مشاعرۀ ارغوان

پاییز جان ،
چہ سرد ،‌ چہ درد آلود 
چون من تو نیز
تنها ماندستی 
اے فصل فصل هاے نگارینم
پاییز
اے قناری غمگینم!


#مهدی_اخوان_ثالث

#پ

از بس که مَلول از دلِ دلمُرده ی خویشم


هم خستهٔ بیگانـه ، هم آزرده ی خویشم

#مهدی_اخوان_ثالث
#الف

و آبرویم را نریزی، دل!
-ای نخورده مست-
لحظه دیدار نزدیک است

#مهدی_اخوان_ثالث

#واو

نازم به چشم یار
که تیر نگاه را "
بیجا هدر نکرد
و به قلبم نشانه زد

#مهدی_اخوان_ثالث

#ن

شب، امشب نیز شب ِطـــولانی
همه خوابیده‌اند آسوده و بی غم

و من خوابم نمی آید
نمی‌ گیرد دلم آرام
در این تاریکِ بی روزن...


#مهدی_اخوان_ثالث

#شین

سرمست و شاد رفت و خدا باد همرهش


رحمی نڪرد بر غمِ ما، بر خمارِ ما ...🖤

#مهدی_اخوان_ثالث

#س

در این جادو شب ِ پوشیده از برگ ِ گل ِ پونه

دلم - دیوانه - بودن با تو را می‌خواست



#مهدی_اخوان_ثالث
#د

بیا امشب که بس تاریک و تنهایم
بیا ای روشنی،اما بپوشان روی


که می ترسم تو را خورشید پندارند
و می ترسم همه از خواب برخیزند

#مهدی_اخوان_ثالث
#ب

کاش از عمر شبی تا به سحر چون مهتاب



شبنم زلف تورا نوشم و خوابم نبرد ...

#مهدی_اخوان_ثالث
#ک

شـــرح
دلتنڪَی من بی تو
فقط یڪ جمله ستــ

تا جنــون
فاصله اے نیستــ
از اینجا ڪه منم


#مهدی_اخوان‌_ثالث
#ش

شب‌ها ز بيتابى نكردم خواب و تا صبح
تنها نشستم گريه ى مستانه كردم

تا چشم يارى كرد، همچون آسمان‌ها
دامان خود پُر گوهر دردانه كردم

چون شمع هر شب تا سحر بيدار ماندم
ياد از پريشان روزىِ پروانه كردم

با خاطرى آشفته و حالى پريشان
هر شب خيال گيسويت را شانه كردم

#مهدی_اخوان_ثالث
#ش