Смотреть в Telegram
معین‌درنگِ ۱۴: زبان برای زبان در «معین‌درنگِ ۱۳» گفته بودم جاسوس‌جماعت و سبک زندگی هیجان‌آمیز و متنوعش از کودکی برایم هوش‌ربا بود و آن را نهایتِ ماجراجویی می‌دانستم. این را بیست‌واَندی سال پیش، زمانی فهمیدم که اولین رمان جنایی‌جاسوسی عمرم را می‌خواندم. جاسوس کارهایی می‌کند که دیگران نمی‌توانند بکنند و چیزهایی می‌داند که دیگران نباید بدانند. البته وقتی می‌گویم جاسوس، منظورم امثال جیمز باند و آرتیست‌بازی‌هایش نیست. من جان و توان ندارم که از در و دیوار این و آن بالا بروم یا تخت‌گاز از دل نیروهای دشمن فرار کنم. به‌قولی، مهابت جسمی و مهارت اجرایی جواسیس برایم جذاب نیست. آن‌چه مجذوبم می‌کند گسترهٔ اطلاعات و اسرار مگویشان است؛ همانی که در ادبیات امنیتی‌های ایران به «اِشراف اطلاعاتی» مشهور است. شاید من از اندک افرادی باشم که نظراً و عملاً به «توانا بود هر که دانا بود» باور دارم. به‌طور کلی «دانستن» و به‌طور کلی‌تر «شناخت» از هر چیزی برایم هیجان‌بارتر و هوس‌آور است، تا جایی که چندان مهم نیست کاربرد آن دانش کجاست. تو اطلاعات را بده، خودم کاربردش را می‌یابم. یکی از این اطلاعاتِ بعضاً بی‌سروته و ظاهراً بی‌کاربرد، لغت‌دانی و در کلْ زبان‌دانی است. ازجمله تفریحات سالمم که همیشهٔ خدا هم حس‌وحالش را دارم، «لغت‌نامه‌گردی» است؛ لغت‌نامه‌گردی به‌قیاس وب‌گردی و پاساژگردی و طبیعت‌گردی. هدفم از این کار زبان‌آموزی نیست، هرچند خودبه‌خود اثر مثبتش را روی زبان‌آموزی هم می‌گذارد. هدفم از این کار خود واژه و مشتقات و متعلقاتش است. برایم بیش‌تر در حکم ارضای یک‌ نوع حس کنج‌کاوی و یا انجام یک جور بازی ذهنی است. زیاد مهم نیست لغت‌نامه چه باشد؛ تک‌زبانه یا دوزبانه، فارسی یا غیرفارسی، انگلیسی یا عربی؛ مهم این است که «یک» لغت‌نامهٔ مشخص را دست بگیرم و غرقش بشوم. نکات معین‌پسندی هم از قِبلش به چنگ می‌آورم. بعضی اوقات حتی از معادل‌های فارسیِ لغت‌نامه‌های انگلیسی‌فارسی، دربارهٔ زبان و ادبیات فارسی نکات بامزه و ارزنده‌ای می‌آموزم؛ مثلاً در فرهنگ فشردهٔ نشر نو* جلوی مدخل shambles آمده بود «شُرب‌الیهود»، و این اولین باری بود که چنین اصطلاحی را می‌دیدم. یک قِسم لغت‌نامه‌گردی دیگر هم باب طبعم است که البته با لغت‌نامهٔ آنلاین راحت‌تر میسر است: لغت‌نامه‌گردی مقایسه‌ای و مقابله‌ای. یعنی یک لغت یا جمله را در دو یا چند زبان بسنجم. برای این کار، شخصاً «کیمبریج دیکشنری» به مذاقم خوش‌تر آمده است؛ هم سروشکل تمیزتری دارد، هم رنگ‌ولعاب زیباتری. القصه، برای اهلش عیش مدام است. ضمن این‌که نه خطری دارد؛ نه هزینه‌ای، نه تمام می‌شود، نه تحریم. پایه و مایه هم نمی‌خواهد. حکایتش مصداق همان مصراع حافظ است: «فراغتی و کتابی و گوشهٔ چمنی». * فرهنگ فشردهٔ نشر نو؛ انگلیسی‌انگلیسی، انگلیسی‌فارسی، ترجمه و تألیفِ محمدرضا جعفری، انتشارات فرهنگ نشر نو معین پایدار، ۰۵ دی ۱۴۰۳
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств