View in Telegram
Incubo (شبگرد)
Incubo (شبگرد)
مانده بودم تنها... زیر باران و تگرگ گرچه باران به دلَش ماتمِ تنهاییِ دریا را داشت ولی آهسته و نرم بر سرم میبارید ... منم آن آتشِ هجران که به تنهائیِ خود ؛ میسوزد که به صد حسرت ؛ لب میدوزد و به دورِ تنِ خود میپیچد نه از آن راه گریز است و فرار کاش من بودم…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دلژین
Share
Telegram Center
Channel
Join