مشکل یا بهتر بگوییم فاجعه این است: تصور کنیم آزاد هستیم هر چه خواستیم بنویسیم، اما درست در لحظهی نوشتن درمییابیم حرف خاصی برای گفتن نداریم؛ یا حرفی که میزنیم با منطق جهانی همخوان است که فکر میکردیم تغییرش میدهیم اگر آزادی بیان برقرار باشد؛ یا آنکه حرف همان کسانی را تکرار میکنیم که دشمنشان میخوانیم البته با الفاظی دیگر. پس گویا در یک aporia قرار داریم، در یک بنبست منطقی که به این صورت میتوانیم آن را ترسیم کنیم: آیا معمای رسانش را با رسانش میتوان حل کرد؟ باید واقعیت و ساختار تغییر کند؛ برای تغییر آن به رسانش نیز داریم، رسانش اما دارد این وضعیت را تثبیت میکند.
https://www.radiozamaneh.com/831618/