمک نیرو هوایی خود که بیشترین تاثیر را داشت و نیرو های ویژه فداکار جنگ را با تلفات بالایی پیروز شود . یه یک سال نرسید که تمام سربازان پاکستانی به دلیل مسمویت های شدید در میدان نبرد جان باختند .
برنده نبرد پاکستان عربستان به دلیل نداشتن نیرو هوایی و ندادن سنا هوایی مشخص نتوانست مهمترین مکان یعنی آسمان را حفظ کند و این باعث شد که جریان نبرد بسیار متفاوت پیش بره ( وافعا اگر سنا هوایی خوبی داده بودی برنده میشدی )
این نبرد در صحرای داغ و بی آب و علف لوت انجام شد ( با آهنگ the wheel بخونید 😢)
خب در ابتدا هر دو طرف با رکب های خاص خودشون سعی کردن که به پایگاه های دشمن نفوذ کنن . در ابتدا چند صد سرباز ssg پاکستان به سختی و با فرار از رادار ها و مخفی سازی با جنگ الکترونیک توانست به پشت پایگاه دشمن در فاصله دور برسد .
در روز داغ که سرباز ها از زیره های آب خود استفاده میکردند فرماندهان دستور شروع عملیات هایی را دادند .
ابتدا پاکستانی ها ۶ بالگرد کبرا مجهز به دوربین های حرارتی بلند کردند تا در صورت نفوذ دشمن به نزدیکی پایگاه با آنها مقابله کنند .
ابتدا ۲۰ پهپاد به سمت دشمن رفت که توسط بالگرد ها و جنگنده های چینی نابود شدند ولی اطلاعت کمی در اختیار عربستانی ها گذاشتند . در همین حین در هوا اتفاقاتی افتاد ، گروهی از تایفون های مصر به سمت پایگاه پاکستان رفتند ولی با دیدن جنگنده های پاکستانی عقب نشینی کردند ولی جنگنده های پاکستانی با ذکر آیت الکرسی به دنبال آنها رفتند ، سپس گروه دوم هواپیما های مصری به سمت پایگاه و نیرو های پاکستانی رفتند که با ۱۰ جنگنده J10c روبه رو شدند و نبردی شروع شد ، F_15 های عربستانی با تعداد کمتر نمیتوانستند در مقابل ۱۰ جنگنده چینی مقابله کنند ، در همین حین پدافند HQ_9 شروع به مقابله با جنگنده های دشمن کرد ولی هم بمب افکن بزرگ آمریکایی و هم F_15 ها با مانور های خوب و فلر زرن توانستند حداقل تلفات یعنی یک جنگنده را بدهند . نبرد هوایی شدید شد و جنگنده های عربستانی توسط دو جنگنده چینی دنبال میشدند و منهدم میشدند، در همین حین دو بمب افکن b_52 توانستند به پایگاه دشمن برسند و برای لحظاتی بمب های خود را در آنجا بریزند و تلفات خوبی به دشمن بدهند . بعد از یک بار بمباران هر دو بمب افکن توسط پدافند و جنگنده ها نابود شدند . ۲ جنگنده چینی هم در این نبرد منهدم شدند .
در همین حین فرماندهان و طلبه های مسلمان در پایگاه عربستان به سربازان روحیه میدادند و آنها را برای عملیات انتحاری آماده میکردند ، سرباز ها دستانشان میلرزید ولی خود را با دین و حرف های فرماندهان آرام میکردند. سپس خبر رسید که ارتش پاکستان در دو جهات شرق و غرب در حال حرکت به سمت پایگاه عربستان هست و احتمالا تمام نیرو های دشمن هستند . استرس و ترس شدید در پایگاه احساس میشد ولی فرماندهان با جدیت و خشم توانستند این استرس را مدیریت کنند د آماده دفاع شوند . گروهی برای شناسایی دشمن رفتند و چیزی پیدا نکردند و با فکری آشفته گزارش دادند و فرماندهان بدون توجه به اتفاقات عملیات خود را شروع کردند .
در ابتدا ارتش پاکستان با آرایش جنگی خوبی به سمت پایگاه عربستان رفتند و جنگنده های نفر بر ها و تانک هایی را ثابت در محل هایی دیدند و آنها را با موشک های ضد زره نابود کردند . در همین حین بالگرد های کبرا شروع به پیدا کردن اسنایپر ها و سربازان پنهان شده کردند و به آنها تیراندازی میکردند . در همین حین گروهی از ssg ها که پشت پایگاه دشمن بودند به سرعت به سمت پایگاه عربستان رسیدند و نبردی درون پایگاه شروع شد .
در همین حین که ارتش پاکستان پیشروی میکرد ۵۰۰ موتور به سمت تانک ها و نفر بر های پاکستان آمد و باعث شوکه شدن آنها شد. موتور ها با حرکات سریع خود به نزدیکی تانک ها رسیدند ولی خیلی از آنها روی مین هایی رفتند که پاکستانی ها در مسیر آنها گذاشته بودند رفته بودند و منفجر میشدند. ولی تعداد زیادی از آنها به تانک ها و نفر بر ها رسیدند که با حرکاتی انتحاری تلفات سنگینی به پاکستانی ها زدند . موتور ها توسط بالگرد ها و مسلسل های تانک ها نابود شدند ولی این فقط موج اول بود و در موج دوم ۲۰۰۰ هزار متور سوار که نفر پشتی روی موتور توانایی تیراندازی داشت به سمت پاکستانی هایی که در حال پیشروی بودند رفتند که اینبار هم جنگنده ها و هم بالگرد ها و هم تانک ها قبل از رسیدن آنها تمام توان خود را برای نابودی آنها کردند و تعداد عظیمی را کشتند و حدود ۸۰۰ متور سوار سالم ماندند که دور ارتش پاکستان میچرخیدند و ابر اندازی میکردند. دیگری با موتور ها سخت بود پاکستانی ها به مشکل خورده بودند که ۱۰ گردان کوچک که ۵ تا با نام شمس و ۵ تا با نام قمر بودند به سمت ارتش پاکستان حرکت کردند ولی با توجه به نبرد درون پایگاه ۲ گردان از نیرو های قمر به سمت پایگاه عربستان برگشتند و این باعث شد که نیرو های اصلی کمی تضعیف شدند . در همین حین اسنایپر های پاکستانی توانسته بودند تعداد قابل توجهی موتور را از دور خارج کنند . نبرد اصلی شروع نشده بود که یک انفجار عظیم در پایگاه پاکستان رخ داد . ۲هزار نیروی پاکستانی درون پایگاه بودند و ارتش پاکستان روحیه خود را از دست داد . در پایگاه هم ۵۰۰ نفر کشته شده بودند و ۲۰۰ نفر زخمی . ولی یک اتفاق جالب افتاد .......