پدر
#شهید_علیرضا_بریری آخرین لحظات خداحافظی پسرم
علیرضا از منزل بود
به چشمان و لبان پسرم نگاه می کردم که چه می بیند یا چه می گوید.
خودم تجربه زیادی از شهدای دفاع مقدس را در دیدار آخرین لحظات داشتم.
من درچشمان و کلام پسرم
#شهادت را می دیدم و به یقین رسیده بودم.
به پسرم گفتم که من در این سفر شما برگشتی را نمی بینم.
علیرضا لبخندی زد و گفت: پدر و مادر و... دعایم کنید تا به این فیض عظیم برسم.
من به او گفتم: پسرم، حتما دستان ما را بگیرید تا ما جامانده ها هم به شهیدان ملحق شویم.
او رفت تا خبر شهادتش در روز 17 اردیبهشت 95 بما رسید.
حال پس از 32 ماه جاویدالاثری به دیدارمان بازگشت، تا ایرانمان و استان مان و شهرمان را معطر به حضورش نماید.
خدایا راضی به رضای توییم و این هدیه را از ما بپذیر...
الهی آمین
🕊🕊