💠کوثر کوچولو خوابش گرفته بود و مادرش بردش تویِ اتاق.
تازه با
محمود تنها شده بودیم و میشد یه کم حرف بزنیم ولی...
محمود رضا دائما میرفت تو اتاق و به خانوم و دخترش سر میزد و میومد..
خانومم منو کشید کنار و گفت: این آقا محمودرضا بدجور دخترش رو دوست داره هااا. از وقتی کوثر رو تو اتاق خوابوندن طاقت نداره دو دقیقه بشینه هِی میره تو اتاق بهشون سر میزنه...
#شهید_محمود_رضا_بیضائی💕#کوثرخانم😌|.
😍.|