مرا که خسته راهم که نیستم سر حال
به بوسههای پیاپی بیا به استقبال
مگر نگفت نگاهم که دوستت دارم؟
نپرس این قدر آخر بدیهیات و سوال؟
تو در مقابل چشمم نشستهای دیگر
برای دیدن تو رو نمیزنم به خیال
زبان الکن شعر مرا خیالم را
به جز هوای تو چیزی نمیدهد پر و بال
ببخش اگر که نبودم که نیستم گاهی
غم معاشم از این بیشتر نداده مجال
ولی خوشم که تو هستی و بودنت کافی ست
ثبات میطلبم یا محول الاحوال
ولی خوشم که تو هستی... آهای چرخ و فلک
بچرخ تا ابدالدهر بر همین منوال
#محمدرضا_معلمی