🟤Bitter Coffee
هفته ی گذشته رفتم کتابخونه...
اولین کتابی که به چشمم خورد رو برداشتم و باز کردم .کتاب برام آشنا بود...
تو صفحه ی تقدیمش نوشته بود:
تقدیم به اولین کسی که عشق را با او آغاز کردم و اولین فنجان قهوه را در کنارش خوردم....
کتابی بود که تو اولین قرارمون تو کافه یی که بعدها شده بود جای همیشگی مون بهش به یادگار داده بودم
و الان تو قفسه ی کتابخونه بود....
کتاب را برداشتم و رفتم به همان کافه دو فنجان قهوه مثل همیشه سفارش دادم....
و شروع کردم به خوندن...
شروع میکنم به نام عشق که فقط تویی و تووو.....
وقتی که رسیدم صفحه ی آخر کتاب ...
نوشته بود!!..
نمیدونم شاید بخوای برای همیشه منو فراموش کنی ولی اینو بدون که تو همیشه گوشه ی ذهن من میمونی....
قلم را برداشتم و یه جمله آخر کتاب نوشتم...
میخواهم رفتن را یاد بگیرماز گنجشکهایی که در پرواز از دست های بی احساسی که به طرفشان سنگ پرتاب شده...کتابو بستم..
روی میز گذاشتم...
قهوه ی تلخ سرد رو سر کشیدم...
و برای همیشه از آن کافه رفتم...
✍#مژگان_م🎙#رضا_ماد#شاعر_دکلماتور_خواننده_کانال موزیک متن
🎙فرداد انصاری
🔺خبر نداری
@morizzn@navayemastaneh