توی راهی که انتخاب کردم که تاثیرگذار باشم اثربخش باشم،روزهای زیادی پیدا میشه که احساس می کنم هیچی نیستم هیچی نبودم به معنای اینکه کل رسالت کاریم به مو بنده و خیلی راحت میتونه بره زیر سوال. جدا از اشتباهاتی که خودت تو زندگیت می کنی یه وقتایی با صحنههای روبرو میشی که هیچ حرفی برای گفتن نداری هیچ چیزی رو نمیتونی اصلاح کنی. سخته شاهد نابودی بودن و ناتوان برای انجام کاری. توی ماه های اخیر خیلی توی این شرایط قرار گرفتم. توی کارگاه مدیریت خشم ِ کانون در مورد هزینه هایی که آدمها برای پرخاشگری میپردازن صحبت میکردم دستشو بلند کرد و بهم نگاه کرد و گفت :میتونم صحبت کنم گفتم بگو تو چه بهایی دادی بهم نگاه کرد و گفت دوستمو از دست دادم و تنها چیزی که تو ذهنم اومد خوب قطع شدن یک رابطه دوستی بود به خاطر پرخاشگری، اما جمله بعدیش این بود که کشتمش.. با هم دعوا مون شد نمیخواستم بمیره اما خفه شد.. مرد. همزمان که اینو میگفت دست و پاش شروع کرد به لرزیدن، نمیدونم چی شد که خواست بگه اما قطعا نمی دونست که من اون لحظه بیشتر ترسیدم قطعاً اون نمیدونست که تو دل من خالی شد و یهویی پرت شدم توی یه چاه تاریک. شرایط سختی بود نمیدونستم چی باید بگم تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که از کشتن های خودم بگم..
از خودم گفتم که منم یه چیزایی رو کشتم فقط مدل این کشتن ها متفاوت بود. از خودم گفتم که چه احساساتی را در درونم کشتم.. چه آرزوهایی را در درونم کشتم.. چه آدمهایی رو با قطع رابطه باهاشون تو زندگیم کشتم. سعی کردم خودم رو جای اون بزارم و بگم تو تنها نیستی... یه زمان هایی وقتی تسهیل گر یک معنا میشی یه جاهایی مثل اینجاها بدجوری گیر میکنی. نمی تونستم از اون بگم، نمیتونستم همدلی کنم. فقط تونستم از خودم بگم و تا الان هم ذهنم مشغول این از خودم گفتن بود.
به این فکر کردم که وقتی تو دنیای واقعی تو یه نفر رو میکشی حتی وقتی زیر سن قانونی هستی یه آدمایی میان و میخوان که قصاص بشی، کشتی پس باید بمیری. حتی اگه قول بدی که دیگه اون آدم نیستی حتی اگه بخوای که جبران کنی، هیچ کسی حرفتو باور نمیکنه. اینکه دیگران اینکار رو باهات بکنن قابل درک تره تا اینکه خودت با خودت این کارو بکنی. وقتی از کشتن های خودم گفتم به این فکر کردم که خیلی از ماها بی رحمانه ترین کار ممکن رو با خودمون می کنیم خودمون دست میزنیم به کشتن و قصاص کردن خودمون. به خودمون فرصت دوباره نمیدیم. خودمون رو نجات نمیدیم. میشیم فرشته مرگ عزت نفس خودمون. نمیدونم کدومش بدتره اینکه دیگران بخوان قصاصت کنن یا خودت
خودت رو قصاص کنی.